loading...

آئین مستان

متن سینه زنی شور صبح تاسوعا,سینه زنی شور صبح تاسوعا,صبح تاسوعا,متن مداحی صبح تاسوعا,مداحی صبح تاسوعا,متن سینه زنی شور شب تاسوعا,سینه زنی شور شب تاسوعا,شب تاسوعا,متن مداحی شب تاسوعا,مداحی شب تاسوعا,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3748 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 625 زمان : نظرات (0)

 

تشنه بودیم، بوی آب می رسید از علقمه

از تو نخلا، می رسید رایحۀ فاطمه

از میونِ، گرد و خاک سمت حرم می رسید

بابا گریون، قدّه خم روی لباش زمزمه

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

عمو جونم! تا تو بودی، سر و سامونی داشتیم

تو که رفتی، چشِ گریونی داشتیم

بعد تو بیچاره شدیم، دنبال زینب همه آواره شدیم

بی هوش و گوشواره شدیم

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

رفتی و رفت، دشمنت سمت حرم صف به صف

ناله ها و ضجه ها می رسید از هر طرف

تا عمودِ خیمتُ، دستای بابا کشید

عمه میزد بر سرش، دستشُ رو به نجف

عمه هزار بار مُرد

خیمه گرفت آتیش

همه میگن: بابا!

چرا نیاوردیش؟

عمه هزار بار مُرد

خیمه گرفت آتیش

عمه میگه:داداش!

چرا نیاوردیش؟

عمو جونم! تا تو بودی دشمنامون می ترسیدن

تا تو رفتی، چشم تو رو دور می دیدن

ماها گریون بودیمُ، اونا همش می خندیدن

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

اشک باباس، که نشوند ما رو به روزِ سیاه

بی قرارُ، تشنه و بی کَسِ و بی پناه

جای خالیت، میکِشه پنجه به زخم دلش

اون دمی که، قاتلش می رسه تو قتلگاه

چشمت و دور دیدن

غارتمون کردن

سر بسته باید گفت

همه چیُ بُردن

عمو جونم، تا تو بودی چاره داشتیم

کی لباس، پاره داشتیم؟

تو که رفتی سر به صحراها گذاشتیم

پا برهنه، روی خارا گذاشتیم

با این که غم داشتیم

صاحب عَلَم داشتیم

عَمومونُ کُشتن

همینُ کم داشتیم...

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 245
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 2,616
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 2,616
  • بازدید ماه : 105,159
  • بازدید سال : 1,147,300
  • بازدید کلی : 19,653,128