loading...

آئین مستان

وقتی عروس و داماد اومدند تو خونه، پیغمبر دستور داد همه خونه رو ترک کنند، همه خونه رو ترک کردند، پیغمبر نگاه کرد، دید اسماء ایستاده سرشو  پایین انداخته، صدا زد اسماء مگه نگفتم همه برند، تو چرا م

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2141 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1695 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1241 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 619 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3478 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6673 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2826 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3734 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3534 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3644 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7224 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4935 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5875 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4353 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5522 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4165 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 39927 زمان : نظرات (0)

وقتی عروس و داماد اومدند تو خونه، پیغمبر دستور داد همه خونه رو ترک کنند، همه خونه رو ترک کردند، پیغمبر نگاه کرد، دید اسماء ایستاده سرشو  پایین انداخته، صدا زد اسماء مگه نگفتم همه برند، تو چرا موندی، اسماء سرشو انداخت پایین، شب عروسیه بی بی دو عالمه، پیغمبر امر کرده همه برن بیرون می خواد با عروس و داماد خصوصی حرف بزنه، گفت: چرا تو نرفتی همه رفتند، گفت: یا رسول الله ببخشید منو، اما من از طرف خانم خدیجه ماموریت دارم، تا اسم خدیجه رو برد، می گن پیغمبر همچی که گفت: از طرف خدیجه ماموریت دارم، شروع کرد مثل ابر بهار گریه کردن، صدا زد اسماء چه ماموریتی، آقا جان شبی که بی بی از دنیا می رفت، خانم خدیجه سلام الله علیها به من یه ماموریتی رو واگذار کرد، گفت: اسماء من دارم می میرم، اسماء دخترم کوچیکه، اسماء یه روزی و یه شبی فاطمه ام عروس میشه، دختر شب عروسیش به مادر نیاز داره، خانومها حرف منو زود میگرن، اسماء زهرام مادر نداره، نکنه شب عروسیم ، زهرامو تنها بذاری، من باید کنار بی بی بمونم، پیغمبر دعا کرد اسماء رو، چی می خوام بگم ، شب شام غریبان حرف عروسی می زنم، نه، اون شب یه بار اسماء مادری کرد، یه بار موند، امشبم علی همه رو فرستاد برند، اما گفت اسماء، تو بمون علی تنها مونده، اسماء می خوام بدن زهرارو غسل بدم،  9 سال از اون شب گذشته، اسماء تو محرم این خونه ای، اسماء بمون کمکم کن، امشب شب اسماء ست، امشب شب این شعره،

اسماء بریز آب روان ........ (متن کامل شعر کلیک کنید)

به یه شکلی بدنو امشب مولا غسل داد، طبق وصیت بی بی، قربون تو خانم برم چه قدر مراقب علی هستی، تا زنده بودی رو از علی می گرفتی، خدا به سر هیچ مردی نیاره، بره خونه زنش رو بگیره ازش، نمی دونی این با دل علی چه کرده، تا زنده بود مراقب بود، غیرت علی به جوش نیاد، وقتی هم از دنیا رفت امشب گفت منو از زیر پیراهن غسل بده علی، نمی خوام پیراهنم و در بیاری از تنم، خودش می دونه چه بلایی سر این بدن آوردند، می دونه این بدن سینه اش مجروحه، می دونه اگه علی نگاه کنه، جای میخه در رو ببینه میمیره، وای ...

مراعات علی رو کرد،  علی داره از زیر پیراهن غسل می ده، اما یه جایی دیگه نتونست خودشو نگه داره، از امشب دیگه نگذاشتن برا زهرا کسی بلند بلند گریه کنه، جمله دوم، می دونی،  اولین کسی که امشب برا فاطمه بلند گریه کرد، خود علی بود، لذا امام صادق علیه السلام فرمود:  خدا رحمت کنه، اون شیعه ای که، برا مادر ما بلند گریه کنه، می دونی چرا، آخه علی داره بدنو غسل می ده، یه مرتبه دیدند، سر به دیوار گذاشت، داره داد می زنه، اسماء دوید اومد جلو، مولا خودت گفتی آروم گریه کنند، صدا زد اسماء چیزی نگو، الان دستم رسید به بازوی فاطمه، الهی بشکنه دستت قنفذ،  ..

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 20
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 516
  • آی پی دیروز : 591
  • بازدید امروز : 5,838
  • باردید دیروز : 6,509
  • گوگل امروز : 33
  • گوگل دیروز : 69
  • بازدید هفته : 5,838
  • بازدید ماه : 68,940
  • بازدید سال : 1,111,081
  • بازدید کلی : 19,616,909