loading...

آئین مستان

متن روضه و مصیبت

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6678 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3741 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3650 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5877 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4355 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5523 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4166 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 187 زمان : نظرات (0)

ای که چون من هزارها داری

آسمانی پُر از دعا داری

دست هایم دخیلتان هستند

بس که دستِ گره گشا داری

از گدا هم کریم می سازی

بس که اعجازِ کیمیا داری

من هوای تو را به سر دارم

تو هوایِ دلِ مرا داری

هر چه بیمار هم بیاید باز

تو برایِ همه دوا داری

دل شکسته کسی به من میگفت:

خوش به حالت امام رضا داری

ما ندیدیم بام از این بهتر

هیچ جا احترام از این بهتر

آهویِ دامِ آهویت هستم

نیست صیاد و دام از این بهتر

از تهِ دل سلام همسایه

ای سلام اَلسلام از این بهتر

با جذامی، غلام، هم سفره

ما ندیدیم مرام از این بهتر

نوکر خانۀ تو باشم من

که نباشد مقام از این بهتر

اشک با من سرود غم با تو

نوحۀ گریه دار و دم با تو

گفتن شعر روضه ها با من

جلوه دادن به محتشم با تو

ناله از دل زدن بوَد با من

کربلا کردنِ دلم با تو

گذری کن شبی به روضۀ ما

چشم با این گدا، قدم با تو

دست با من، به سر زدن با من

زدن خیمه و علم با تو

روضه خواندن برای تو با من

گریه هایِ مُحرَمَم با تو

*می زنه قلبم

داره میاد دوباره باز بویِ محرم

امشی اومدم رزقِ محرممُ بگیرم از امام رضا ..*

روضه خواندی تو ای امام غریب

جدِّ ما تشنه بود یابنَ شَبیب

جدِّ ما را سوارها کشتند

بینِ گودال بارها کشتند

جدِّ ما یک نفر ولی او را

لشکری از هزارها کشتند

خواهرش را پس از بریدن سر

خندۀ نیزه دارها کشتند

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 259 زمان : نظرات (0)

*گفت: بابا!...*

ناله اي بر لبم از فَرطِ تقلا مانده

*روضه خونِ شب آخر خود امام رضاست، حالا یه مروری هم به بعضی از روضه ها میکنه...*

ناله اي بر لبم از فَرطِ تقلا مانده

سوختم از عطش و چشم به دریا مانده

باز دلتنگ جوادم كه در اين شهر غريب

به دلم حسرت يك گفتن بابا مانده

*شنیدنش هم سخته، من بمیرم برا دل جوادالائمه که منظره رو دیده..‌.گفت: *

دست و پا مي زنم از بس جگرم مي سوزد

*جگرم از فرط تشنگی نمیسوزه، جگرم برا چیز دیگه ای میسوزه ...*

دست و پا مي زنم از بس جگرم مي سوزد

به لب سوخته ام روضه ي زهرا مانده

جان به لب مي شوم و كرب و بلا مي بينم

كه لب كودكي از فرط عطش وا مانده

*دم آخرش امام رضا داره یک به یک روضه هارو‌ مرور میکنه ..*

مادرش چشم به راه است كه آبش بدهند

واي از حرمله آنجا به تماشا مانده

شعله ورمي شوم از زهر و حرم مي بينم

كه در آتش دو سه تا دختر نو پا مانده

دختري مي دود و دامن او مي سوزد

رد يك پنجه  ولی بر رخ اوجا مانده

اين طرف غارت و سيلي و نگاه بي شرم

آن طرف بر نوک نيزه سر سقا مانده

*اباصلت میگه: طبق دستور آقام جلو‌ در ایستاده بودم، منتظر بودم، حضرت فرموده بو اباصلت! اگه دیدی موقع برگشت عبای خودم رو روی سر انداختم،  بدون اینا به مقصودشون رسیدن، کار از کار گذشته...

میگه: دل تو دلم نبود، نکنه بلایی سر آقام بیارن...دَرِ کاخ باز شد دیدم امام رضا عبارو روی سر انداخته...

این زهر خیلی زهر بدی بود، به امام حسنم‌ زهر دادن، اما چهل روز در بستر بود، اما این زهر سریع امام رضا رو‌ از پا انداخت، چه زهری بود این نانجیب به امام رضا داد ؟!

اباصلت میگه: یه ذره راه تا خونه رو دیدم پنجاه مرتبه هی نشست روزمین، گاهی دست رو‌جگرش میذاشت، میگفت: آخ پسرم! گاهی وقتا که تعادل از دست میداد میخورد رو زمین میگفت :آخ مادرم ....

میگه تا رسیدن تو‌ حجره فرمود: همه درهارو ببند کسی به دیدنم نیاد، فرش این حجره رو هم‌جمع کن...

گفتم: آقا! درهارو‌ میبندم‌چشم، اما چرا فرش رو‌جمع‌کنم؟! حضرت فرمود: لحظات آخر عُمرِ منه، میخوام مثل جد غریبم رو‌ خاکا جون بدم...

میگه: مثل شخص مار گزیده به خودش می پیچید امام رضا، اما میدونستم منتظره، چشم به راهه، یه مرتبه دیدم یه آقا زاده ای وارد حجره شد، شال عزا گردن انداخته، صورت مثل ماه میدرخشه، حواسم پرت بود سؤال کردم، گفتم‌: شما کی هستید؟ من همه درهای حجره رو بسته بودم، فرمود: اباصلت! خدایی که یه لحظه از مدینه من رو به توس بیاره، قادر نیست از در بسته وارد کنه!؟

فهمیدم جوادالائمه است، عذر خواهی کردم، گفتم: آقاجان! تشریف بیارید باباتون خیلی وقته منتظرتونه...

امام رضا تو این چند روزی هم‌ که حضرت تو بستر بودن، نوشتن: آقایی که بدون غلامهاش سر سفره نمی نشست،  غذارو حتما باید با غلامها میخورد، این روزا هرچی آقارو‌ گفتن: سر سفره تشریف نمیارید؟ میفرمود: غلام ها بخورند، نوش جانشون، من توان ندارم بشینم...

این امام رضا با این حال، اباصلت میگه: تعجب کردم، همۀ وجودش رو امام رضا جمع کرد تا جوادالائمه از در اومد، دیدم این چند قدم رو بلند شد، با پاهای خودش راه رفت، دست گردن جوادش انداخت، رو زمین افتاد...

درستش هم همینه، آدم‌ وقتی جَوُونش رو‌میبینه جون میگیره، اما نمیدونم‌چرا یه جَوُون تو‌کربلا، وقتی باباش دیدش جون از پاهاش رفت...

از اسب پیاده شد چند قدم رو راه بره، یه وقت دیدن وسط میدان ابی عبدالله خورد زمین، دیگه پاهاش طاقت نداره، ای حسین...*

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 271 زمان : نظرات (0)

اَلا امامِ غریبان، سلام یا سلطان
امیدِ قلب ضعیفان، سلام یا سلطان

من و گدایی این در، تو و سخا آقا!
نظر به حالِ گدایان، سلام یا سلطان

خوشا غلامیِ دربارِ حضرتت، یک عُمر
تو و عطا به غلامان، سلام یا سلطان

منم که نوکرِ کویِ شَهِ خراسانم
تویی تو شاه خراسان، سلام یا سلطان

*بعد از دوماه چی میخوای از امام رضا؟...*

به جان نثاري تان مفتخر شدن زیباست
مرا بخوان ز شهیدان، سلام یا سلطان

گناهکارم اگر، ای رضا تو را دارم
منم ز خیلِ مُحبان، سلام یا سلطان

اگر اجازه دهی یک حرم بیایم باز
بگویم از دل و از جان، سلام یا سلطان

«سلام آقا! که الان روبروتونم
من اینجامو زیارتنامه میخونم
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرارِ ما شبِ جمعه حرم باشه
حرم گفتم، هوای کربلا کردم
هواییتَم، فقط دورِ تو میگردم»

به صحن صحنِ حریمت طواف باید کرد
به ذکرِ نابِ رضا جان، سلام یا سلطان

ضیافت تو بهشتِ همیشۀ اَحباب
که من شدم به تو مهمان، سلام یا سلطان

رئوفی و به دلِ آشفتگان نظر داری
اَلا امامِ رئوفان، سلام یا سلطان

نوشته بر دَرِ جنت به خطّ نورانی
بگو به روضۀ رضوان سلام یا سلطان

* چقدر امشب بهت سلام دادم آقاجانم! به امید اینکه یکی از سلام هامو جواب بدی، نه من اشتباه گفتم، آقا به ما سلام کرده ما داریم جواب سلامِ آقارو میدیم...از همین جا دلت رو ببر حرمش، بعضی ها میرن صحنِ گوهر شادش، بعضی ها میرن صحن قُدسش...*

هر آنکه کرب و بلا، اربعین نشد رزقش
بگوید از دلِ سوزان، سلام یا سلطان

برای جدِّ غریبت که پِلکِ تو شد زخم
شده مُحبِّ تو گریان، سلام یا سلطان

غمِ اسیری زینب، غمِ یتیمان هم
تو را نموده پریشان سلام یا سلطان

به انتقامِ غریبان دعا کن ای آقا
عزیزِ عترت و قرآن، سلام یا سلطان

چگون دل بِکَنم ازلباسِ ماتمِ تو
چه گریه ها که نکردم دو ماه درغمِ تو

*خداحافظ پیرهن مشکیِ مُحرم، خداحافظ  پارچه های مشکیِ مُحرم، خداحافظ گریه های تویِ ماهِ صفر، خدا حافظ اربعینِ حسین، خداحافظ کربلایِ اربعین...*

نه ما فقط همه ی کائنات سینه زدن
در این دو ماه شب و روز پایِ پرچمِ تو

در این دو ماه چه دلها که از غمت لرزید
چه مُرده ها که مسیحا شدن با دَمِ تو

چه روضه ها که شنیدیم و زنده ایم هنوز
چگونه جان نسپردیم در مُحرم تو

* حال ما مثل اونایی است که میخوان از حرم خداحافظی کنند، هی سلام میدن، بعد چند قدم میرن، دوباره برمیگردن، آقا! شاید دوباره نتونم برگردم حرمت، شاید دیگه مُحرم نباشم...*

شاید به محرم نرسیدم آقا
این اشک علی الحساب پیشت باشد

آقا جان من رو حلال کن، من امسال خوب برات گریه نکردم...

هنوز خونِ تو در قتلگاه میجوشد
چه کرده با دلِ عشاق جسمِ درهمِ تو

دوباره ماهِ غمِ تو تمام شد اما
چگونه دل بِکَنم از لباسِ ماتمِ تو

*امشب امام رضا میخواد برای همه ی ما روضه بخونه، روضه خون امام رضاست، ما هم گریه کن...*

یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما راه دور رفت
می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت

آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید

پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود

پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند
مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند

یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت

پیشِ بزرگ قافله فریاد می‌زدند
یابن‌الشبیب! بر سرِ او داد می‌زدند

یابن‌الشبیب! دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را  زدند

یابن‌الشبیب! آتش خیمه امان  نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد

یابن‌الشبیب! بسکه زمین خورد جان نداشت
می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت

از پیشِ نیزه‌هایِ شکسته عبور کرد
او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد

او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت

غریبِ گودالی،  یارالی
تشنه و بی حالی، یارالی

زیرِ سُمِ اسبا، یارالی
زخمی و پامالی،  یارالی

چیزی نموند از بدنت
با همه چیز میزدنت

تنها تویِ یه گُلِ جا
غریب گیر آوُردنت

صدات چه آرومِ، یارالی
تیغِ رو حُلقومِ، یارالی

مادرمون میگه، یارالی
بچه ام مظلومِ، یارالی

رگات چه نامرتبِ
شمر چقدر بی ادبِ

به من میگه تَنِ حسین
به زیرِ نعلِ مَرکبِ

تنها نذار مارو، یارالی
خیمه ی زن هارو، یارالی

می سپاری دستِ کی؟ یارالی
زینبِ کبری رو، یارالی

غصه مگه امون میده
بی تو رقیه جون میده

خولی داره به لشکرش
خیمه هارو نشون میده

*اباصلت دید امام رضا عبا به سر کشیده و افتان و خیزان داره میاد، جوری که روایت میگه: پنجاه بار امام رضا به زمین نشست و بلند شد، همینطور مثل مار گزیده امام رضا داره به خودش میپیچه... فرمود: اباصلت! فرش های حجره رو جمع کن، میخوام مثلِ جدم حسین جون بدم، میخوام این صورتم رو رویِ خاک بذارم، هی بگم: حسین!...اما جوادش اومد سرِ امام رضا رو بغل گرفت...
تویِ این عالم قرار نیست، سرِ هیچ کشته ای رویِ زمین بمونه اِلا حسین... همه رو یکی بود سرشون رو بغل بگیره، اما اربابِ من و تو اون لحظه های آخر صورتش رو گذاشت رویِ خاکِ کربلا، از زیر چشم هی داره خیمه هارو نگاه میکنه، دید یکی از دور داره میاد، به سر میزنه، به سینه میزنه...*

به سمت گودال از خمیه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

*نوشتن امام رضا اینقدر غریب بوده، کسی رو نداشته براش گریه کنه، زنهای توس مهریه هاشون رو بخشیدن، گفتن: مهریه هامون رو میبخشیم، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا، میگن: امام رضا کسی نداره، ما بریم زیرِ تابوتش رو بگیریرم، زنهای شهر توس همه گُل آوُردن، رویِ تابوتِ امام رضا ریختن، همه گریه میکردن برا امام رضا، اما یه شهر دیگه هم من سراغ دارم، زنهای اون شهرهم همه جمع شدن، روی پشت بامها رفتن، بعضی هام اون پایین می رقصیدن، کف میزدن، هلهله میکردن، چه خبر شده؟ میگن: یه عده خارجی آوُردن، ای حسین!

.

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 259 زمان : نظرات (0)

تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما

در مسیرِ طوس آهویِ بیابانیم ما

پشتِ سقاخانه ات دنبالِ درمانیم ما

سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما

زیرِ دِینِ گنبدِ شاهِ خراسانیم ما

دستِ ما خالی که باشید زود بالا میرود

پای مجنون بشکند هم سوی لیلا میرود

غالباً «لن» که بیاید صحبت از «لا» میرود

لا الهِ ما اگر دنبالِ الّا میرود

علتش این است که با تو مسلمانیم ما

دلخوشی ماست لانه کنجِ ایوان داشتن

نوکری در گوشۀ میخانه تا جان داشتن

وقت حاجت داشتن شاهِ خراسان داشتن

از کریمان خواستن‌یعنی دو چندان داشتن

شکر لله رعیتِ دربارِ سلطانیم ما

ما کبوترها دم گنبد مقرب میشویم

بال ما دورِ تو که پر زد مقرب میشویم

هرکجا نام تو می آید مقرب میشویم

در زیارت های قم مشهد مقرب میشویم

با همین آواره بودن عبدِ جانانیم ما

می نوازد گاه گاهی هم سلیمان مور را

وا مکن از خانه ات این وصله ی ناجور را

شاد کن سلمانی بی تاب نیشابور را

قول دادی پر کنی تنهاییم در گور را

زیر خاک آقا بدون تو پریشانیم ما

سجده هایم یا رضا و ربنایم یارضا

می زنم هر شب صدایت کن صدایم یارضا

می شود آمین دعایت با دعایم یارضا

دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یارضا

ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما

سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت

دستۀ سینه زنی با ما ولی دم با خودت

روزی اشک تمام نوکران هم با خودت

واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت

از عزاداران آن آقای عطشانیم ما

*قربونت برم آقاجان .. روضه بخوانم گریه کنید، برا غریب بلند بلند گریه کنید آخه غیرِ پسرش هیچ کسی بالاسرش گریه نکرد .. امام مظلومِ ما میان حجرۀ در بسته دیدن پیراهنشُ بالا زد فرشِ حجره رو جمع کرد سینه رو، رو خاک گذاشت .. اباصلت میگه دیدم هی رو خاک میغلته .. هی میگه جگرم میسوزه .. اما یه وقتی دیدم صدا زد بُنّی کجایی .. دیدم درِ حجره باز شد یه آقازاده ای مثل خورشید وارد شد گریه میکرد .. اومد سرِ بابارو به زانو گرفت .. دیدم خم شد لب های رو گذاشت رو لب های امام رضا .. گریه امانش نمیده .. هی میگفت ابتا .. ابتا .. اجازه بدید گریزمُ بزنم خود امام رضا فرمود یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ .. بر هیچی خواستید گریه کنید بر حسین گریه کنید ..*

رفته رفته نالۀ مظلوم دارد می رسد

مادری با کودکی معصوم دارد می رسد

آه آه خواهری مهموم دارد می رسد

خنجرِ کندی روی حلقوم دارد می رسد

از غم انگشترش پاره گریبانیم ما

چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب

روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب

جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب

آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب

انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما

*قربونت برم حسین جان .. امام رضا جد غریبتونم دست و پا میزد میگفت جگرم .. اما یا علی ابن موسی الرضا هیچ کسی مزاحم جان دادنِ شما نبود شما با خیالِ راحت جان دادی .. آقازاده‌ت اومد سرِ شما رو به دامن گرفت .. یا اباعبدالله .. اما کربلا انقدر بگم گودال وسیع نبوده اما نانجیبا از هم سبقت میگرفتن .. ریختن سرِ حسین .. ای حسین ..

آقاجان شما تو حجره خودتون بدنتون رو خاک آلود کردید .. اما نانجیبا با پا ابی عبدالله رو میچرخاندن .. ای حسین ...

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 219 زمان : نظرات (0)

بگو به موسی عمران به کوه طور مرو

وگر نه با اَرِنی، لَن تَرانیت اولی ست

زِ کوه طور بیا خدمت رضا در توس

که در جمال خدایی او خدا پیداست

 چه اختلاف لطیفی به موقع اعجاز

 میان موسی عمران و زاده موساست

برای خلقت آن اژدهای هول انگیز

همیشه تکیه موسی بر آن بلند عصاست

ولی امام، نگاهی به نقش پرده نمود

زِهیبت نظرش شیر زنده شد، برخاست

 یکی به فیض عصا و یکی زِ نور نگاه

ببین تفاوت رَه از کجای تا به کجاست؟

مگر زِ تربت پاکش به تابِ طُره حور گره زدند

که مُشکین شمیم و غالیه ساست

غبار خاکِ قدمهای زائر حرمش

 گهی به دوش نسیم و گهی به دست صباست

یکی بَرد به چمن تا به گُل ببخشد بوی

 یکی بَرد به شفاخانه ها که محض شفاست

 علی عالی اعلی، که نام اقدس او

 ز اسم حضرت حق، سر علم الاسماست

 شعاع نور خدا، جلوۀ جلال نبی

جمالِ علمِ علی، نور دیدۀ زهراست

 زِ پاره های جگر، ثانی امام حسن

که پارۀجگر پاک سیدالشهداست

 همیشه تا بود این آفتاب چشمۀ نو

ر هماره تا به فلک ماه اَنجمن آراست

 غریب کوس شهنشاه توس پا برجا لِوای دولت او

 زین بخش ارض و سماست

 *حالا ماها چه کار کنیم؟ مردم .. *

 سزد که بر سر خورشید سایه اندازیم

 کنون که سایۀ شمس الشموس بر سرماست

..... *حضرت زهرا سلام الله علیها  به اون روضه خون در عالم رویا فرمود: هر موقع خواستید روضه بخونید مخصوصا شبهای جمعه، حواستون باشه ، روضه وداع بخونید من میام*

ای که خوش میرویُ و میبری همراهت

جان سر بگردان و ببین حال منِ سرگردان

بعد خود دستِ چه کس می سپُری زینب را

 دستِ سقای حرم ، یا که به چِنج گرگان؟

 به دهر هر خبری هست زیر پرچم توست

 کسی اگر در دیگر زند، زِ بی خبریست .

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 255 زمان : نظرات (0)

چه غم گَر گنهکارُ نامه سیاهم

علی ابن موسی الرَضا داد راهم

امام رئوفی که عالم فدایش

کرم کرده داد از عنایت پناهم

*من کجا مشهدت کجا، حرم تو  کجا؟.. ببین چه قدر این آقا بزرگه!

 خدا وکیلی هر کی خودش نگاه کنه، آقا چقدر بزرگه ، نه که ما خوبیم، نه اینکه ما پول داریم،نه اینکه ما قدرت داریم میایم حرمت نه؛ تو آقایی ما رو میاری، لطف توئه چرا؟*

زِفعلم نپرسید که کاهل خطایی

به رویم نیاورد من روسیاهم

سراپا شدم غرقِ دریایِ رحمت

نگویید دیگر که غرق گناهم

همه روی گردانده بودند از من

رضا کرد با چشم رحمت نگاهم

کنم ناز دیگر به طوبی و سدره

که در بوستان ولایت گیاهم

به جز دامن آل عصمت نگیرم

به غیر از رضای رضا را نخواهم

*هر کی اینجوری میره حرم خوش به حالش*

 

چو می خواست راهم دهد از کرامت

عطا کرد سوز دل و اشک و آهم

اگر خار بودم اگر پست بودم

رضا داد قَدرم رضا داد جانم

اگر کوه عُصیان بُوَد روی دوشم

اگر گشته کاهیده تن مثل کاهم

شدم خاک پای امام رئوفی

که بر شهریاران کند پادشاهم

گدایم،گدایم، گدایم، گدایم

گدای علیِ بنِ موسی الرضایم

خوشا آن غریبی که یارش تو باشی

قرارِ دلِ بی قرارش تو باشی

خوشا آنکه تنها تو را دوست دارد

چه خوشتر اگر دوستدارش تو باشی

زِ بیداد پاییز هم غم ندارد

هر آن دل که باغ و بهارش تو باشی

بر آن محتضر می برم رشک هر شب

که شمع شب احتضارش تو باشی

خراسان حریم حرم هاست، آری

حریمی که پروردگارش تو باشی

خوش آن خانه بر دوشِ دور از دیاری

که هم خانه و هم دیارش تو باشی

خوشا آن گدایی که تنهای تنها

کناری نشیند کنرش تو باشی

*یه نگاه کرد به گنبد امام رضا گفت: این همه زائر دارن باهات حرف می زنن، هر کی یه چیزی میگه، یکی میگه مادرم مریضه، یکی میگه خونه میخوام، قرض دارم، حاجت دارم، هر کی یه جوری حرف می زنه*

خوشا آن گدایی که تنهای تنها

کناری نشیند کنارش تو باشی

*همه دارن با امام رضا حرف می زنن یکی دم پنجره فولادِ، یکی صحن گوهرشاده، یکی صحن عتیقه، هر کی یه جوری داره حرف می زنه درد و دل می کنه درداشُ میگه، مادرم مریضه این گرفتاری رو دارم ،یک لحظه از ذهنش خطور کرد که آقا این همه دارن هم زمان باهات حرف می زنن جواب این همه مردمُ چجوری میدی؟

یه وقت پرده ها رفت کنار، دید کنار هر زائر یه امام رضاست، سر فرصت داره حرفاشونُ گوش میده ..*

خوشا آن گدایی که تنهای تنها

کناری نشیند کنارش تو باشی

خوشا آن تهیدست بی برگ وباری

که در این چمن برگ و بارش تو باشی

خوشا آنکه یک عمر پروانه ات شد

که یک لحظه شمع مزارش تو باشی

بوَد ناز بر لاله زارِ خلیلش

کسیکه را که بر دل شرارش تو باشی

شعاری به پیشانی خود نوشتم

خوشا آنکه تنها شعارش تو باشی

گدایم،گدایم، گدایم، گدایم

گدای علی بنِ موسی الرضایم

ما را به کسی جز  تو نظر عیب بود

کوبیم اگر درِ دگر عیب بوَد

* هرکی روزیِ محرم میخواد، گریه کنای امام حسین جمع شدن دور هم.. آقا جان !*

با دست تُهی آمدنم عیبی نیست

با دست تُهی رَوم اگر عیب بوَد

*یه نگاه کرد به دور و اطراف با حرم پیغمبر وداع کرد امام رضا، با همه اهل و عیالش وداع کرد، سوار بر ناقه شد فرمود: من دارم میرم پشت سرم گریه کنید .. گفتن آقا خوبیت نداره پشت سر مسافر گریه کنن، فرمود اون مسافری که امید به برگشت داره .. من دیگه مدینه برنمی گردم، من دیگه مدینه رو نمی بینم .. دیگه همه می دونن یعنی چی این حرف ..

یابنَ شَبیب اِن کُنت باکیا لِشیء فَابکِ لِلحُسین

هیچی برا مرد سختر از این نیست بخواد بره خداحافظی کنه زن و بچه ش تو محاصرۀ اوباش باشن ..

کس ندید در عالم این چنین گرفتاری

شه رود به میدانُ و زن کند جلوداری

کشته شد اگر شاها عباسِ علمدارت

من به جای عباست میکنم علمداری

راوی دشمنِ، میگه همچین که زن و بچه ریختن دور و برِ مرکبِ ابی عبدالله، یه صحنه ای دیدم دلم آتش گرفت دیدم حسین رو مرکب نشسته یه دختری هم جلو آمده هی میگه بابا تشنگی داره منو میکشه ..

 

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 28
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 546
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 3,880
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 25
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 26,567
  • بازدید ماه : 89,669
  • بازدید سال : 1,131,810
  • بازدید کلی : 19,637,638