نکنه روبرومی،خودتی یا عمومی
نشناختمت هنوزم خودت بگو کدومی
صورت نصفه نیمهحال سرت وخیمه
به همه گفتم این سرتموم زندگیمه
خوش اومدی بابا
خونه دخترت امشب
مهمونم شد سرت امشب
کنج خرابه
منو ببخش حالا
دخترت دیگه زیبا نیست
وقتی که دیگه بابا نیست
چطور بخوابه
منو زدن، دشمنت سرم ریخت
منو زدن، صورتم به هم ریخت
بابا حسین، بابا حسین ای آروم جونم.....
سلام ای قرص ماهمروشنی نگاهم
دم غروب همیشهتو فکر قتلگاهم
نمیشنوم صداتوهیچکی نداشت هواتو
پیراهنت رو بردنعمامه و عباتو
اون لحظه فهمیدم
داره کارت تموم میشه
دست و پا میزدی پیشه
چشای عمه
من خیلی ترسیدم
کاش میشد کاری میکردم
هم برای تو بابا هم
برای عمه
تو رو زدن، نیزه ها و خنجر
تو رو زدن، پیش چشم مادر
منو زدن، دشمنت سرم ریخت
منو زدن، صورتم به هم ریخت
بابا حسین، بابا حسین ای آروم جونم.....
خون گلوتو دیدمبه صورتم کشیدم
رگاتو کی بریدهای بابای شهیدم
رفتی و ازدحام شدکار حرم تمام شد
قافله اسیریراهی شهر شام شد
دروازه که وا شد
اومدن مردم شام و
پاره کردن لباسامو
قلبم ترک خورد
دروازه که وا شد
پر شدم از کبودی ها
پشت هم از یهودی ها
عمم کتک خورد
با سنگ و چوب
صبح تا غروب
افتادن به جونش
مردا زدن
زنا زدن
بریده امونش