چشماشو بسته پسرم بیقرار عموشه
مادر نشسته کنارش توی خیمه به گوشه
قلب شکسته لالایی های بغض گلوشه
لالایی عموش بیاد مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه ی عمو خدا کنه به هوش بیاد
لالایی باباش بیاد سوار ذوالجناش بیاد
صدای خنده ی گلم برای عمه هاش بیاد
لالایی عموش بیاد مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه عمو خدا کنه به هوش بیاد
لب های خشکش جون ما رو به لب آورده
حتی یه قطره گل پرپرم آبی نخورده
بارون بیاد تا گل من توی خیمه نمرده
لالایی بارون بیاد خوشی به خیمه مون بیاد
عمو نره سمت فرات ابرا تو آسمون بیاد
لالایی خزون نیاد حرمله با کمون نیاد
آتیش به جونمون بسه آتیش به خیمه مون نیاد
اشکا سرابه رمقی تو چشاش نمیمونه
حالش خرابه مثل برگای خشک خزونه
کاشکی بخوابه مادرش تا لالایی میخونه
لالایی خدا کنه تو خیمه سر صدا نشه
هرچی میخواد بشه بشه سر از تنت جدا نشه
لالایی خدا کنه نمونی زیر دست و پا
می ترسم از اینکه سرت بره به روی نیزه ها
لالایی زخم پرت قاتل جون مادرت
خدا کنه سنگ نخوری نیفته از نیزه سرت
لالایی عموش بیاد مشک و علم به دوش بیاد
گلم با بوسه عمو خدا کنه به هوش بیاد