loading...

آئین مستان

متن سینه زنی حسین طاهری,متن مداحی حسین طاهری,دانلود مداحی حسین طاهری,مداحی حسین طاهری,حسین طاهری,سینه زنی حسین طاهری,مداحی حسین طاهری,متن روضه حسین طاهری,مداحی حسین طاهری,روضه حسین طاهری,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6679 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3743 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3651 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5877 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5523 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4166 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 743 زمان : نظرات (0)

بیا بیا زیرِ بارونِ رحمتِ الهی
بیا بیا میدونم محتاجِ یه نیم نگاهی
مستِ مولا میشی خواهی نخواهی

بیا که تو دنیا حوصلت سر میره
بیا که تو بارون دعاهات میگیره

گُلِ گلدونِ عالم اومده، ماشاءالله
رسول اللهِ خاتم اومده، ماشاءالله

شبِ شادیِ کوثر اومده، ماشاءالله
همه ی عشقِ حیدر اومده، ماشاءالله

یا اَبَا الزَّهرا، ماشاءالله...

برو برو عیدیتُ جبرائیل برات آوُرده
برو برو عیدی هارو دستِ علی سِپُرده
بُرده اونکه حیدر دلش رو بُرده

صدایِ محمد تو عالم پیچیده
قشنگ تر از این نور تا حالا کی دیده

همه جا لبریز از عطرِ خدا
خدا هم محوِ رویِ مصطفی

صدا از عرشِ اعلی میرسه
یه علی واسه مصطفی بسه

یا اَبَا الزَّهرا، ماشاءالله...

ببین ببین برکت میباره رو سر مدینه
ببین ببین سایه ی مولا رو سر زمینه
جعفرِ صادق که میگن همینه

ملائک میانو کنارش میشینن
تو چشماش جمالِ حسین و می بینن

برا شبهامون مهتاب اومده، ماشاءالله
گُلی از نسلِ ارباب اومده، ماشاءالله

این آقایی که از راه رسیده
به همه رزقِ کربلا میده

جونِ جونُم ای آقا
دردت به جونُم ای آقا

یا امامِ صادق، ماشاءالله...

بگو بگو با جرأت توصیفِ شیرِ خدارو
بگو بگو توصیفِ شأنِ تیغِ ذوالفقارو
دنیا باید بشناسه مرتضی رو

یه عُمرِ با عشقش شبیه مجنونم
که با هر زبون و لهجه ای میخونم

میخونم مثل لُرهای غیور، ای جونُم
از مُحبِ حیدر بلا به دور، ای جونُم

بذارید مست بشم این یه دفعه، ای جونُم
بارون بارون بارونِ نجفه، ای جونُم

علی علی، علی علی، علی علی، یا مولا...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 513 زمان : نظرات (0)

به نام قبله ی شاه نجف، به نام نبی
منم غلام علی و منم غلام نبی

علی و فاطمه، داماد و دخترش هستند
چه بیش ازین بنویسیم از مقام نبی

نوشته اند سخن گفته در شب معراج
خدا به لهجه ی حیدر، به احترام نبی

به آنکه تهمت هَذیان به او زده لعنت
همیشه وحی گره خورده با کلام نبی

بگو به دشمن حیدر، خدا خدا نکند
علی علی است مناجات صبح و شام نبی

بگو که اَشهد انَّ علی وَلی الله
بگیر هر چه که میخواهی از رسول الله

سلام حضرت ِاز دَرک ما ، فراترها
سلام سایه بالا سَرِ ابوذرها

به جز تو نیست کسی در جهان علی پرور
به جز تو نیست کسی سید پیمبرها

تو با علی و خدیجه قیامتی کردید
که نیست تا اَبَدُالدَّهر ، کار لشکرها

جماعتی که همه دشمنان هم بودند
شدند با هُنرت خواهر و برادر ها

هنوز هم که هنوز است نام فاطمه ات
نشانده لرزه به جانِ تمام اَبترها

بزرگ و کوچک نسلت همیشه سلطانند
غلام خانه ی این قوم ، تاجدارانند

تو نور عالم امکان، تو ماه تابانی
تو قبله ای، تو مرادی، تو جان جانانی

تو با وفا، تو خدای مکارم اخلاق
تو قبله گاهِ تمامیِ مهربانانی

به آشنا ، به غریبه ، به کافر و مومن
رسیده بخشش و لطفت، تو مثل بارانی

تو آن شهنشهِ خاکیِ روزگاری که
نه حاجبی به سرایت بُوَد نه دربانی

بزرگواری و کارَت عطای بی منت
غم دل همگان را نگفته می دانی

به یُمنِ مَقدم تو بتکده ، مصلا شد
زمین ز خواب زمستانی ِخودش پا شد

جهان برای همیشه است، آرزومندت
شده هوایی ِ شصت و سه سال لبخندت

چه ساده عاشق خود کرده ای دو عالم را
یگانه ای و زمانه، ندیده مانندت

قسم به جان ِ که، از اهل آسمان و زمین
به جز تو خورده به قرآن خود، خداوندت ؟

خدا ز دامن تو دست من جدا نکند
خدا رهام نگرداند هرگز از بَندت

هزار شکر که مدیون صادقت هستم
ره نجات به من یاد داده فرزندت

همان که خواسته ای شد، مسیر عاشقی ام
هزار شکر خدا را امامِ صادقی ام

همیشه بر سر این سفره میهمان هستم
همیشه شامل این لطف بی کران هستم

نه دلبریست مرا جز نوادگان شما
نه جیره خوار و فدائی این و آن هستم

بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر
به زیر سایه ی زهرای مهربان هستم

شنیده ام که تویی عاشق حسینی ها
منم همان که رفیق حُسینتان هستم

به جانِ فاطمه آقا بیا و کاری کن
شوم شهید ِحسین ِتو تا جوان هستم

درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست
به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 287 زمان : نظرات (0)

وقتی امام عصرِ ما امشب عزادار است

برپایی این روضه ها واجب ترین کار است

پیراهن و شال عزا، مولا به تن دارد

امشب تمام عرش با آقا عزادار است

بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما

یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟

زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است

هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است

ای کاش قدری معتصم شرم و حیا می کرد

اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟

با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت

این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است

از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها

در هر کجا پشت سرش گفتند: بیمار است

مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود

این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است

رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش

پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است

در این دَمِ آخر شنیدم کعبه هم می گفت:

بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است

در سامرا بوی مدینه می رسد انگار

آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است

در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد

مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟

در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح

حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است

میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که

افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است

*خادم امام عسکری میگه: دیدم اون لحظه ی آخر، آقا با اشاره داره میگه، با زحمت داره میگه: یه ظرف آب برام بیار، میگه ظرف آب رو آوُردم خدمتِ آقا رسوندم، به دستِ آقام دادم، دیدم آقا ظرفِ آب رو برداشت، نزدیک دهان آوُرد، اینقدر این بدن ضعف داره، این قدر این کاسه ی آب به دندان آقا خورد دید نمیتونه آب رو بنوشه، به من فرمود: برو حجره ی بغل، یه پسرِ کوچکی میبینی در سجده است، پسرم مهدی است، صداش بزن بیاد، بگو: لحظه ی احتضار باباتِ، بیا بالا سرش، میگه: رفتم توی حجره، دیدم در سجده است، داره با خدا مناجات میکنه، صبر کردم، نماز آقا که تمام شد گفتم: آقاجان! پدرتون فرمودن بیایید، لحظه ی آخرِ...

امامِ پنچ ساله اومد، سرِ بابارو به دامن گرفت، آروم آروم، جرعه جرعه آب به دهان بابا ریخت، لحظه ی آخر از این آب نوشید امامِ عسکری، رسمِ دنیا بر اینه لحظه ی آخر پسر سَرِ پدر رو به بالین میگیره... اما میگن کربلا رسم عوض شد، دیدن ابی عبدالله داره با سَرِ زانو خودش رو میرسونه به میدون، همه با انگشت دارن حسین رو بهم نشون میدن، بالای سَرِ علی اکبر که رسید، ارباب مقاتل نوشتن:"صاحَ سَبعَ مَرّات" یعنی فریاد میزد:"وا وَلَداه!" پسرم!...

امامِ عسکری تشنه جون نداد، همین برا ما بس، اما شهید کربلا تشنه جون داد، چه خبر بود کربلا، یه نفرم دلش برا این شهید مظلوم نسوخت، اما نه یه نفر سوخت، میگه: دیدم یه صدا از گودال میاد:"اَنَاالعَطشان" یه صدای محزونی میاد: مادر تشنمه... هلال میگه: دلم سوخت برا ابی عبدالله، گفتم: من برم به دادِ حسین برسم، یه سپر داشتم آبش کردم، رفتم برم تویِ گودال، میگه: یه وقت دیدم شمر داره از تویِ گودال بیرون میاد، گفت: هلال کجا داری میری؟ گفتم: مگه نمیشنوی صدای پسرِ فاطمه رو؟ هی صدا میزنه آی جگرم داره میسوزه... گفت: هلال دیر اومدی، من سیرابش کردم، من کارش رو تمام کردم، دیدم دست و پاش داره میلرزه، گفتم: تو اینقدر سنگ دل هستی که از چیزی نمیترسی، چرا بدنت داره میلرزه، گفت: هلال! توی گودی قتلگاه فقط من بودم و حسین، اما دیدم یه صدای زنونه ای میاد، هی میگه:"بُنَیَّ!" پسرم! " قَتَلوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" حسین...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 345 زمان : نظرات (0)

وقت خداحافظيه خدانگهدار

گريه كنا سينه زنا خدانگهدار

سياهيا شال عزا خدانگهدار

چايى داغ روضه ها خدانگهدار

الهى كه امسال حسين ، سال آخرم نباشه

نكنه بميرم آقا ، نوكرت ازت جداشه

سال آخرم نباشه

ببخش اگر جز گريه چيزى نداشتم

ببخش اگر واسه تو كم گذاشتم

ببخش ...

مصيبتت اعظمه و تموم نميشه

غم تو هيچ موقع برام تموم نميشه

براي تو اشك چشام تموم نميشه

دلتنگياي كربلام تموم نميشه

سحراي بابِ قبله ، مگه ميره از خاطرم

سالي دو سه بارم شده ، حرم تو بايد برم

نه نميره از خاطرم

ببخش اگر هي بدي ديدي هميشه

ببخش اگر  نوكرت آدم نميشه

ببخش...

دلم شكسته از خودم خيري نديدم

هر چي كشيدم از همين دنيا كشيدم

من عاشقت هستم و از همه بريدم

خدا ميخواست خير منو به تو رسيدم

كي منو حسيني كرده ، اگه تو دعام نكردي

توو شلوغياي دنيا ، تو منو رهام نكردي

تو منو رهام نكردي

ببخش اگر هميشه سرگرم دنيام

ببخش اگر خيلي زياده گناهام

ببخش...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 253 زمان : نظرات (0)

توی این بی کسیام تنهاییام

یه نفر هست که برام همه کَسه

کاری به هیچ کی ندارم به خدا

یه امام رضا دارم برام بسه

غیر ذکر یا امام رضا که من

دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا

نکنه یه وقت جوابم رو ندی

دیگه اینقدا که بد نیستم آقا

هرجا از دست خودم خسته شدم

آرومم کرده صفای حرمت

دوباره دلم برات پر می زنه

قربون کبوترایِ حرمت

«قربون کبوترای حرمت

قربون این همه لطف و کرمت»

تو که آخر گره رو وا می کنی

پس چرا امروز و فردا می کنی؟

شنیدم سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَم

شما رو رها کنم کجا برم؟

کربلا و مکه و بهشت من

یه گوشه از حرم امام رضاست

اگه نوکر حسین فاطمه ام

به خدا  از کرم امام رضاست

«قربون کبوترای حرمت

قربون این همه لطف و کرمت»

تو که آخر گره رو وا می کنی

پس چرا امروز و فردا می کنی؟

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 187 زمان : نظرات (0)

ای که چون من هزارها داری

آسمانی پُر از دعا داری

دست هایم دخیلتان هستند

بس که دستِ گره گشا داری

از گدا هم کریم می سازی

بس که اعجازِ کیمیا داری

من هوای تو را به سر دارم

تو هوایِ دلِ مرا داری

هر چه بیمار هم بیاید باز

تو برایِ همه دوا داری

دل شکسته کسی به من میگفت:

خوش به حالت امام رضا داری

ما ندیدیم بام از این بهتر

هیچ جا احترام از این بهتر

آهویِ دامِ آهویت هستم

نیست صیاد و دام از این بهتر

از تهِ دل سلام همسایه

ای سلام اَلسلام از این بهتر

با جذامی، غلام، هم سفره

ما ندیدیم مرام از این بهتر

نوکر خانۀ تو باشم من

که نباشد مقام از این بهتر

اشک با من سرود غم با تو

نوحۀ گریه دار و دم با تو

گفتن شعر روضه ها با من

جلوه دادن به محتشم با تو

ناله از دل زدن بوَد با من

کربلا کردنِ دلم با تو

گذری کن شبی به روضۀ ما

چشم با این گدا، قدم با تو

دست با من، به سر زدن با من

زدن خیمه و علم با تو

روضه خواندن برای تو با من

گریه هایِ مُحرَمَم با تو

*می زنه قلبم

داره میاد دوباره باز بویِ محرم

امشی اومدم رزقِ محرممُ بگیرم از امام رضا ..*

روضه خواندی تو ای امام غریب

جدِّ ما تشنه بود یابنَ شَبیب

جدِّ ما را سوارها کشتند

بینِ گودال بارها کشتند

جدِّ ما یک نفر ولی او را

لشکری از هزارها کشتند

خواهرش را پس از بریدن سر

خندۀ نیزه دارها کشتند

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 32
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 671
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 4,807
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 32
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 27,494
  • بازدید ماه : 90,596
  • بازدید سال : 1,132,737
  • بازدید کلی : 19,638,565