loading...

آئین مستان

متن روضه شب تاسوعا حضرت عباس , متن روضه شب تاسوعا , حضرت عباس , متن روضه حضرت عباس , شب تاسوعا , روضه شب تاسوعا حضرت عباس , روضه شب تاسوعا , روضه حضرت عباس ,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1750 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3822 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 904 زمان : نظرات (0)

حاج میثم مطیعی

 

قالَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام:كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِىٍّ نافِذَ البَصیرَةِعموی ما عباس تیزبین بود صٌلبَ الإِیمانِایمان استوار داشتجاهَدَ مَعَ أبى عَبدِ اللّههمراه آقاش جنگید وأبلی بَلاءً حَسَناً امتحان خوبی پس دادومَضی شَهیداً اول میخوام مدح ابالفضل بخونم

دل و دست تو چشمه کرم است

حُرمتت مثل کعبه محترم است

شاهدی جز تو کیست در عالم

که به باب الحوائجی علم است

رویت ای ماه هاشمی رخسار

نور مستوحشینَ فی الظلم است

تا صدای تو در دلم جاری است

نغمه های تو دافعُ النقم است

برق شمشیر شب‌شکاف تو نیز

سایه لطف سابغُ النعماست

جَهد تو در جهاد عاشورا

وقتی میری حرم ابالفضل که قراره اربعین بریم،چی میگی أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ

جَهد تو در جهاد عاشورا

جنگ با کفر و قهر با ستم است

 مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ

تا تویی پاسدار خیمهء وحی

اهل بیت رسول را چه غم است؟

چه بگویم که گفت خیر الناس

رحم الله عمی العباس

این روایت رو شیخ صدوق هم در امالی هم در خصال خودش نقل کرده:امام سجاد (ع) فرمودند: رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ الْعَبَّاسخدا عباس رو رحمت کنه

فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِحقا که امام حسین (ع) رو بر خودش مقدم کرد،جان خودش رو فدای امام حسین(ع)کردحَتَّى قُطِعَتْ یَدَاهُ  تا اینکه دستای مبارکش رو قطع کردندفَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِهِمَا جَنَاحَیْنِ یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِی الْجَنَّةِ خدای عالم در عوض دستاش دوبال بهش عطا کرد تا به وسیله ی اون ها در بهشت با ملائکه پرواز کنهكَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍخدا به جعفر هم این مقام رو داداما... وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِخدا به ابالفضل مقامی داده که روز قیامت جمیع شهدا بهش غبطه میخورند

ای فدایی راه دین عباس

شاهد مکتب یقین عباس

داشتی در قیام عاشورا

ید بیضا در آستین عباس

تو علمدار فضل اللهی

در سپاه مجاهدین عباس

ما که قراره اربعین بریم کربلا... قراره،قرارو گذاشتیم،شک نکن... وقتی وارد حرمش میشی ضریحش رو نگاه میکنی،روی در ضریح آیه کریمه رو خوندی یا نه؟! فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً

چون تو در مذهب وفا داری

کیست سردار راستین عباس

أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْمُرْسَل امام حسینو تنها نگذاشتی

چه بگویم که گفت خیر الناس

رحم الله عمی العباس

رنگ و بوی علی و احمد و آل

در وجود تو هست در همه حال

ای کتاب مکارم اخلاق

ای حسن سیرت و حسین خصال

میشود در عوالم ملکوت

دستهای بریده ات پر و بال

تو همان عبد صالحی که نماز

با سلام تو میرسد به کمال

مگه تو نماز نمیگیالسلام علینا و علی عبادالله الصالحین تو زیارتنامش میخونی السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ للهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَدیگه کم کم میخوام روضه بخونم

دست یزدان در آستین داری

اثر سجده بر جبین داری

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداًقربون رکوعت،قربون سجودت یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْواناً سیماهُمْ فی‏ وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ

چه بگویم که گفت خیر الناس

رحم الله عمی العباس...

همین جا میخوام روضه رو بگم گفت:

اثر سجده بر جبین داری....

رفقا من یه شب یه حرف زدم رد شدم؛گفتم:علی اکبر که آن چنان بر سرش ضربت زدند وقتی روی زمین افتاد امام حسین تونست صورت به صورتش بذاره،قاسم وقتی به سرش ضربت خورد امام حسین تونست قاسم رو بغل کنه،سر قاسم رو به شونه بگیره اما هیچ مقتلی ننوشته آقا صورت به صورت عباسش گذاشت

قوت قلب من،هیبت لشکرم2

طاقتتو برید،العطش حرم

اینجابایدمقتل بخونم:مجلسی نوشته لما رأى وحدته أتى أخاه و قال یا أخی هل من رخصة؟وقتی دید برادرش تنها شده،دیگه کسی براش نمونده،آمد خدمت برادر،اجازه میدی برم میدان؟فبكى الحسین ع بكاء شدیداآقا شروع کرد بلندبلند گریه کردن(دراین گریه خیلی اسرار هست؛کنار خیمه ها گریه کرد،بچه ها خودتونو آماده کنید)ثم قال یا أَخِی أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِیتو علمدار منی،تو قوت قلب منی،تو هیبت لشگر منی(یه جمله ای گفت آدمو میکشه)وَ إِذَا مَضَیْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِیاگر تو بری لشکرم از هم پاشیده میشهکسی که برات نمونده عباس یه تنه لشگر حسینه

قوت قلب من،هیبت لشکرم2

طاقتتو برید،العطش حرم

آخه راوی میگهفسمع الاطفال ینادون العطش،العطشاین صدا گوشاش رو پر کرده بود،بچه ها هی صدا میزدند:آب آب،عمو آب

آب آب تشنگان زد آتشت

خجلت از سقایی خود میکشد

قوت قلب من،هیبت لشکرم2

طاقتتو برید،العطش حرم

بی تاب رفتنی،برداشتی مشکتو

چطور بگم نرو،چطور بگم برو

فركب فرسه و أخذ رمحه و القربةسوار اسب شد،نیزه برداشت،مشک برداشت و قصد نحو الفراتبه سمت شریعه حرکت کرد.فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلین بالفراتچهارهزار نفر دور فرات ایستادندو رموه بالنبالاز همینجا تیر میزدندفكشفهمکنارشون زدو قتل منهم على ما روی ثمانین رجلا حتى دخل الماءهشتاد نفر رو به درک واصل کرد،با گام های مطمئن وارد شریعه شد

لااقل،باوفا،بذار تماشا کنم،صورت ماهت رو باز

از نگاهم با وفا،نگیر نگاهت رو باز

بر پا،شده غوغای تو

این رزم بی پروای تو

دور باشه چشمای بد از چشمای تو

عباس خداحافظ برو2

نه نه،هنوز شهید نشده ها،داره میره میدان،تو مقاتل هست یه لحظه ای امام حسین تنها شد؛من میگم اینجا بود کهو بقی الحسین فردا وحیدادیگه تنها شد،لشکرش پاشید

عباس خداحافظ برو2

دیگر شدم تنهای تنها بعد تو

خب من برای اینکه پرده ی بعدی این روضه رو بگم باید یه حرفایی بزنموارد شریعه شد؛آب را بالا آورد،یه نگاهی کردفذكر عطش الحسین و أهل بیتهیاد لب های تشنه برادر افتاد،یاد نفس نفسای علی اصغر افتاد فرمى الماءآب رو روی آب ریخت،مشک رو پر کرد؛از شریعه بیرون آمدچه اتفاقی افتاد؟دلش رو ندارم اما یه لحظه ای راوی میگه فحمل القربة بأسنانهدیدم مشکو به دندون گرفتهنوز امیدش ناامید نشده،آب رو به خیمه ها میرسونم فاتته السهام کالمطرمثل بارون تیر میومدفجائه سهم فأصاب القربة و أریق ماؤهایه تیر به مشک خورد،آب روی زمین ریختاینجا راوی میگه فوقف العباس متحیراهمین جور ایستاد نمیدونست چکار کنه!دو اتفاق افتاد به این تردید پایان دادثم جاءه سهم آخر فأصاب علی صدرهیه تیر به قلبش زدند؛یه تیر به چشمش زدندیه وقت عمود آهن بالا رفتفانقلب عن فرسه چقدر شبیه برادرت شدیاز اسب با صورت به زمین افتاددست در بدن نداره،این تیر تا اعماق مغزش فرو رفت

کنار علقمه، یه مشک خالی و

دستای ساقی و، آشفته حالی و..

آخه وقتی امام حسین آمد این قدر این بدن به هم ریخته بود،میخواست یه کاری بکنه،عباس صدا زدیا اخی ما ترید منی میخوای با من چه کنی؟

کنار علقمه،یه مشک خالی و

دستای ساقی و،آشفته حالی و

علمدار بود،صاحب لوا بود؛برای همین دستشو قطع کردند دیگه نتونه علم بلند کنه،سردار بود؛سرلشگر بود،عمود آهن به سر مبارکش زدند؛پاسبان خیمه ها بود،برای همین تیر به چشماش زدند ،سخت ترینش همین بود که تیر به مشکش زدند؛آخه سقا بود،اون قطرات آبی که رو زمین ریخت از هر آتیش جانسوزتر بود،من یه سوال دارم:مشک سوراخ اگه زمین بیفته همون یه ذره آب که آقا فرموده بود فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِیلًا مِنَ الْمَاءِ یه ذره آب بیار؛ این مشک سوراخ رو زمین همین یه کم آبو در خودش داشت اما بمیرم

در مشک پاره پاره جرعه آبی هنوز هست2

اما به خیمه ها ببرد با کدام دست؟

کنار علقمه، ای پاره پاره تن

باور نمیکنم، تویی عباس من

این قدر این بدن به هم ریخته بود،تیر در چشم،تیر در سینه،عمودآهن به سر خورده،دست ها قطع شده،پاها قطع شده،عباس رو نشناخت،ای قربون اون خواهری برم که وقتی آمد قتلگاه برادرش رو نشناخت

غرق خون،پیکرتو دیدم و رشته صبرم گسست

برادر از داغ تو، پشت برادر شکست

آخه راوی میگه وقتی از روی اسب میفتادصاح إلى أخیه الحسین أدركنیصدا زد گفت:به فریادم برس؛حسین آمد،فلما أتاه رآه صریعا فبكىوقتی دید برادر افتاده شروع کرد بلند بلند گریه کردنبعد هم صدا زد:الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِیکمرم شکست

غرق خون ،پیکرتو دیدمو، رشته صبرم گسست

برادر از داغ تو، پشت برادر شکست

دیگه،زدم دست روی دست

عباس،تنت از هم گسست

اشکی دوید و روزن چشمامو بست

آه از نگاه آخرت صد پاره قلبم شد شبیه پیکرت

 

دانلود بخش اول

روضه شهادت حضرت عباس (ع) - دل و دست تو چشمه کرم است - حاج میثم مطیعی

دانلود بخش دوم

روضه شهادت حضرت عباس (ع) - دل و دست تو چشمه کرم است - حاج میثم مطیعی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 91
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 572
  • آی پی دیروز : 636
  • بازدید امروز : 3,961
  • باردید دیروز : 3,835
  • گوگل امروز : 25
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 12,329
  • بازدید ماه : 12,329
  • بازدید سال : 1,327,362
  • بازدید کلی : 19,833,190