loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شهادت حضرت رقیه,شهادت حضرت رقیه,حضرت رقیه,متن سینه زنی واحد حضرت رقیه,سینه زنی واحد حضرت رقیه,سینه زنی واحد شهادت حضرت رقیه,متن مداحی سینه زنی واحد شهادت حضرت رقیه,متن مداحی شهادت حض

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3747 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1081 زمان : نظرات (0)

 

یکی بود یکی نبود

من بودم بابا نبود

تا میاوردم اسمش و

میزدنم با هرچه بود

یکی بود یکی نبود

محرم تو حرم نبود

داد میکشیدن بر سر من

سایه ای رو سرم نبود

یکی بود یکی نبود

دور حرم هلهله بود

عمه میگفت فرار کنید

 ولی پاهام پر از ابله بود

یکی بود یکی نبود توی محله یهود

سنان خولی هم بودن داداش علی اما نبود

یکی بود یکی نبود صورت شده کبود

آخه کنار قافله حرمله بود عمو نبود

یکی بود یکی نبود هیشکی بجز خدا نبود

تنها به جز بوته خار میون اون صحرا نبود

دست یکی گوشواره بود دست یکی گهواره بود

انگشترت رو که دیدم موهام سفید شد زود زود

یکی بود یکی نبود تو قافله سقا نبود

از اون همه آب زلال یک قطره سهم ما نبود

یکی بود یکی نبود شکستیم از عمق وجود

اگه میگفتیم آب میخوام سهم ما جز کتک نبود

یکی بود یکی نبود غیر بابا هیچکی نبود

 تا که بگم بابایی مارو زدن

جان بابا

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 689 زمان : نظرات (0)

 

رو خاک خرابه نشستم که شاید
تو از در بیای ببینی کلافه‌ام
مثل اون قدیما بگی ای عزیزم
بشین تا دوباره موهاتو ببافم
موهامو ببافی بگی پاشو عمرم
برو چادرت رو دوباره سرت کن
منم چادرم رو می‌پوشم و میگم
حالا دیگه فکری برا دخترت کن
ولی دیگه محاله، اینا خواب و خیاله
رقیه دیگه بس کن تا کی ناله
نداره چشمات سویی
نه بابا نه عمویی
نه چادر واست مونده، نه گیسویی
امون از یتیمی .....
رو خاک خرابه با دست شکسته
کنار یه بابا یه دختر کشیدم
برای تو بابا یه انگشتری و
برا دخترت هم یه معجر کشیدم
یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه
همون معجری که بهم هدیه دادی
همون معجری که همیشه می‌گفتی
الهی عزیزم بپوشی تو شادی
همه سهمم از دنیا یا کابوسه یا رویا
دیگه صبرم سر اومد، باشه بابا
نکردی یادی از من
منو می‌شناسی اصلاً
منم بابا رقیه چشمت روشن
امون از این یتیمی........
رو خاک خرابه با دست شکسته
کنار یه بابا یه دختر کشیدم
برای تو بابا یه انگشتری و
برا خواهرت هم یه معجر کشیدم
رو خاک خرابه با دست شکسته
کنار یه بابا یه دختر کشیدم
برای تو بابا یه انگشتری
و برا دخترت هم یه معجر کشیدم
یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه
همون معجری که بهم هدیه دادی
همون معجری که همیشه می‌گفتی
الهی عزیزم بپوشی تو شادی
همه سهمم از دنیا یا کابوسه یا رویا
دیگه صبرم سر اومد، باشه بابا
نکردی یادی از من
منو می‌شناسی اصلاً
منم بابا رقیه چشمت روشن
امون از این یتیمی.......

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 489 زمان : نظرات (0)

 

ستاره ها رو میشمرم بابا
دل به غم تو میسپرم بابا
بیا بابا...
بیا ببین چه حالی و روزی پیدا کرده دخترت
شدم یه زحمتی برای خواهرت
بیا ببین شدم شبیه مادرت
من الذی ایتمنی یا ابتا

سحر آخره که بیدارم
سرتو روی زانو میزارم
از غم تو بابا عزادارم
دوست دارم
یادم میاد که خیمه های ما نداشت یه قطره آب
بابا جونم سوالمو بده جواب

چرا ما رو زدن به نیت ثواب
یادم میاد که دستمونو بستن اینجا با طناب
خودم دیدم به صورتش میزد رباب
خودم دیدم میریخت روی سرت شراب
من الذی ایتمنی یا ابتا.....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 991 زمان : نظرات (0)

یکی بود یکی نبود

صورت من شده کبود

آخه کنار قافله حرمله بود

عمو نبود

یکی بود یکی نبود

هیشکی به جز خدا نبود

پناهی جز یه بوته خاک

میان اون صحرا نبود

دست یکی گوشواره بود

دست یکی گهواره بود

انگشترت رو که دیدم

 موهام سفید شد زود زود

یکی بود یکی نبود

تو قافله سقا نبود

از اون همه آب زلال

 یه قطره سهم ما نبود

یکی بود یکی نبود

شکستیم از عمق وجود

اگه میگفتیم آب می خوایم

سهم ما جز کتک نبود

یکی بود یکی نبود

غیر بابا هیشکی نبود

تا که میگفتم بابایی

مارو زدن

جان بابا جان بابا

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 911 زمان : نظرات (0)

لالا سر بریده از قفا، بخواب روی پاهام بابا

هیچی نگو آخه هنوز درد میکنه لبت بابا

رقیه قربون رگای نامرتبت بابا

چرا نمیگی راز مگو تو ماجرای خنجر و گلوتو

بشکنه اون دستی توی آتیش

 شبه موهات سوزنده موتو

سرت که بردن به نیزه سپرده بابا حسین

بمیرم که لبات هنوز آب نخوردن بابا حسین

غریب گیر آوردن بابا حسین

حالا بابا بزار که از خودم بگم

برای چی پیر شدم بگم

توی راه شام یه شب که از قافله جا موندم باباجون

زجر اومد دیگه خودم فاتحه مو خودنم باباجون

یادم نمیره کابوس اون شب

منو کشیدش به پشت مرکب

یادم نمیره بخاطر من زد

تازیونه به عمه زینب

با قد خمیدم رو خارا دویدم بابا حسین

چقدر حرف بد از حرمله شنیدم بابا حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 411 زمان : نظرات (0)

رفتی چشمامو با‌رفتنت از غصه تر کردی
شبهارو صبح کردم با این امید که روزی برگردی
رفتی و بعد از تو کنج خرابه شد پناه من
به جای آغوشت روی زمین شد جایگاه من
سهم من از این ماجرا ، شد گریه های بیصدا واویلا
از کوفه تا شام بلا ، هِی طعنه و هِی ناسزا واویلا
وقتی که تنها موندمو ، از قافله جا موندمو واویلا
دیدم رسید زجر پلید ، بالا سرم مومو کشید واویلا
 
واویلتا واویلتا واویلا.........

تا حالا میمردم بابا اگه همرام نبود عمه
جز اون کسی آخه حسی رو که دارم نمیفهمه

میبینی بابایی جای کبودیِ رو بازومو
خیلی دلم میخواست یکبار دیگه شونه کنی مومو
وای از من و بزم یزید ، شد یک شبه موهام سفید واویلا
وای از نگاه بی حیااز ترس میلرزیدم بابا واویلا
طفلم ولی پیرم بابا ، از زندگی سیرم بابا واویلا
خیلی شبیه مادرت ، بابا شده این دخترت واویلا
واویلتا واویلتا واویلا.........

من مطمئن بودم هیچوقت منو تنها نمیذاری
حتی شده با سر پیشم خودت رو بابا میاری
جونی ندارم تا از رو زمین سرت رو بردارم
با اشکای چشمام مرهم روی زخم تو میذارم
بابا سرت چی اومده ، به پیشونیت کی سنگ زده واویلا
بابا چرا سوخته موهات ، خون میچکه از رو لبات واویلا
بوی تنور میده سرت ، کاشکی نبینه خواهرت واویلا
میگیرمت رو دامنم ، با اینکه سوخته پیرهنم واویلا
واویلتا واویلتا واویلا.........

 

تعداد صفحات : 6

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 539
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 539
  • بازدید ماه : 103,082
  • بازدید سال : 1,145,223
  • بازدید کلی : 19,651,051