ای غنچه ی ناز، ای حسرت آب
ای عشق حسین، ای جون رباب
بیچاره ی تو لب های فرات
گهواره ی تو کشتی نجات
داری میزنی پرپر اِی پرستوی بی تاب
رو زدش به این لشکر واسه تشنگیت ارباب
لالایی علی لای لای.....
تو خیمه ی غم مادر نگرون
قنداقه ی تو غرقابه ی خون
رو دستای من پرپر گل روت
مشتم شده پُر از خون گلوت
آخ که نداره بابات پای به حرم رفتن
بیرون بکشم تیر و سر میشه جدا از تن
لالایی علی لای لای.....
شیش ماهه ی من قربون نگات
مونده هنوز هم خنده رو لبات
از تو چجوری من دل بکَنم
جون میکَنم و خاکت میکنم
رفتی و دعام اینه با دلی که شد پُر خون
قنداقه ی تو از خاک با نیزه نیاد بیرون
لالایی علی لای لای.....