loading...

آئین مستان

,متن سینه زنی واحد علی اکبر,سینه زنی واحد علی اکبر,علی اکبر,متن مداحی علی اکبر,مداحی علی اکبر,متن سینه زنی شب هشتم محرم,سینه زنی شب هشتم محرم,سینه زنی هشتم محرم

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2234 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 608 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6709 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3814 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 724 زمان : نظرات (0)

لالایی میخونم بازم

لالایی غنچه ی نازم

لالایی امیدم شيرخوارم سربازم

امیدم بعد خدا به عموته

به عموته به عموته

تشنه ای بمیرم این رنگ و روته

رنگ و روته رنگ وروته

آروم بگیر نکن با گریت بیچاره م

آروم بگیر تو ای سردار شيرخوارم

آروم بگیر کفن پوش تو گهواره م

لالایی علی اصغر......

لالایی امیدم شيرخوارم سربازم

لالا مادر بقربونت 

نذر بابا میشه جونت

سرافرازم کن با رزم تو ميدونت

عزیزم قنداقته کفن تو کفن تو کفن تو

کاش نره رو نیزه ها بدن تو بدن تو بدن تو

آروم بگیر تو با اشکات پیرم کردی

آروم بگیر برو اما نه با سردی

آروم بگیر میدونم بر نمی گردی
لالایی علی اصغر......

لالایی امیدم شيرخوارم سربازم

رفتی مادر تو باخنده

ای جانم شیر رزمنده

من از تو، تو از من هر دومون شرمنده

رفتی بعد تو پر از شیره سينم شیره سينم شیره سينم

علمداریتو نشد که ببینم که ببینم که ببینم

آروم بخواب نکن فکر من رو؛ لالا

آروم بخواب تو آغوش گرم صحرا

آروم بخواب قنوت سرخ ثارالله

لالایی علی اصغر......

لالایی امیدم شيرخوارم سربازم

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 435 زمان : نظرات (0)

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...

رحمت واسعه ی حَیِّ تعالاست حسین

سایه ی رحمت او بر سَرِ دنیاست حسین

ما همه عبد خدا ، اوست اباعبدالله

ما عبیدیم ، همه سرور و مولاست حسین

زینت دوش نبی ، نور دو چشمان علی

ضربان دلِ صدیقه ی کبراست حسین

تا دم آخر خود فکر گنهکاران بود

ایهاالناس ببینید چه آقاست حسین

همه ی خواسته‌ اش بود که دستی گیرد

ورنه از دست کسی آب نمی‌ خواست حسین

چون پدر داغ پسر دید ، خودش می‌ میرد

کشتنش نیزه و شمشیر نمی‌ خواست حسین

نمانده شیر برای رباب عزیز دلم

تو را به جان عزیزت بخواب عزیز دلم

تو رو به قبله ای از تشنگی و می‌گردد

برای تو جگر آب، آب عزیز دلم

هنوز راه نیفتاده ای مبارز من

مکن برای شهادت شتاب عزیز دلم

بگو برای سه شعبه میان این همه یل!

چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم

نگو که می شود آخر محاسن بابا

به خون حلق ظریفت خضاب عزیز دلم

دعای آب نشد مستجاب حیف اما

دعای حرمله شد مستجاب عزیز دلم

برای دل من یه بار دیگه بخند

فقط روی نیزه علی چشاتو ببند

یادت باشه مادر به من نگفتی همین

یه وقت از رو نیزه با سنگ نیوفتی زمین

میگن تو علقمه سقا شهید شد

دیدی اُمیدِ دلِ ما نا امید شد

لالایی گُلِ  نازم

بیا دیدنم بازم

دوباره خودم واست

یه گهواره میسازم

ابی عبدالله خودشون صاحبِ آب بودن،مهریه مادرشون بود...

می دانم عاقبت کار امام عشق به تحقیر میکِشد

با آنکه دیر آمدم بالای قبر تو

دیدم پدر زحنجرِ تو تیر میکِشد

این جسم غرق خون تو، حالتِ پدر

آن ماجرای کوچه به تصویر میکِشد

بو برده دشمنت به گمانم تنت کجاست

بر روی خاک نیزه و شمشیر میکِشد

باور نمیکنم بدن توست روی نی

دشمن میام هلهله تکبیر میکِشد

چشمان باز و حنجره ی ریش ریشِ تو

حال دلِ رباب به تحریر میکِشد

تا نیزه در گلوی تو جای باز میکند

انگار از وجود من اِکسیر میکِشد

دیده ببند تا که نبینی عدوی من

ناموس خانواده به زنجیر میکِشد

مادرِ اصغر بیا، اصغر به میدان می رود

وای علی اصغرم،ای وای علی اصغرم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1848 زمان : نظرات (0)

نمی خوانم شبیه قبل آهم را نگه دارم

به تو رو میزنم تا تکیه گاهم را نگه دارم

نمی خواهم ببینم هیچ چیزی را به غیر از تو

برای دیدنت باید نگاهم را نگه دارم

یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. به به ، هر چقدر که آقاتُ صدا میکنی حالت بهتر میشه ..

از این همه فراق ، دل کباب شد بیا دگر

زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر

سکینۀ زمین و آسمان امام مهربان

زمانه سینه اش پُر از اضطراب شد بیا دگر

مرا زیاد در گناه دیدیُ دلت شکست

دلم شکستُ از خجالت آب شد بیا دگر

ای گل نرگس .. یوسفِ فاطمه ..

خجالت آور است گفته ام نمایِ شهرمان

چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر

هوا بدون بودنت جهنم است بی گمان

نفس زدن برایِ ما عذاب شد بیا دگر

گل نرگس بیا بیا .. گل نرگس بیا بیا ..

هزار و یک طریق خواندمت نیامدی

به هر دری زدم دلم جواب شد نیامدی

هنوز میرسد نوا حسین زیر دست و پاست

میان خون محاسنش خضاب شد نیامدی

یکی از علما محضر اربابمان رسید (بعد از 40 شب که رعایت کرده بود) تا محضر ارباب رسید صحبت رو شروع کرد گفت آقاجان مردم خیلی گرفتارن پس کی شما می آیید؟‌ تا گفت مردم خیلی گرفتارن ، آقا جواب داد مگه علی اصغرِ ما نیست .. چرا به مردم نمیگید در خانۀ علی اصغر ما را بزنن .. امشب ما هم گرفتاریم ، اومدیم در خانه باب الحوائج رو بزنیم. همه امشب اومدن یه جور دیگه میخوان برا علی اصغر گریه کنن ..

آنقدر لب تشنه و معصوم بود

گریه هم می کرد نامفهوم بود

صورتی کوچک شبیه غنچه داشت

استخوانش نرم مثل موم بود

مادرش از تشنگی شیری نداشت

در میانِ خیمه ها مغموم بود

جان بقربانِ غریبیِ حسین

از دو قطره آب هم محروم بود

با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن

در میان کفرِ هم مذموم بود

بینِ دستش یک طرف جسم علی

یک طرف هم صورت و حلقوم بود

یه اشاره و رد شم و برم ..

گوش تا گوش علی پاشیده شد

لالایی بخواب ای عمرم ..

لالایی تن نازی کن ..

می باره از چشات بارون

با گونه هام بازی کن .. بازی کن ..

گریه میکنی ، بدنم میلرزه

ناله میزنی ، جگرم میسوزه

دست و پا نزن ، مادرت میمیره

رفتنی شدی پسرم چند روزه

لالایی لالا .. ای جونم ...

امشب همه لالایی بخوننا

لالایی لالا مرده میدونم ..

رباب داره حرف میزنه .. پسرم ، پسرم علی اصغرم

آماده ای برا میدون

اگه که بند بیاد ناله ات

برا خودت یه پا مردی

بده برا تو این حالت ، این حالت

تشنه تِ ولی ، ندارم شیر مادر

تشنه لب برو ، پسرم تو میدون

گریه میکنم برا اینکه تازه

شش ماهت شده درآوردی دندون

لالایی لالا .. ای جونم ...

پسرم نالۀ عمه بالا رفت ..

یهو دلم هواتو کرد

یه ذره فکرِ مادر باش

میون گهواره برگرد ، برگرد

پر زدی علی ، باشه تنها رفتی

مادرت ولی ، کناره گهواره ست

چی اومد سرت ، که دیدم انگشت

بابا رو گرفتی تو از درد تو دست

لالایی لالا .. ای جونم ...

اما بزار برم جلوتر ، حرف خیلی دارم امشب .. ببخشید منو خیلی زود میرم سر اصل مطلب بعضی از روضه ها رو باید بی هوا آدم بخونه .. دو تاروایت داریم برا این بچه ، یه روایت میگه همچین که بی بی زینب این بچه رو داد دستِ اربابِ منو تو ؛ تا این بچه رو بغل گرفت ، اون نانجیب امان نداد حتی نذاشت حسین این صورت رو ببینه .. تا این بچه رو تو بغل گرفت .. یهو دید سر نداره .. فَذُبِحَ الطِّفلُ . یعنی سر از بدن جدا شده .. فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ... برم جلوتر؟..

به دستانم غل و زنجیر دارم

گلایه زیر لب از تیغ دارم

چرا قهری مگر تقصیر دارم

بیا از نیزه پایین شیر دارم

دو دستم را به زیر آب بردم

حلالم کن نبودی آب خوردم..

ای حسین جان ..

حلالم کن نبودی آب خوردم ..

یه حرفِ دیگه ام میزنم و رد میشم شما هم گریه کنید . بعضی از قضایا رو نمیشه به این راحتی ازش رد شد .. تا برات پیش نیاد نمی فهمی من چی میگم .. نمیگم من درک کردم .. میگه ابی عبدالله آن لحظه ای که بدن این شیرخواره رو زیر عبا پنهان کرده بود راوی میگه دیدم حسین مستاصل .. نمیدونه میخواد چکار کنه .. یه قدم میره سمت خیمه .. یه قدم برمیگرده .. هی زیر چشم به خیمه ها نگاه میکنه .. این بچه رو زیرِ عبا پنهان کرده .. از زیر عبا داره آروم آروم خون میریزه .. چه خبره؟ چی شده؟ چرا حسین اینجوری میکنه؟ .. هی برمیگرده .. اما یه مرتبه دیدن راهشُ عوض کرد .. پشت خیمه ها زمین نشست خنجرو درآورد یه قبر کوچولو شروع کرد کندن .. علی رو داخلِ قبر گذاشت .. تا اومد خاک رو این قنداقه بریزه .. یهو دید یکی داره پشت سرش میگه صبر کن .. بزار یه بار دیگه بچه مُ ببینم ... بزار یه بار دیگه صورت ماهشُ ببینم ..

نمیدونم اینجا ابی عبدالله اجازه داده به رباب بچه رو ببینه یا نه ، اما دیر نگذشت یک مرتبه دیدن یه عده ای نیزه ها رو برداشتن پشت خیمه ها .. انگار دنبال چیزی دارن میگردن .. هی نیزه به زمین میزنن .. هی نیزه رو درمیارن .. دنبال چی دارن میگردن؟‌.. یه مرتبه دیدن سر علی بالایِ نیزه ... این سر و به نیزه ها بستن ... هی مادرش به سینه اش میزنه ... پسرم ..پسرم ..

چقدر نیزه بلند است نیفتی پایین

همه بگید حسین ...

حسینُ ببینید ، پریشون و حیرون

داره با یه بچه میاد سمت میدون

کی میتونه سیراب کنه اصغرش رو

بچینه با ریشه گلِ پرپرش رو

کی میتونه طفلُ ، بگیره نشونی

بیا حرمله که تو راشُ میدونی

تو خوب میتونی این گلا رو بچینی

سفیدیِ زیر گلوشُ میبینی ..

بگذار ، آروم بخوابِ طفلُ

یه جرعه آب بده به طفلُ

سیراب کن با سه شعبه طفلُ

تیری که آوردم یکی از هموناست

که قبلاً باهاشون زمین خورده عباس

بده مزدِ من رو تیرم به هدف خورد

زدم بچه رو دیدم که باباش مُرد ...

تیری که بهش خورد ، گلوشُ دریده

حالا بچه رو دستِ باباش خوابیده

حسین و دیدم که پریشون و حیرون

میرفت سمتِ خیمه میومد تو میدون

تیرم ، قلبِ حسین و چاک کرد

با دست ، خون گلوشُ پاک کرد

پشت خیمه گُلِش رو خاک کرد

حسین ....

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 379 زمان : نظرات (0)

قصد کرده است تمام جگرم را ببرد

با خودش دل خوشی دور و برم را ببرد

من همین خوش قد و بالای حرم را دارم

یک نفر نیست از اینجا پسرم را ببرد

دسترنج همۀ زحمت من این آهوست

چقدر چشم نشسته ، ثمرم را ببرد

این چه رسمی ست پسر جای پدر ذبح شود

حاضرم پای پسرهام ، سرم را ببرد

تا به یعقوب نگاهم نرسیده خبرش

می شود باد برایش خبرم را ببرد

نیزه دنبال دلم بود تنش را می گشت

قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد

جان من ، قول بده دست به گیسو نبری

مقنعه ت باز شود ، بال و پرم را ببرد

تو برو خیمه خودم پشت سرت می آیم

چه نیازی ست کسی محتضرم را ببرد

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 427 زمان : نظرات (0)

افتاده به خاک شیر لشکر

سر غرقه به خون عین حیدر

از این همه زخم الله اکبر

بابا گرفته با خونت وضو

موذن حرم اذان بگو

شبیه مرتضی سرت شکست

پرت شبیه مادرت شکست

جون بابات اومد بر لب

پاشو جانا تو رو جان زینب

یوسف حرم وای

یل دلاورم وای

علی اکبرم وای

اشکام میچکه قطره به قطره

پیراهن من غرق عطره

زلف تو شده الله اکبر

جدا جدا شدی تو مو به مو

موذن حرم اذان بگو

داره میخنده قاتلت به من

ببین سراغ عمه اومدن

پره زجه، پر فریاد

پاشو جانا بابا از پا افتاد

شد ابا کفن وای

واسه این بدن وای

ولیعهد من وای

یوسف حرم وای

یل دلاورم وای

علی اکبرم وای

فوارۀ خون مثل بارون

میپاشه رو این دست لرزون

از این همه خون الله اکبر

حالا که خون میپاشه از گلوت

موذن حرم اذان بگو

جون به لب رسیدمو ببین

محاسن سپیدمو ببین

ببین جسم پاره پاره

نمیبینم دیگه چشمام تاره

پاره پاره شد وای

بی ستاره شد وای

بابا بیچاره شد وای

یوسف حرم وای

یل دلاورم وای

علی اکبرم وای

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 805 زمان : نظرات (0)

تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم

سوختم وز دل پر درد دعایت کردم

آخرین توشه ام از عمر تو این بود علی

که غم انگیز نگاهی به قفایت کردم

حسین وای......

تو ز من آب طلب کردی و من میسوزم

که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم

یارب این دشت بلا، این من و این اکبر من

هر چه را داشتم ای دوست فدایت کردم

به صحرا داشتم ای دوست فدایت کردم

تو تجلی صفات همۀ برتر ها

چقدر سخت بود رفتن پیغمبر ها

قد من خم شده تا خود قد و بالا شده ای

چون که عشق پدران نیست کم از مادرها

پسرم میروی اما پدری هم داری

نظری گاه بینداز به پشت سرها

کمی راه هم پسرم تا دم ان خیمه برو

شاید آرام بگیرند کمی خواهرها

بهتر این است که بالای سر اسماعیل

همه باشند و نباشند ، فقط هاجرها

مادرت نیست اگر ، مادر سقا هم نیست

عمه ات هست ،به جای همه ی مادرها

حال که آب ندارم برای لب تو

بهتر این است که غارت شود انگشترها

زود تر از همه آماده شدی یعنی که

انچنان خسته نگشته است همه لشگر ها

حسین........

 

تعداد صفحات : 31

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 18
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 338
  • آی پی دیروز : 313
  • بازدید امروز : 4,247
  • باردید دیروز : 2,722
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 28
  • بازدید هفته : 19,421
  • بازدید ماه : 100,041
  • بازدید سال : 1,309,965
  • بازدید کلی : 19,815,793