شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
دستام لرزونه چشمام گریونه
حالم رو فقط خدا میدونه
زخمات و قربون، چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
بمیرم غصه من رو سینش بود
بمیرم تا دم آخر تشنش بود
مُردم یا زنده ام با تو جون کندم
زخمات و با بوسه هام میبیندم
حالا که رفتی کارم تمومه
مردن دیگه بعد از تو بابا آرزومه
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
زخمات و قربون، چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
بمیرم من لب زخماش وا مونده
توی میدون کلاخودش جا مونده
ای وای بد حالم از درد می نالم
عمه خودش اومده دنبالم
زینب دعا کن طاقت بیاره
تا خیمه ها با این گلوی پاره پاره
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
زخمات و قربون، چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
عزیزم آخرش مثل مادر شد
قد و بالاش جلو چشمام پرپر شد
اشکام جاری شد کارم زاری شد
زخمی که به من زدن کاری شد
آخر تو رو از بابا گرفتن
پاشو ببین داره به من میخنده دشمن
شهیدم کاکلش در خون غلطونه
شهیدم خفته بین خاک و خونه
زخمات و قربون، چشمات و قربون
افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون
ز جلو نظر سوی قتلگه
ز قفا نظر سوی خیمگه
که نموده شه به قدش نگه
به چه حسرتی و چه حالتی