loading...

آئین مستان

اشعار زنجیر زنی,شعر زنجییر زنی,نوحه زنجیر زنی,شعر برای زنجیرزنی,مداحی زنجیر زنی,زنجیرزنی,متن اشعار زنجیر زنی,شعر برای زنجییر زنی,نوحه برای زنجیر زنی,شعر مخصوص زنجیر زنی,مداحی برای زنجیر زنی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6678 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3742 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3650 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5877 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4355 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5523 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4166 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 14555 زمان : نظرات (0)

 

تیر از کمان رها شد          با حلقت آشنا شد

با تیر حرمله، آه            سر از تنت جدا شد 

قربان روی ماهت            آخر چه بُد گناهت

منگرچنین به بابا            می میرم از نگاهت

پرپر زدی به دستم           دیدم، تنت، شکستم

حیران شدم عزیزم       گریان به تو نشستم

طفل نخورده آبم              دل از عطش کبابم

بینم چوحنجرت را         ازغم به پیچ وتابم      

از جور کین هلاکی          مدفون به زیر خاکی

در خاک تیره اصغر     یک دُر تابناکی

مظلوم شیر خوارم             جان کرده ای نثارم

از خون حنجر تو      گل گون شده عذارم

ای طفل شیر خواره           مقتول ماه پاره

ای کا ش خنده ات را   بیند پدر دوباره

ای گل نوشکفته             ای ازعطش نخفته

بابا مصیبتت را        جز با خدا نگفته

تاب غمت ندارم               خون گشته قلب زارم

بابا ببین چگونه           آمد گره به کارم

تا تیرکین روان شد            نا گه تو را نشان شد

خون گلویت اصغر         تقدیم آسمان شد

داغت به دل نشسته        درخود مرا شکسته

جان می کَنم چوبینم       این دیدگان بسته
با مادرت چه گویم            با خواهرت چه گویم

با عمه غمین  و              دیده ترت چه گویم

ای شیرخواره اصغر           ای ماه پاره اصغر

بسته به روی من شد      هر راه چاره اصغر

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1251 زمان : نظرات (0)

 

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد

فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین

 گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین

 فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان

این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان

 این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها

گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا

فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو

غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو

فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر

هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدرعزم سفر مگر داری

سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2047 زمان : نظرات (1)

 

دو برادر دوبرادر دو شجاع بی نظیر

این علمدار سپاه او امیر

این حسین اوابالفضل جوان

این امام او امیر کائنان

این یکی از نسل پیغمبر بود

اون یکی نور دل حیدر بود

این یکی از سوی یمین او یسار

کرده جنگ با گروه نابکار

دو برادر دو برادر دو ابر مرد  دلیر

در میان روبهان مانند شیر

لشکر از هر سو به هم پیچیده شد

جنگجویان را به هر بگریز شد

هرکه می امد به جنگ این دومرد

با نگ تکبیر ابالفضل رشید

روح در جان حسینش می دمید

گفت این فرزند پیغمبر منم

گفت ان از زاده حیدر منم

گفت ان بابم علی مرتضاست

گفت این مادر مرا خیر النساست

گفت این عباس نام اور منم

گفت ان از زاده حیدر منم

مظلوم حسین جان، سقا ابالفضل

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3437 زمان : نظرات (0)

 

بخواب اي غنچه ‏ي پرپر، بخواب اي کودک مادر

علي اصغرم لالاي، لايي مادرم لالاي‏

عزيزم از چه بي‏تابي چرا مادر نمي‏خوابي؟

گمانم تشنه آبي، علي اصغرم لالاي‏

مزن آتش به جان من، مبر تاب و توان من

ببين اشک روان من، علي اصغرم لالاي‏

چرا مادر علي جانم نمي‏گيري تو پستانم

چه مي‏خواهي نمي‏دانم، علي اصغرم لالاي‏

عزيز من مکن غوغا بخواب اي کودک زيبا

مسوزان قلب مادر را، علي اصغرم لالاي‏

مزن آتش دل من را مسوزان حاصل من را

علي اصغرم لالاي، لالايي مادرم لالاي‏

چه شور است اين به سر داري، مگر ميل سفر داري؟

مکان و منزل من را علي اصغرم لالاي‏

نخوابم در کنار تو خزان گردد بهار تو

چنين مادر مکن زاري، علي اصغرم لالاي‏

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1033 زمان : نظرات (0)

 

آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 13571 زمان : نظرات (1)

امام حسین (ع)

 

مرغ دل ما زند پر به هوایت حسین

قبله عالم شده کرببلایت حسین

منم گدایت حسین منم گدایت حسین

کن نظری از کرم به این گدایت حسین

حسین حسین جان حسین

چرا فتادی چنین به خاک صحرا حسین

غرق بخون بی کفن به این گدایت حسین

سوخته از تشنگی تمام جانت حسین

تشنه چنین ندیده در لب دریا حسین

حسین حسین جان حسین

ای پسر فاطمه چرا تو بی یاوری

تو حجت کردگار وصی پیغمبری

تو شاه بی نوایی خدا را مظهری

در ره حق داده ای هستی خود را حسین

حسین حسین جان

گریه به مظلومیت پیمبران کرده اند

ناله ز داغ غمت پیرو جوان کرده اند

اشک ز داغت ز دیده گان کرده اند

جن و ملک از غمت در همه دنیا حسین

ارسال شده توسط: ذاکر اهل بیت (ع) بهمن مختاری

شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.


تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 22
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 555
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 3,939
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 25
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 26,626
  • بازدید ماه : 89,728
  • بازدید سال : 1,131,869
  • بازدید کلی : 19,637,697