ستاره ها رو میشمرم بابا
دل به غم تو میسپرم بابا
بیا بابا...
بیا ببین چه حالی و روزی پیدا کرده دخترت
شدم یه زحمتی برای خواهرت
بیا ببین شدم شبیه مادرت
من الذی ایتمنی یا ابتا
سحر آخره که بیدارم
سرتو روی زانو میزارم
از غم تو بابا عزادارم
دوست دارم
یادم میاد که خیمه های ما نداشت یه قطره آب
بابا جونم سوالمو بده جواب
چرا ما رو زدن به نیت ثواب
یادم میاد که دستمونو بستن اینجا با طناب
خودم دیدم به صورتش میزد رباب
خودم دیدم میریخت روی سرت شراب
من الذی ایتمنی یا ابتا.....