loading...

آئین مستان

متن سینه زنی شور شب تاسوعا حضرت عباس, متن سینه زنی شور شب تاسوعا ,حضرت عباس, متن سینه زنی شور حضرت عباس, شب تاسوعا , سینه زنی شور شب تاسوعا حضرت عباس, سینه زنی شور شب تاسوعا , سینه زنی شور حضرت عباس,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6678 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3742 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3650 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5877 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5523 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4166 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 625 زمان : نظرات (0)

 

تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه

از تو نخلا، می رسید رایحۀ فاطمه

از میونِ، گرد و خاک سمت حرم می رسید

بابا گریون، قدّه خم روی لباش زمزمه

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

عمو جونم! تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم

تو که رفتی، چشِ گریونی داشتیم

بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم

بی هوش و گوشواره شدیم

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف

ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف

تا عمودِ خیمتُ، دستای بابا کشید

عمه میزد بر سرش، دستشُ رو به نجف

عمه هزار بار مُرد

خیمه گرفت آتیش

همه میگن: بابا!

چرا نیاوردیش؟

عمه هزار بار مُرد

خیمه گرفت آتیش

عمه میگه:داداش!

چرا نیاوردیش؟

عمو جونم! تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن

تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن

ماها گریون بودیمُ، اونا همش می خندیدن

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

اشک باباس، که نشوند ما رو به روزِ سیاه

بی قرارُ، تشنه و بی کَسِ و بی پناه

جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش

اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه

چشمت و دور دیدن

غارتمون کردن

سر بسته باید گفت

همه چیُ بُردن

عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم

کی لباس، پاره داشتیم؟

تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم

پا برهنه، روی خارا گذاشتیم

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 681 زمان : نظرات (0)

 

دستم نرسیده به ضریح تو دوباره

این نوکرت آقا ، بگو جز تو کیُ داره

مدیون توام نه حرف امروز منه

احوالِ دلم همیشه پا سوزِ منه

رو زخمایِ من تویی که مرهم میزاری

دنیا اومدم گفتن ابوالفضلُ داری

دستامو رها نکن ، قلبم پر ماتمه

تنگه دلِ من برات ، ای امیر علقمه

اباالفضل ذکر مادرمی ..

اباالفضل سایۀ سرمی ..

اباالفضل اباالفضل اباالفضل

حرف از کرم تو توی عالم شده رایج

هرکی پر درده بگه یا باب الحوائج

هستیِ منی برادرت هستیِ تو

دستم رو بگیر ، فدایِ بی دستی تو

تنها تویی که عالمُ داری زیر دین

لبریز غمم یا کاشف الکربِ الحسین

تو نا امیدیِ من ، ذکر رو لب تویی

در بند مرامتم ، سلطانِ ادب تویی

اباالفضل ذکر مادرمی ..

اباالفضل سایۀ سرمی ..

اباالفضل اباالفضل اباالفضل

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 863 زمان : نظرات (0)

 

مرا کن در حرم مهمان ابالفضل

به درد من تویی درمان اباالفضل

به قول شاعری که آذری گفت

دیر زینب سنه قربان ابالفضل

شدم عباس من بی تو مردد

که بعد از تو سر خیمه چه آید

نمی دانم چه شد در راه برگشت

خداوندا علمدارم نیامد

تو پناه خیمه هستی عباس

پس چرا دو دیده بستی عباس

تا ببینی حال روز من را

کمرم را تو شکستی عباس

بردار علم ساقی حرم

گرفته علقمه عطری سراسر

زعطر یاسهستی پیامبر

رسیده مادری پهلو شکسته

کنار علقمه غوغاس مادر

همیشه غبطه میخوردم به حالت

الی مادر به فربان جمالت

حسین من چه راضی شد از تو

علمداری تو گشته مدالت

تویی صاحب مدارج عباس

لطف و مهرت شده رایج عباس

 کار من خورده به دستت گره

الدخیل باب الحوائج عباس

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 491 زمان : نظرات (0)

 

یادمه همیشه از خدا میخواستم

که باشه نوکریام از روی اخلاص

هدفم اینه یه روز بشم شبیه

قهرمان زندگیم حضرت عباس

رفقا اگه میخواین پسر فاطمه بشین

باید تو زندگی مثه شهید علقمه بشین

اباالفضل دلیری و بی همتایی

اباالفضل عزیز دل زهرایی

اباالفضل همه میدونن آقایی

مدد یا سیدنا اباالفضل ...

اونی که مریض میاره در خونت

داره از عمق وجودش تورو باور

همه حاجت میگیرن از سر سفرت

حتی اون مسیحی و سنی و کافر

باب الحوائجه آقام ، منم به درگهش غلام

کِی میشه روبرو ضریش دست به سینه بدم سلام

اباالفضل از بچگی مبتلاتم

اباالفضل امیری و من گداتم

اباالفضل خاک پای نوکراتم

مدد یا سیدنا اباالفضل ...

علم دین خدا رو دوش سقا

میره سمت علقمه یکه و تنها

دم خیمه چشم به راهشه رقیه

تا که دست پُر بیاد از دل صحرا

آخ بمیرم که شد قلم ، دستای صاحب علم

خبر رسید به خیمه ها که بی مدافع شد حرم

اباالفضل فدا سرت که آب نیست

اباالفضل پاشو که وقت خواب نیست

مدد یا سیدنا اباالفضل ...



 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 329 زمان : نظرات (0)

 

جولان میده ، توی میدون داره فرمان میده

پسر ابوتراب با شمشیرش

دوباره به غائله پایان میده

قدم میزنه ، توی میدون داره علم میزنه

لشکر دشمن رو بهم میزنه

سرنوشت جنگو رقم میزنه

یل حیدر نسب ، افتخار عرب

 ای خدای ادب جان

قمر رو زمین ، یل اُم البنین

 تویی شور آفرین جان

یا اباالفضل ...

پرچم داره ، توی دستاش علمو محکم داره

میمنه تا میسره تو دستاشه

میون معرکه ها سردمداره

چقدر محشره ، وقت جنگش میگن خود حیدره

یه سر و گردن از حریفش سره

به تمام معنا یه جنگ آوره

شیر نام آوره ، یه تنه لشکره

 از همه برتره جان

امیر صف شکن، فاتح تن به تن

که شده عشق من جان

یل حیدر نسب ، افتخار عرب

 ای خدای ادب جان

قمر رو زمین ، یل اُم البنین

 تویی شور آفرین جان

یا اباالفضل ...

عنوان داره ، خون حیدر تو رگاش جریان داره

وقتی کشتی نجات حسین باشه

میشه گفت عباس هم سکان داره

چه با هیبته ، مثل باباش حیدر قَدَر قدرته

ضربه ی شمشیرش چه پُر سرعته

چی بگم در وصفش ته جرأته

دست مشکل گشا ، ساقی کربلا

 به همه مقتدا جان

بی حد و بی عدد ، ذکرمه تا لحد

 ابوفاضل مدد جان

یل حیدر نسب ، افتخار عرب

 ای خدای ادب جان

قمر رو زمین ، یل اُم البنین

 تویی شور آفرین جان

یا اباالفضل ...

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 343 زمان : نظرات (0)

علی یا ایها الارباب غلامه حلقه در گوشم
که فردای قیامت هم علمدارم سر دوشم
علی یا ایها الساقی یل ام البنین عباس
ابالفضل علمداری همیشه پرچمت بالاس
ا
ی خامس آل عبا ای ساکن کرب و بلا
هستی کریم ابن کریم مثل امام مجتبی
چه خورشید و چه مهتابی

 چه ارباب و چه اصحابی
حسین جانم حسین جانم...............
تو سلطان سلاطینی تویی که جان و جانانی
خلاصه میشود آقا در عشق تو مسلمانی
عجب حلوا قندی تو امیر بی گزندی تو
عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی
ای سایه ی روی سرم دلتنگم دلتنگ حرم
دوست دارم دوست دارم تو رو بیشتر از پدر مادرم
با این اشک و با این روضه

 خدا ما رو بیامرزه
حسین جانم حسین جانم...............

 

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 558
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 3,976
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 25
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 26,663
  • بازدید ماه : 89,765
  • بازدید سال : 1,131,906
  • بازدید کلی : 19,637,734