loading...

آئین مستان

حضرت زینب (س)

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6686 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3751 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3227 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4127 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3655 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7233 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4168 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 641 زمان : نظرات (0)

 

زنم اما از این پس مردمیدان تو خواهم بود

تو فرمانم بده من تحت فرمان توخواهم بود

بنا کن خیمه رامن خم به ابرویم نیاوردم

بیا حاجی من اینک به قربان تو خواهم بود

اگر اذنم دهی شب پاسبانی میدهم تاصبح

به تاجان دربدن دارم نگهبان تو خواهم بود

زبانم در دهان آماده یک خطبه غراق

ز نسل ذوالفقارم تیغ بران تو خواهم بود

اگررخصت دهی من نیز چادر بر کمر بندم

در این میدان یکی از جنگجویان تو خواهم بود

کنون که کشته اشک است نام تو به جان من

که تاپایان عمر خویش گریان تو خواهم بود

مگو آه ای برادر روز عاشورا به چشم خویش

یکی از شاهدان سنگباران تو خواهم بود

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 294 زمان : نظرات (0)

باز به بیت مصطفی بتولِ دیگر آمده

رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده

بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده

حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده

رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده

شهید را شهید را ، پیام آور آمده

ائمه را ائمه را ، چراغ انجم است این

دختر اوّل علی، بتول دوّم است این

کوثر کوثر نبی ، آیۀ رحمت آمده

دختر دختر نبی ، مادر خلقت آمده

زهرۀ زهرۀ علی ، اختر عصمت آمده

شمسۀ شمسۀ حیا ، یا مه عفت آمده

حبیبة الله است و از مام محبت آمده

ولیة الله است و در بیت ولایت آمده

آینۀمحمّدی طلعت دلربای او

در او خلاصه می شود حسینُ کربلایِ او

علیست زیب هستیُ ، زینت اوست دخترش

زهم گشوده دست دل چو جان گرفه در برش

بویِ بهشت یافته ، از دم روح پرورش

فاطمه بوسه می زند ، به عارض منوّرش

بال زند سویِ حسین ، از سر دوش مادرش

سلام ما درود ما ، به زینب و برادرش

بهشت بود و هست او ، اسیر و پای بست او

عجب مدار اگر علی ، بوسه زند به دست او

ای شرف بلند خون، هماره از پیام تو

وی که گرفته آبرو، شهادت از قیام تو

سکّۀ صبر را خدا، نقش زده به نام تو

مفتخر از وجود تو، رسول و باب و مام تو

زنده کنار قتلگه، به صبر تو امام تو

نطق تو در سکوتت تو، تیغ تو در نیام تو

تو در قیام کربلا، قیامت آفریده ای

تو از دم پیغمبری، امامت آفریده ای

تو در سخن پیمبرِ کلام وحی بر لبی

تو با پیام کشتگان، حیات بخش مکتبی

تو در دل خرابه ها ، چو قرص ماه در شبی

تو بر هلالِ نوک نی ، به شهر کوفه کوکبی

تو زیب دامن نبی ، تو زین امّی و ابی

تو زینبی تو زینبی تو زینبی تو زینبی

نه ساره ای نه هاجری ، نه آسیه نه مریمی

چو مادرت سیّدة النّساء کلِّ عالمی

توئی که بهر کربلا ، وجودت آفریده شد

توئی که در خطابه ات ، تمام وحی دیده شد

توئی که با رسالتت، پیام حق شنیده شد

توئی که با اسارتت، بساط ظلم چیده شد

توئی که با عدالتت ، نخل ستم بریده شد

اگر چه سرو قامتت ، زبار غم خمیده شد

به جسم و جان سرکشان ، ریخت شرار نطق تو

حسین سرفراز شد ، به ذوالفقار نطق تو

پیمبر است جدّ تو، بتول دیگرش توئی

بتول مفتخر از آن، که ناز پرورش توئی

علی ست غرق و جد و شور از این که دخترش توئی

حسن بتو است سرفراز، از اینکه خواهرش توئی

حسین بر تو متّکی، که یار و یاورش توئی

شهید اگر شهید شد، پیام آورش توئی

به مصطفی به مرتضی، به مجتبی به فاطمه

که از تواند مفتخر، ائمّه ی هدی همه

تو در میان سلسله، گره گشای عالمی

تو با گلوی خشک خود، حیات بخش آدمی

تو عصمت مصوّری، تو غیرت مجسّمی

تو با کلام جان فزا، دم مسیح را دمی

تو یک رسول وحی خون، تو یک کتاب محکمی

تو در زمین شام هم، چراغ عرش اعظمی

ستاره فرش منزلت، ماه چراغ محفلت

که آفتاب فاطمه، گشته به دور محملت

سلام بر تو ای کسی، که صبر شد حقیر تو

ندیده بعد فاطمه، جهان زنی نظیر تو

به پیر عقل رهنما، دو کودک صغیر تو

حسین چشم دوخته، به طلعت منیر تو

صدای زنده ی علی، به صوت دلپذیر تو

اسیر شام بودی و، یزید شد اسیر تو

پرچم فتح کربلا، از تو در احتزاز شد

به همّت بلند تو، حسین سرفراز شد

منم منم که میثمم ، گدایِ مویِ زینبم

هماره دست التجا ، بوَد به سویِ زینبم

خدای داده آبرو ، به آبروی زینبم

مرثیه خوانِ کربلا ، قصیده گوی زینبم

پرد هماره مرغ دل ، در آرزوی زینبم

در ازدحام حشر هم ، به جستجوی زینبم

به جان مادرش قسم ، اگر کند نظاره ام

سزد جهیم باغ گل ، شود به یک اشاره ام

بچه رو بغل گرفت پیغمبر ، با نگاه به جمالِ ملکوتیش اشک ریخت ، زهرا جان علی جان به همه نسل هایِ بعد هم خبربدید احترامِ به این دختر به همه واجبِ ...

رحمتِ خدا به این اشک ها ، من که حرفی نزدم .. سخن از احترام گفتم شما دارید گریه می کنید .. مگه قرارِ کسی به این دختر بی احترامی کنه ؟.. همین یه جمله و التماسِ دعا ..که جرأت کرد دستت را ببندد؟

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 458 زمان : نظرات (0)

بالم شكسته، از پرم چيزي نگويم

از كوچ پر درد سرم چيزي نگويم

طوفان سختي باغ‌مان را زیر و رو كرد

از لاله‌هاي پرپرم چيزي نگويم

حق مي‌دهم نشناسي‌ام؛ اما برادر

از آنچه آمد بر سرم، چيزي نگويم

وقت وداع ِآخرت، عالم به هم ريخت

از شيون اهل حرم چيزي نگويم

بگذار سر بسته بماند روضه‌هايم

از ماجراي معجرم چيزي نگويم

كم سوتر از چشمان من، چشمان زهراست

از گريه‌هاي مادرم چيزي نگويم

در كوچه‌هاي كوفه ناموست زمين خورد

از روضه های مجتبي؛ چيزي نگويم

شاگردهايم سنگ بارانم نمودند

از چهره‌هاي آشنا چيزي نگويم


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1746 زمان : نظرات (0)

غم عشقت بیابان پرورم کرد

هوایِ وصل بی بال و پرم کرد

به من گفتی صبوری کن صبوری

صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد

آی ..

خدایا زینبم تنها و بی کس

کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس

خدایا من همان محمل نشینم

من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..

چنان در خیمه ها آتش به پا شد

که دامن ها پناهِ شعله ها شد

به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت

در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ...

ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..

خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست

کربلا .. ماتم سراست ..

مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست

کربلا .. ماتم سراست

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 735 زمان : نظرات (0)

آقا میدونم، اربعین امسال جا میمونم
غصه‌م میگیره، یه کاری کن دردت به‌جونم
عمریِ دارم، روضه برای تو میخونم
رخصت بده که، تا آخرش نوکر بمونم
دلم بدون کربلا خونه
چشای من ببین چه گریونه
حالا دیگه زمون هجرونه
میدونی که دوست دارم آقا
میخوام بیام بازم حرم آقا
با پدر و با مادرم آقا
((جانم‌ یاحسین، حسین‌حسین‌جانم یاحسین))
پاشو برادر، ببین بازم زینب رسیده
میشناسی منو، ببین که قد من خمیده
دور از تو حسین، میدونی دلم چی کشیده
چهل روز داداش، روی تو رو خواهر ندیده
چه شبایی بدون تو سر شد
خبر داری خرابه محشر شد
وقتی رقیه دیگه پرپر شد
هرجا بدون تو مارو بردن
بچه‌هایِ تو سیلی می خوردن
یه چند تاشون میون راه مردن

((جانم‌ یاحسین، حسین‌حسین‌جانم یاحسین))

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 425 زمان : نظرات (0)

من زینبم از صحنه های جنگ اومدم
از فتح شهر فتنه و نیرنگ اومدم
سرافراز ولی دلتنگ اومدم
عباس نبود سرِ رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن
وای حسین حرف بود که شنیدیم
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
عباس نبود سرِ رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن
وای حسین حرف بود که شنیدیم ،
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
من از چهل شامِ سیاه و تار اومدم
از زجر سرگردونی تو بازار اومدم
با این چشای خونبار اومدم
عباس ندید سنگایِ روی بامو
عباس ندید نالۀ دخترامو
عباس ندید هلهله هایِ شامو
وای حسین هیچ کسی توی بازار
حالم رو نفهمید
اشکامو ندیدی ، ولی خدا دید
 
عباس نبود سر رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن  
وای حسین حرف بود که شنیدیم
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
من اومدم با نیزه ها دنبال سرت
تو اومدی با سر به دنبال دخترت
منو کشت غمِ یاسِ پرپرت
من بودم و گریه و آه و ناله
من بودم و تنِ کبودِ لاله
من بودم و جنازه ی سه ساله
وای حسین از بس که کتک خورد ،
از بس که نخوابید
جونش به لب اومد ولی خدا دید
حسین...

 

 

تعداد صفحات : 6

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 191
  • آی پی دیروز : 693
  • بازدید امروز : 491
  • باردید دیروز : 7,753
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 33
  • بازدید هفته : 8,244
  • بازدید ماه : 110,787
  • بازدید سال : 1,152,928
  • بازدید کلی : 19,658,756