شال عزا رو دوشم
پیرهن سیا میپوشم
محرمت از راه اومد با اشک و آه
یا اباعبدالله
الهی که حاجتم رو بگیرم
برات امسال تو محرم بمیرم
غریب ارباب من
من که ثاراللهیم
سینه زنان راهیم
تا کربلای تو
ایوون طلای تو
پایین پای تو
یااباعبدالله
میگیرم باز روزی این دو ماهُ
یه کاری کن ببینم قتلگاهُ
غریب ارباب من
چشم من محفل اشک غم و اندوه عزاست
در حسینیه ی دل هیئت عشق تو به پاست
مَحرم روضه ی تو مُحرم بیت الله است
تا ابد پرچم سرخ حرمت قبله نماست
در شکوه و شرف و مرتبه و منزلت
جز خدایی به خدا هر چی بگوییم رواست
همه ی هستی خود را به میان آوردی
بی سبب نیست بهای تو و خون تو خداست
کشتگان غم تو زنده ی جاویدات است
بی گمان بانی عشق تو شدن عین بقاست
دل بریدن پر پرواز حسینیون است
هر که از خود بگذرد در سفر کرببلاست