loading...

آئین مستان

متن روضه هفتم محرم,روضه هفتم محرم,متن مداحی هفتم محرم,مداحی هفتم محرم,متن روضه علی اصغر,روضه علی اصغر,علی اصغر,,متن مداحی علی اصغر,مداحی علی اصغر,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1607 زمان : نظرات (0)

لالا لالا ، آروم باش یه ذره عزیزِ دلم

لالا لالا ، نزن لبهایِ خشکتُ رویِ هم

لالا لالا ، داره مادرت می بینه از حرم

شرمندتم علی جون ، دلِ من رو نسوزون

دور لبهات عزیزم ، زبونت رو نچرخون

 وقتی بچه رو ابی عبدالله روی دست گرفت،سر بچه عقب رفت....

می دونم تشنه هستی ، چند روزِ شیر نخوردی

رو دوشم سر بذار تا ، جایِ آب تیر نخوردی

بچه رو روی دست گرفت، عبارت مقتل اینه: "ذَبَحَهُ الاُذُنِ إلَی الاُذُن" تو رو خدا نگاه کنید. گوش تا گوش بچه چقدره؟.... هرچه بادا باد یه حرفایی رو فقط امشب میشه گفت....

لالا لالا ، خیلی سخته ، برا غربتِ تو نبارم علی

لالا لالا ، خیلی سخته ، که چشماتو رو هم بذارم علی

لالا لالا ، خیلی سخته ، که تیر از گلوت دربیارم علی

خیلی در هم شکستم ، خیلی از پا نشستم

با این دستایِ لرزون ، میُفتی از رو دستم

روی دستم سر تو ، روی یك دست پیکر تو

من چی بدم جوابِ ، اشکایِ مادرِتو

بچه رو زیر عبا گذاشت،سلطان عالم حسینِ، اختیار جن و انس دستشِ، مگه میشه حجت خدا بلاتکلیف بشه؟ مگه میشه امام زمان مضطر بشه؟مرحوم شوشتری میگه: آره میشه... حسین بچه رو زیر عبا گذاشت، این روضه فقط مال امشبِ،راضی نیستم غیر از امشب جایی خونده بشه،لااله الاالله... چرا هی یه قدم رفت یه قدم برگشت؟ یه نفر بلند شه به من بگه چرا؟ بعضیا میگن یه قدم میرفت مادرشو جلو خیمه میدید برمی گشت... بعضیا میگن یه قدم می رفت زینب و جلو خیمه میدید. نه! نه! راحتت کنم... یا صاحب الزمان! بذار امشب همه مون شب هفتم بمیریم. کجا از مجلس روضه بهتر؟ چرا هی رفت و برگشت امام؟ قدیم یادتونه مرغ کشته نمی فروختن. مثل الان مرغای آماده نمی فروختن. قدیم می بردی مرغ زنده رو می دادی قصاب بهش می گفتی: اینو برای من ذبح کن. یادتونه یا نه؟ الانم تو دهات ها همین کار رو می کنن. مرغ رو ذبح می کرد مینداخت رو خاک میگفت: دست نزن تا جون بده.... پنج دقیقه می ایستادی می دیدی دست و پا زدنش تموم شد... میگفتی خب دیگه جون داد. تا می رفتی دست بزنی مرغه بال و پر می زد... ابی عبدالله بچه رو زیر عبا گذاشت. هی دو قدم می رفت... علی دست و پا میزد. تا میدید بچه داره دست و پا میزنه برمیگشت.... دوباره علی آروم می شد. دوباره میرفت طرف خیمه ها. دوباره بچه دست و پا میزد، داشت تو بغل بابا جون می داد. حسین...

این جمله ی امام باقر علیه السلامِ: دو تا شهید تو کربلا مثل هم کشته شدن. بگم و ناله بزنی، شب هفتم نبود محال بود بگم... یا صاحب الزمان! دو تا شهید داشتن نفس می کشیدن، دو تا شهید زنده زنده سر از بدنشون جدا شد.... لذا این عبارت "ذَبَحَهُ" مال همینه.... ذبح با قتل فرق داره. قتل زمانیِ که کشته میشه با تیری،خنجری...تا جان از بدنش  بیرون میره... اما ذبح یعنی چی؟ ذبح بیچاره می کنه... شب هفتمِ... دو تا شهید زنده بودن داشتن نفس می کشیدن. یکیش همین شیرخواره ست. داشت باباشو نگاه میکرد لباشو دور زبون می چرخوند، زبونشو دور لباش می چرخوند، سرشو جدا کردن.... یه شهید دیگه رو هم زنده زنده... داد میزنی بگم؟ نشست رو سینه ی سیدالشهدا.... داشت می گفت "یا غیاث المستغیثین" داشت مناجات میکرد. شمشیر رو گذاشت تو گودی گلو.... حالا بگو: حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 665 زمان : نظرات (0)

بابا! بابا.......

تو رو خدا، آهای جوونایی که پدراتون در قید حیاتن، هر وقت بابات صدات زد زود بگو" جان بابا!.. حسین هی میگفت: یه بار دیگه بگو بابا! لبات رو به هم بزن یه بار بگو" اَبَتا"

خیلی سخته ، تو رو جمع کنم از تو صحرا علی

خیلی سخته ، جَوون جون بده پیش بابا علی

خیلی سخته ، ببینم تو رو ارباً ارباً علی

 خیلی سخته واقعاً... خیلی ها میگن: روضه ی علی اکبر، روضه ی جون دادن حسینِ... خدا رحمت کنه همه پدرایِ شهیدی که زیر خاکن... میگن:تو قم یه پدر شهید بود،مرحوم شیخ حسین کبیر، حالات و احوالاتش رو برید بخونید... مُلا بوده، روضه خون بود. یه پسر داشت  ، تک پسر... شهید شد. نوشتند: بعد شهادتِ بچه اش فقط میگفت: آخ جیگرم... آخ جیگرم می سوزه... دور و بریاش میگن: زمستون تو سرما می اومد جلو پنکه سینه شو میذاشت،می گفت :جیگرم داره می سوزه... بهش گفتن: اول عکس العملی که وقتی بچه ات به شهادت رسید، بهت خبرِ شهادت رو دادن، اول اتفاقی که برات افتاد چی بود؟ گفت اول حالی که بهم دست داد... اول اتفاقی که برام افتاد، یهو دیدم دیگه نمی تونم رو پام وایسم... یهو دیدم دیگه زانوهام رمق نداره...

 مرحوم مفید نقل می کنه: "این روضه رو  بی بی سكینه خونده... "میگه تو خیمه بابام نگران و مضطرب هی دستاشو به هم فشار می داد، هی میرفت بیرون می اومد تو، هی محاسنش رو میگرفت هی میدون رو نگاه میکرد، یک مرتبه دیدم صدای داداشم از وسط میدون بلند شد. صدا زد "ابتاه..." میگه دیدم رنگ چهره ی بابام پرید. چشماش سفید شد. وای وای وای... خدا رحمت کنه مرحوم دشتی رو، مفسر نهج البلاغه، اون اینجوری روضه میخونده، بدون مطالعه حرف نمی زده، مفسر بوده، محقق بوده. می گفت: تا ابی عبدالله صدای علی رو شنید به سرعت اومد سوار اسبش بشه برسه میدان، رکابو گم کرد. هی میخواست سوار شه، دست و پاشو گم کرد. صدا بچه ام  از وسط میدون میاد. ان شاءالله هیچ وقت عزیزت وسط نامردا گیر نکنه،سوار اسب شد. این یه تیکه رو خیلی میخوام ناله بزنی شب هشتمِ، باید ماهم مثل حسین ناله بزنیم، نوشتند ابی عبدالله کنار بدن "وَ رَفَعَ الْحُسَینُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء" بلند بلند گریه میکرد. ... رسید کنار بدن،عبارت اینِ ،سید بن طاووس در نفس المهموم،اینجوری می نویسه،میگه: تا رسید بالا سر علی، ننوشته: "فَنَزَلَ مِنَ الفَرَس"  ننوشتند: "نَزَل" یعنی پایین آمد. نوشتند "فَسَقَطَ مِنَ الفَرَس"  ارباب ما با صورت خودشو انداخت رو خاک... هی اومد بلند شه، هی خورد زمین،بابا...

خیلی سخته ، تو رو جمع کنم از تو صحرا علی

خیلی سخته ، جَوون جون بده پیش بابا علی

خیلی سخته ، ببینم تو رو ارباً ارباً علی

اشکام می ریزه نم نم ، خیلی پاشیدی از هم

تو آغوشِ منی و ، می ریزی از رو دستم

هم تابم رو گرفتن ، هم جُونم رو گرفتن

وقتی با نیزه هاشون ، جَوونم رو گرفتن

آخ... نشست حسین روی خاك ها... "فَجَلَسَ عَلَی التُّرَاب" ، قدیمی ها این جوری روضه می خونن: سر علی رو به زانو گذاشت،آروم نشد. سر علی رو به سینه چسباند، آروم نشد. چه جوری آروم بشه؟ سینه ی علی رو به سینه چسباند. آروم نشد. "وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ"  صورت رو  روی صورت علی گذاشت... حالا یه پدر شهید وقتی صورت روی صورت جوانش می گذاره، در و دیوار گریه می کنن. آی حسینیا... دور اربابتون حلقه زدند. یه عده کف می زدند،.. یه عده هلهله می کردند...

خیلی سخته ، بذارم روی صورتت سر علی

خیلی سخته ، بخندن به این چشمایِ تر علی

خیلی سخت ، بیاد خواهرم بینِ لشکر علی

بابا! همه رو بذار کنار... این یه دونه،خیلی سخته بیاد خواهرم بین لشکر....خوش غیرت! عمه ات اومده وسط میدون...

دیگه کار دستِ من نیست ، فرصت حرف زدن نیست

پاشو خوش غیرتِ من ، اینجا که جایِ زن نیست

 کجا جای زن نیست؟ چرا پاشو علی....؟

 هنوز تا کوچه بازار ، خیلی از این جا راهِ

پاشو ببین که عمه ، پیش چشمِ سپاهِ

میگم: حسین جان نگران زینب بودی کنار بدن علی، خدا رو شکر، جوَونای بنی هاشم زنده بودن اومدن دور زینب رو حلقه زدن کسی قد و بالای خواهرت رو نبینه،کاشکی مجلس شراب... وقتی شمر و سنان و حرمله کنار زینبت ایستادن یه نفر مَحرم می اومد،حسین

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1292 زمان : نظرات (0)

ای ماه جوونم ، ای تاب و توونم

داری میری میدون پریشونم

بارونی شده باز ابر آسمونم

داری میری میدون پریشونم

توی قلبم شده محشر ، داری میری شدم مضطر

میترسم ای جوون من تو هم بابا بشی پرپر

میخونم با چشای تر ، بیا و این دم آخر

یه ذره راه برو پیش چشای من علی اکبر

الهی من به قربون قد و بالات علی جونم

تو داری میری و پشت سرت هِی نوحه میخونم

امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...

بی تو حال و روزم یعنی غصه خوردن

میدیدم سر تو چی آوردن

هر قطعه زِ جسمت رو با نیزه بردن

میدیدم سر تو چی آوردن

میدیدم که تک و تنها ، میون اون همه اعدا

به جسمت تیر زدن اِنقدر که افتادی تو هم از پا

میدیدم با دل مضطر ، با اون حالت علی اکبر

زِ روی مرکب افتادی میون اون همه لشکر

با تیر و نیزه افتادن به جون تو گل بابا

آخه هر تیکت افتاده یه گوشه بین این صحرا

امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...

قلبم غرق خونه ، حالم زار و مضطر

خم کردی قدم رو علی اکبر

وای از دست دشمن ، وای از تیر و خنجر

خم کردی قدم رو علی اکبر

چه آشوب و چه غوغایی ، هم اینجایی هم اونجایی

تنت پاشیده از هم من بمیرم اِرباً اِربایی

نمونده واسه من پایی ، نمیتونم که تنهایی

آخه از رو عبا داری زمین میریزی بابایی

جوانان بنی هاشم بیایید از حرم بیرون

قدم خم شد از این داغ و جوونم رفت شدم دلخون

الهی من به قربون قد و بالات علی جونم

تو داری میری و پشت سرت هِی نوحه میخونم

امون ای دل ، امون ای دل ، امون ای دل ...



 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 473 زمان : نظرات (0)

پاشو علیِ‌اکبرم قلب من آروم بگیره
بابای پیرت پسرم اگه نباشی میمیره
راستی مؤذن حرم صداتو یادم نمیره
قربون تحریر صدات، پاشو بازم اذون بگو
بازم یه بابا به منِ خسته‌ی نیمه‌جون بگو
بدون من کجا میری ، کجای آسمون؟ بگو..
فکر نمی‌کردم اینجوری بی بال و پر شی
باید بمونی عصای دستِ پدر شی
میخوام بغل بگیرمت ولی میترسم
تو رو بغل بگیرمت پاشیده‌تر شی
علیِ اکبرم نرو، نمیشه باورم نرو
واویلتا واویلا.....
گریه‌های رقیه رو میشه فراموش نکنی
با رفتنت چراغ این حرم رو خاموش نکنی
دق میکنم اگه به این سوزِ دلم گوش نکنی
پاشو بیا و غربتِ خیمه‌ی زن‌ها رو ببین
اشکای روی صورت این پیرمرد تنها رو ببین
دور و برم کف میزنن، این کف زدن‌ها رو ببین
فکر نمیکردم من بیام نتونی پاشی
تو ارباً اربا بشی و ازم جدا شی
فکر نمیکردم صورتت بریزه بر هم
دیدمت و گفتم شاید خودت نباشی
نشناختمت گل پسرم
چه خاکی ریختن به سرم
واویلتا واویلا.....

رفتی و دیگه کاری از دست منم بر نمیاد
فرق سرت دوتا شده، خون از سرت بند نمیاد
نیزه به پهلوت زدن و نیزه امونِت نمیداد
خواهرم اومده ببین، اومده با چشای تر
پاشو واسه‌م یه کاری کن، آبروی منو بخر
دستای عمّه رو بگیر، دوباره تا حرم ببر
فکر نمیکردی عمه رو اینجا ببینی
یه روزی اونو بین نامردا ببینی
یه روزی هم میاد که از بالای نیزه
عمه رو تو بازار شام تنها میبینی
تو رو به جون خواهرم، بمون علیِ‌اکبرم
واویلتا واویلا.....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 758 زمان : نظرات (0)

بهتر بگم، به تو نمیشه دیگه علی اکبر بگم

چی از این تن پاشیده و پرپر بگم

چند تا علی میبینم هر طرف همه صحرا علی

میریزه خاک غم به سر دنیا علی

آسمون من خوردی زمین جوون من

جون تو علی خورده گره به جون من

غرق خونی و داره میجوشه خون من

بالای سرت بند اومده زبون من

پرتو به قفس نزن، شبیه مادرم نفس نزن

میبینه پدرت چی اومده سرت

چند دفری زدن نیزه تو کمرت

جون من علی پاشو جوون من علی....

پاشو علی، دوباره قطره قطرۀ دریا شو علی

مثه همیشه خوش قد و بالا شو علی

پاشو علی، کمک حال خسته بابا شو علی

نگاه بکن رقیه و اشکاش و علی

تا شدی پسر زخمی رها شدی پسر

حرف بزن باهام چه بی صدا شدی پسر

کاش میشد بابات ببینه پا شدی پسر

دست و پا نزن ارباً اربا شدی پسر

غمی روی غمام شده تابوت پسرم عبام شده

تنتو میبرم غریبونه حرم

گلوتو میبینم میسوزه جگرم

جون من علی پاشو جوون من علی.......

سرو روان پاشو برو پیش چشام دامن کشان

دلمو بردی وقتی که صبح گفتی اذان

حالا چرا چرا ساکتی دق میکنم بی تو بابا

میچکه خون فرق تو از زیر عبا

وقتی بال و پر میزدی آب شدی پدر

قرص ماه من کی زده تو سرت پسر

عمه اومده وسط این همه خطر

غیرتی من پاشو و عمه رو ببر

این همه زخم روی تنت

 پیچیده به تن تو پیرهنت

به جون تو قسم میگیره نفسم

اگه میشه بمون نرو همه کسم

جون من علی پاشو جوون من علی.....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 324 زمان : نظرات (0)

لالایی گلم لالایی عزیز دلم

صدا هلهله میاد و می‌ریزه دلم

بسه دیگه گریه، رمق نداره صدام

آخه هیچ کسی دلش نمی‌سوزه برات

شاید بارون بیاد طاقت بیاری

تو این غریبی یه وقت تنهام نذاری

لالایی گل پونه ، کی دردم رو می‌دونه

یه چشمم برات اشک و یه چشمم برات خونه

حسین جانم......

اسیر خزون اسیر نامردی شدی

داری میری میدون ببین چه مردی شدی

می‌ریزه روی صورت تو اشک رباب

شده آرزوهام برا تو نقش بر آب

باشه حواست به من از روی نیزه

 تنها نمی‌ذارمت حتی یه لحظه

لالایی گل لاله ، من و گریه و ناله

 خاطرات ما باهم نشد حتی یک ساله

حسین جانم......

برای دل من یه بار دیگه بخند

فقط روی نیزه علی چشاتو ببند

یادت باشه مادر به من نگفتی همین

یه وقت از رو نیزه با سنگ نیفتی زمین

میگن تو علقمه سقا شهید شد

دیدی امید دل ما نا امید شد 

لالایی گل نازم بیا دیدنم بازم

دوباره خودم واست یه گهواره میسازم

حسین جانم......

 

تعداد صفحات : 31

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 36
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 640
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,891
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,891
  • بازدید ماه : 3,891
  • بازدید سال : 1,318,924
  • بازدید کلی : 19,824,752