loading...

آئین مستان

اشعار شهادت و وفات

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6679 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3743 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3651 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5877 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5523 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4166 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 475 زمان : نظرات (0)

دم آخر بی ، تو چشمِ من گریونه

سفرِ سخت من ناتموم میمونه

دیدی منو کشت  آخر جدایی

کارم تمومه  رضا کجایی

خواهرِ تو آخر  از پا افتاد

تو دیارِ غربت تنها جون داد

حالا که خواهر از ، دیدنت محرومه

تو بیا تا اینجا دیدنِ معصومه

جونی برای  سفر ندارم

بیا که از تو  خبر ندارم

خواهرِ تو اومد دنبال تو

ولی بی خبر موند از حال تو

خواهر تو آخر ، از پا افتاد

تو دیار غربت ، تنها جون داد

واسۀ معصومه شب اشکه امشب

زیر لب میخونه چی کشیده زینب

تموم لشکر ، دورِ برادر

کنارِ گودال ، رسیده مادر

یه بدن بی سر ، بینِ گودال

خواهری که پیشش رفته از حال

یه جوریم انگار خیلی پیرم

رویِ پایِ عمه از حال میرم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 765 زمان : نظرات (0)

غم آتیش درد دلامو

کسی نمیدونه رضا جانم

غم چشمۀ اشکِ چشامو

کسی نمیدونه رضا جانم

دیدی آخرشم نرسیدم

آخرش داداشمو ندیدم

تو فراق تو من چی کشیدم

کسی نمی دونه رضا جانم

بیا که تو دام غم اسیرم

حالا که دیگه دارم می میرم

سراغِ تو رو از کی بگیرم

کسی نمیدونه رضا جانم

غم آتیش درد دلامو

کسی نمیدونه رضا جانم

غم چشمۀ اشکِ چشامو

کسی نمیدونه رضا جانم

« کبوترِ مسافرم .. کجایی ای برادرم .. »

دم نوحۀ زمزمه هامو

کسی نمیدونه رضا جانم

دم نالۀ بغض صدامو

کسی نمیدونه رضا جانم

بی وفاییِ دور و زمونه

جونِ ما رو به لب میرسونه

آخه درد منو کی میدونه

کسی نمیدونه رضا جانم

تو چشام داره بارون می باره

خواهرت دیگه نفس نداره

کی برام ازت خبر بیاره

کسی نمیدونه رضا جانم

« ببین نگاه آخرم .. کجایی ای برادرم .. »

به تنم دیگه جونی ندارم

تو که نمیدونی کجا رفتم

تو رگام دیگه خونی ندارم

تو که نمیدونی کجا رفتم

من و عمه با چشمایِ خون بار

تو بیابون و کوچه و بازار

منِ خسته و معجرِ پاره ام

تو که نمیدونی کجا رفتم

میدونی چقدر طعنه شنیدم

میدونی چقدر خوابتو دیدم

میدونی که بی تو چی کشیدم

تو که نمیدونی کجا رفتم

منو گذاشتی بی خبر

بابا بیا منو ببر ..

دلم شده پر از شرر

بابا بیا منو ببر ..

دلم گرفته از سفر

بابا بیا منو ببر ..

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1413 زمان : نظرات (0)

هر زمان دلتنگِ زهرا می شوم، قم می روم

سادات بهتر می فهمند،آخه كجا میری وقتی دلتنگِ مادرت میشی؟اونایی كه مدینه رفتن بهتر می فهمن...

هر زمان دلتنگِ زهرا می شوم، قم می روم

میلِ مشهد می کنم، پا می شوم قم می روم

چند روزی هست تب دارد نگاهش بر در است

آنقدر غم خورده و غم خورده، خیلی لاغر است

دردِ دوری از تمامِ درد و غم ها بدتر است

باز هم‌ یک فاطمه از دردِ بینِ بستر است

چه مقایسه ای كردم،این فاطمه كجا و بی بیِ دوعالم فاطمه كجا؟ اولاً این خانم اگر تو بستر هم بوده دیگه بچه نداشته،همسر نداشته،آخه امیرالمؤمنین هر وقتی می اومد خونه یه نگاهی به بستر می كرد آه می كشید،خجالت زده می شد،سرش رو پایین می انداخت،علی رو حلال كن...

این‌ چه غوغایی ست یا رب که میان قم به پاست

این دم آخر به لب هایش رضا جانم رضاست

رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش

روی ناقه بینِ‌ محمل سایبان دارد سرش

شکر ! نامحرم ندیده هیچ کس دور و برش

یا نخندیده کسی بر خاکِ رویِ معجرش

دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست

پایِ بی بی، زخمی از خار مغیلان نیست نیست

در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید

با لبِ تشنه رضایِ خویش را بی سر ندید

دُور تا دُور خودش چشمِ بدِ لشگر ندید

غارتِ چادر ندید و غارتِ معجر ندید

عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود

بین آن نامردهایِ پَست، تنها مانده بود

از مدینه تا خراسان خیلی راه طولانیِ،اما به عشقِ امامش،به عشقِ ولایتش راه افتاد این مسیر رو،اما خدا رو شكر نرسید خراسان،چرا؟ خدا رو شكر جون دادنِ امام رضا رو ندید...اون لحظه ای كه امام رضا فرش های حجره رو جمع كرد، این صورتش رو روی خاك میذاشت...خدا رو شكر این خانم نبوده،ندیده...اما دلها بسوزه برای اون خانومی كه....بگم از كجا تا كجا...چه فاصله كوچكی رو اومد؟...

از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد:حسین!

دست و پا می زد حسین،زینب صدا می زد:حسین!

حالا نهایتاً اگر بی بی معصومه سلام الله علیها از مدینه می رفت خراسان، چه صحنه ای رو میدید؟ نهایتاً امام رضا رو در حال جون دادن می دید،سر امام رضا رو بغل می كرد،نوازش می كرد اون لحظه های آخر...اما قربون خانومی برم كه داره از بالای تل نگاه می كنه: یه عده دارن با نیزه میزنن،یه عده دارن با شمشیر میزنن...بزار برم جلوتر...همچین كه اومد،داره از بالای تل میدَوه...دست رو سر میذاره...یا جداه! صَلَّى عَلَیْكَ مَلِیكُ اَلسَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ،مُقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ ...

فَبکِ عَلَی الحسین

یعنی برات گریه کنم

واسه غمات گریه کنم

یعنی كه هر شب واسه ی

مصیبتات گریه کنم...

مثل مادرِ جوان مُرده آقا

میشینم تو روضه هات زار میزنم

تا بفهمن تو رو تشنه کُشتنت

همه جا این روضه رو جار میزنم

ای بی کفن! با نیزه رو پهلوت زدند

دور از وطن! با پا رو سینه ات اومدن

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 537 زمان : نظرات (0)

اللهمَّ صلِّ علی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَویَّةِ، والصّولَةِ الحَیدَریّةِ، والعِصمَةِ الفاطِمیَّةِ، والحِلمِ الحسَنیَّةِ، والشُّجاعَةِ الحُسَینیَّةِ

بر وادیِ وصال بر این دل نوا دهید

با اشک دیده سینۀ ما را جلا دهید

یک‌بار هم زِ لطف قدم‌ رنجه‌ای کنید

بر نوکرانِ بی ‌سر و پا هم بها دهید

(یعنی چی؟) یعنی آقاجان ، خو اونایی که سر به راهن تکلیفشون معلومه .. اگه سراغِ ما بیای خیلیِ .. یعنی آقا ، یه بارم ضرر بده .. همش که نباید سود باشه .. طوری نیست یه بارم به ما منت بزار .. راهِ دوری نمیره .. من نمک نشناس نیستم .. میرم به همه میگم منم نگاه کردی .. آدم درستی نیستم ولی نونم حلالِ .. یه بارم سرِ سفرۀ گدا بیچاره ها بیا .. آقا ، زیاده خواه نیستم .. دوست دارم .. جهنمی بشم ، بهتر از اینیِ که تو منو نخوای .. دیدی تبلیغ میزنن یه مسئولی پایینِ یه شهر می خواد بره اونایی که وضعشون ضعیفه میشینن نامه مینویسن .. میگن هر طور شده اینو میدم . گره هاشُ مینویسه ، مودب میگه قدمون برکت داشته برا ما .. آقا ، از وقتی شنیدم قرارِ بیای ، هر هفته میشینم دردامو میشمارم هی میگم بیا .. اما اگه راستشو بخوای خودتُ فقط می خوام ..

سر بر کنیم و منتظر مقدم شما

منت دهید و کلبۀ ما را صفا دهید

خبر اومد تو نیشابور ، قرارِ امام رضا بیاد همۀ مردم جمع شدن .. بریم استقبالِ امام رضا .. یه پیرزنِ عجوز ، عاشقِ امام رضا خبر آوردن پاشو مرادت داره میاد  ، گفت من که پا ندارم بیام .. همۀ شهر رفتن دلِ این پیرزن موند ، هی میگفت کاش پا داشتم میرفتم از دور پسرِ زهرا رو میدیدم .. بزرگ و کوچیک اومدن خدمتِ آقا قدمتون به سرِ چشم ، آقا فرمود یکی منتظرمِ .. دنبالِ آقا راه افتادن کوچه به کوچه ، رسیدن دم درِ خونۀ پیرزنِ .. یه بار از ته دل صداش کنی آقا میاد .. یعنی میشه ما میبینم اون روزُ ..بزار روضه بخونم داد بزنی ..امام رضا برا خواهرت مجلس عزا گرفتیم .. یا جواد الائمه برا عمه جانتون روضه گرفتیم .. این مجلس با اون مجلسی که تو شام برا عمه تون گرفتن خیلی فرق داره .. اینجا به گریه ها گریه می کنن .. اما تو شام هر چی صدا گریه ها بالا .. قهقه ها بالاتر میرفت ..

دخترِ حرمله چه مغرور است

از رویِ بام دست تکان میداد

با خبر بود من یتیم شدم

پدرش را به من نشان میداد ..

یک گوشۀ نگاهِ شما کیمیا کند

بابا جواب سلامِ رسولم نمی دادن .. رسولِ ترک . همه شنیدید ما خیلی وقتا دلمون به اینا خوشِ .. آخ یه نگاه کردن بهش .. میگن هر مسجدی میرفت وایمیستاد نماز میخوند ، چته رسول ؟ میگفت عوضِ همه سرکشیام هرجا میرم سر میزارم رو زمین ، در و دیوارِ اون مسجد شهادت بدن رسول آدم شد .. اگه یه دونه از اون نگاه ها به من بندازی قولت میدم تا آخرِ عمرم این قلادۀ نوکری رو بر ندارم ..

 یک گوشۀ نگاهِ شما کیمیا کند

بر خاکِ پایِ خویش عیار طلا دهید

خواهید اگر که روسیهان معتبر شوند

فیضِ غلامیِ حرم خود به ما دهید

حسین .. دلم یه کربلا میخواد ..

حسین .. یه گنبدِ طلا میخواد

حسین .. دلم امام رضا میخواد

ما گدایانِ قم و شهر خراسان هستیم

عاشقُ دربه در و بی سر و سامان هستیم

خاک زیر قدم ذریۀ زهراییم

نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم

نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند

خاکبوسان دَرِ بیت کریمان هستیم

سائلِ طایفۀ حضرتِ کاظم شده ایم

فاطمه کرده نظر ، شیعه ایران هستیم

عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم به خیر

حاجیانِ حرم خواهرِ سلطان هستیم

کفترِ مشهد و قم شد دل آوارۀ ما

زینب ضامن آهوست همه کارۀ ما

بی بی جانم .. کاش زینبم میومد قم ..کاش بی بی هم میومد ایران ..

ما گدایان تو هستیم سعادت داریم

از کرامات تو بانوست که قیمت داریم

کرمت کاسۀ ما را نگذارد خالی

بده در راهِ خدا باز که حاجت داریم

ما گنه کار ، گنه کار ، گنه کار ، اما

روز محشر زِ تو امّید شفاعت داریم

بینِ این طایفۀ آینه ها بعدِ حسین

جور دیگر به رضایِ تو ارادت داریم

هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی

ما به بوسیدنِ درگاه تو عادت داریم

دلِ وابسته به تو خانۀ امّید شود

هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود

آمدی شد همه قم یاورِ تو ، شکر خدا

خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا

آمد اشکِ تو ز دوریِ برادر اما

کس نخندید به چشم تر تو ، شکر خدا

مردم قم همه خوبند نریزند زِ بام

آتش و سنگ به رویِ سر تو ، شکر خدا

به سری نیست درین شهر ولایی فکرِ

غارتِ زیور و انگشتر تو ، شکر خدا

آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت

قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا

غصۀ زینب کبری و چهل روز عذاب

بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا

زینب و کوفه و اشرار امان از این غم

زینب و تشت و سر یار امان از این غم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 403 زمان : نظرات (0)

ای دُر یمِ عصمت یا حضرت معصومه

ای فاطمۀ عترت یا حضرت معصومه

ای خاکِ رهت جنّت یا حضرت معصومه

ای سایۀ تو عفّت یا حضرت معصومه

قم از یم تو رحمت یا حضرت معصومه

محتاجِ دِمَت حکمت یا حضرت معصومه

تو در حرم موسی انسیّۀ حورایی

انسیّۀ حورایی محبوبۀ یکتایی

محبوبۀ یکتایی ممدوحۀ طاهایی

ممدوحۀ طاهایی ریحانۀ بابایی

ریحانۀ بابایی آیینۀ زهرایی

در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه

تنها نه محیط قم ، ایران به تو می نازد

عصمت به تو می نازد ، ایمان به تو می نازد

عترت به تو می نازد ، قرآن به تو می نازد

تفسیر و اصول و دین ، عرفان به تو می نازد

جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد

بانویِ همه خلقت یا حضرت معصومه

شمس و قمر و انجم ، جنّ و ملک و انسان

جنّ و ملک و رضوان ، حور و پری و غلمان

هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان

هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان

دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان

گیرند زِتو حاجت یا حضرت معصومه

نبوَد عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی

وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی

بر روح شفا بخشی بر سینه صفا بخشی

حاجاتِ خلایق را از لطف و عطا بخشی

بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی

داری زحق این قدرت یا حضرت معصومه

ای بانوی نُه افلاک ای مادرِ اهل قم

ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم

ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم

آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم

گلدستۀ صحنِینَت روشن گر اهل قم

ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 923 زمان : نظرات (0)

در این روزگاری که دل بیقرارست

گدایِ کریمه شدن افتخارست

ثوابِ زیارت برایم نوشتند

خودم نه دلم سویِ تو ره سپارست

دوباره حرم قسمتم نه نشد آه

چقدر این دلِ بی نوا بدبیارست

چنان گنبدت جلوه دارد در عالم

که صحنِ تو در آسمان ها مدارست

کسی که قدم میزند در حیاطت

رویِ فرشِ بالِ ملائک سوارست

نگاهت مرا از غریبی درآورد

ببین خنده رویِ لبم آشکارست

همین هم نشان از کرم خانه دارد

گدا زاده ای با شما هم جوارست

کریمه کرم کن گدایِ خودت را

گدایی که در ماتمت سوگوارست

چکید اشک تو بر زمین بعد از آن بود

که از ساوه تا قم درختِ انارست

دلم خون شد از این غم و ماجرایت

دلت تنگ بوده برایِ رضایت

وارد شد در این شهرِ مقدس .. تمام مردم به استقبالش اومده بودن .. همه گل دستشون بوده .. آخه برا اولین بارِ دخترِ امام داره میاد .. مرد و زن احترام گذاشتن .. بارها شنیدید .. ولی چون در ساوه به بی بی زهر داده بودن ، مریض احوال بود و خانه ای براش آماده کردن .. هفده روز در آن خانه زندگی کرد و  مهمان بود .. مردم قم حتی نزاشتن مردی واردِ محله بشه .. بمیرم برات خانم .. من از نیمۀ شعر میخونم صدا ناله ت بلند بشه ..

تفسیر کن دوریِ خواهر از برادر را

تعبیر کن خوابِ حرم بوسیِ مادر را

جاری بکن در قم کمی از حوضِ کوثر را

ماتمکده کن کشورِ موسی ابن جعفر را

ای زینبی که از حسینِ خود جدا ماندی

با ما بگو آیا به زیرِ نیزه ها ماندی؟

آیا زِ تو کس هتک حرمت کرد نه هرگز

در قم دلِ تو حسِ غربت کرد نه هرگز

کس خنده در اوجِ مصیبت کرد نه هرگز

کس غارتِ خلخالُ و زینت کرد نه هرگز

اینها که گفتم یک به یک آمد سرِ زینب

ای وای سوغاتِ سفر شد معجرِ زینب

قم با سلام و تهنیت دنبالِ تو آمد

با سر به طوفِ کعبۀ آمالِ تو آمد

با شاخه هایِ گل به استقبالِ تو آمد

دستِ محارم زود زیرِ بالِ تو آمد

زینب ولی با خیل نامحرم کجاها رفت

پیشِ دو چشمش خیزران پایین و بالا رفت

 

تعداد صفحات : 9

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 21
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 686
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 4,907
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 32
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 27,594
  • بازدید ماه : 90,696
  • بازدید سال : 1,132,837
  • بازدید کلی : 19,638,665