loading...

آئین مستان

اربعین حسینی,متن سینه زنی پیاده روی اربعین حسینی,سینه زنی پیاده روی اربعین حسینی,متن مداحی پیاده روی اربعین حسینی,مداحی پیاده روی اربعین حسینی,متن نوحه پیاده روی اربعین حسینی,نوحه پیاده روی اربعین حسینی,متن سینه زنی واحد پیاده روی اربعین,سینه زنی واحد پیاده روی اربعین,پیاده روی اربعین,اربعین,متن سینه زنی پیاده روی اربعین,سینه زنی پیاده روی اربعین,متن مداحی پیاده روی اربعین,مداحی پیاده روی اربعین,متن نوحه پیاده روی اربعین,نوحه پیاده روی اربعین,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1750 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3822 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 364 زمان : نظرات (0)

لشکر ارباب راه افتاده

گذرا به درِ خونۀ شاه افتاده

یه ساله که من  چشم انتظارم

دوباره پا رو خاکِ کربلا بذارم

تویِ لشکر امام حسین بودن

روزِ اربعین سعادت میخواد

از نجف تا کربلا قدم قدم

به ‌خدا قسم لیاقت میخواد

خاطراتمُ که میکنم مرور

دوباره دلم زیارت میخواد ..

دارم میام به اذنِ اُم‌البنین

زیارت الحسین یَومُ الاربعین

«دارم میام به اذنِ اُم‌البنین

زیارت الحسین یَومُ الاربعین»

تو مسیرِ عشق  خیلی خوبم

هرکجا میبینم پرچم  پا میکوبم

زائرا میخونن  راهُ عشقِ

این سپاهِ اباعبداللهُ عشقِ

اگه پیرم بشم این راهُ میام

محاله که از تو دست بردارم

جایِ پایِ جابرت تو این مسیر

پامو به عشقِ حرم میذارم

زیر لب اینو میگم سینه‌ زنان

یا امام حسین تورو دوست دارم

چه حالی میده هرسال این سرزمین

زیارتَ الحسین یَومُ الاربعین

«دارم میام به اذن اُم‌البنین

زیارت الحسین یَومُ الاربعین»

حضرت ارباب  عشقِ عالم

آرزومه یه روزی برات موکب بزنم

اونجا تو مسیر ، میشینم من

شک ندارم امامم رو میبینم من

با امام زمان زیارتِ حرم

شبِ اربعین چه حالی میده

میرسی حرم میبینی تو حرم

بوی یاسِ مادرش پیچیده

اگه وا کنی تو چشم دلتُ

میبینی حرم سیاه پوشیده

پا میذارم رو بال روحُ الامین

زیارت الحسین یَومُ الاربعین

«دارم میام به اذن اُم‌البنین

زیارت الحسین یَومُ الاربعین»

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 817 زمان : نظرات (0)

برید کنار میخوام سَرُ ببینم

زخمایِ روزِ آخر رو ببینم

جلو چشامُ نگیرید که میخوام

پارگی هایِ حنجرُ ببینم

"مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی

دیگه تو آغوشِ منی بابایی

این همه جا رفتی دلت نیومد

به دخترت سر نزنی بابایی

لبای غرق خون با تو چه کرده چوب خیزرون

زده چه ضربه ای شکسته دندونِ تو از همون

حالا که اومدی کنار من بمون

جایِ طناب رو تنمِ بابایی

زخمیِ دور گردنم بابایی

محلۀ یهودیا شلوغ بود

کاشکی فقط میزدنم بابایی

میون نامسلمونا حَرم رفت

اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت

کاشکی فقط میزدنم بابایی

یه دسته موهام با گُل سَرم رفت

شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم

سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم

کبودِ چشمم از شبی که گم شدم

تو شام چی گذشت که  گریه می کرد هی می فرمود  : الشام .. الشام .. بابا شامیا خواستن غرورِ مارو بشکنن .. نانجیب گفت از بدترین محله ردشون کنید محلۀ یهودیا .. یه جوری دف میزدن ، پایکوبی میکردن همه بچه ها ترسیده بودن .. (به امام حسین اوج روضه همینه .. ) دامنِ عمه رو گرفت گفت عمه .. کاش عمو عباسم بود .. کاش علی اکبر بود عمه .. عمه اگه بابامُ ببینم میگم پاهام درد میکنه .. اگه بابامُ ببینم میگم از ناقه افتادم .. عمه اول گله گی زجر رو میکنم .. آخه نصف شب وقتی تو بیابون افتادم نگفت این بچه اس .. نگفت این دخترِ .. تا اومد جلو اول یه سیلی تو صورتم زد ... بابا گوشم درد میکنه ...

به جرم اینکه ندارم پدر زدن مرا

شبیه مادرِ در پشتِ در زدن مرا

خبر نداشتم این ها چقدر نامردند

خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا

خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون

پدر درست همین دور و بر زدند مرا

پدر، وقت غذا تازیانه می آمد

نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا

سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد

چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا

چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را

چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا

چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان

اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا

 

فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی

سپر نداشتم و با سپر زدند مرا

پدر من از سرِ حرفم نیامدم پائین

پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا

مگر به یادِ كه افتاده اند دشمن ها

كه بینِ این همه زن بیشتر زدند مرا؟

زدند مادرتان را چهل نفر یكبار

ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا

خوش اومدی تو از سفر بابا

تو رو خدا منو ببر

کجا یهو تو بی خبر بابا

گذاشتی رفتی ...

دیگه تمومه گریه و زاری

تمومه این شبایِ بیداری

آخه نگفتی دختری داری

گذاشتی رفتی ...

نذار بازم بهم جسارت شه

همین لباسِ پاره غارت شه

منو ببر که عمه راحت شه

بابا .. بابایی ..

 

هی میگفت عمه دلم برا بابام تنگ شده .. عاقبت اومدن جلو خرابه گفتن چرا سر صداس .. گفتن برید کنار .. کی بود باباشُ میخواست .. یه طشتی رو جلو بچه گذاشتن .. بچه ترسیده .. ناخنها شکسته ..

میگفت عمه من غذا نمیخوام .. آخه تقصیر نداره .. سری که توی تنورِ بویِ نون گرفته .. گفتن مگه باباتُ نمیخوای .. این روپوش کنار بزن .. تا روپوشُ کنار زد .. یه مرتبه بچه بغض کرد ... عمه این بابای منه ..!!

بابا همیشه دخترت رو بغل میگرفتی ، حالا باید من بغلت کنم .. بابا ببخش دستام توان نداره ..آخه از رو ناقه افتادم .. شروع کرد موهای بابا رو با پنجه هاش شونه کردن .. نگاه به لب و دندون بابا کرد .. ارباب مقاتل میگه اینقدر با مشت به دهنش زد .‌.

دختری که از کربلا تا شام بهانۀ بابا رو گرفته .. یه وقت دیدن دیگه صداش نمیآد .. سر یه طرف .. این دختر یه طرف .. هر چی زینب سلام الله علیها  میگفت : رقیه ..!! بابات اومده ...

مگه نمیگفتی دلم برای بابا تنگ شده .. همچین که دستشُ آورد بالا دید جون نداره .. دید دستهاش سرد شده .. گفت زن ها بیایید .. باباش اومد بردش ...

خوش اومدی تو از سفر بابا

تو رو خدا منو ببر

کجا یهو تو بی خبر بابا

گذاشتی رفتی ...

دیگه تمومه گریه و زاری

تمومه این شبایِ بیداری

آخه نگفتی دختری داری

گذاشتی رفتی ...

نذار بازم بهم جسارت شه

همین لباسِ پاره غارت شه

منو ببر که عمه راحت شه

بابا .. بابایی ..

هی میگفت عمه دلم برا بابام تنگ شده .. عاقبت اومدن جلو خرابه گفتن چرا سر صداس .. گفتن برید کنار .. کی بود باباشُ میخواست .. یه طشتی رو جلو بچه گذاشتن .. بچه ترسیده .. ناخنها شکسته ..

میگفت عمه من غذا نمیخوام .. آخه تقصیر نداره .. سری که توی تنورِ بویِ نون گرفته .. گفتن مگه باباتُ نمیخوای .. این روپوش کنار بزن .. تا روپوشُ کنار زد .. یه مرتبه بچه بغض کرد ... عمه این بابای منه ..!!

بابا همیشه دخترت رو بغل میگرفتی ، حالا باید من بغلت کنم .. بابا ببخش دستام توان نداره ..آخه از رو ناقه افتادم .. شروع کرد موهای بابا رو با پنجه هاش شونه کردن .. نگاه به لب و دندون بابا کرد .. ارباب مقاتل میگه اینقدر با مشت به دهنش زد .‌.

دختری که از کربلا تا شام بهانۀ بابا رو گرفته .. یه وقت دیدن دیگه صداش نمیآد .. سر یه طرف .. این دختر یه طرف .. هر چی زینب سلام الله علیها  میگفت : رقیه ..!! بابات اومده ...

مگه نمیگفتی دلم برای بابا تنگ شده .. همچین که دستشُ آورد بالا دید جون نداره .. دید دستهاش سرد شده .. گفت زن ها بیایید .. باباش اومد بردش ...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1013 زمان : نظرات (0)

خرابه تاریکِ، تو روشنش کردی

امشب خسته نشو اگه داد میزنی،گریه ی شما با این سه ساله یه فرقش اینه که شماها که گریه می کنید کنار دستیت آرومت میکنه،هی بهت آب میده،هی حواسش هست حالت بد نشه...اصلاً بالاتر از این...حضرت زهرا سلام الله علیها ایستاده کنارت هی اشکات رو پاک میکنه...اما امام سجاد علیه السلام می فرمایند: ما گریه می کردیم با تَهِ نیزه میزدن،ما گریه می کردیم لگد میزدن....اما تو امشب راحت داد بزن...امشب هرکی صداش گرفت بدونه یه ذره شکل رقیه شده...

خرابه تاریکِ، تو روشنش کردی

تا خرابه روشن شد یه صحنه ای رو دید...

تو هم لبت زخمِ، تو هم پُر از دردی

بابا من که چشام درست نمی بینه،تو منو نگاه کن....

نگام  کن که چجوری پیرم کردن

بی عمو...منو زمین گیرم کردن

نگام کن بابا!

زندگیمُ دادم ولی بابا! عشقتُ نه

گهواره رو دادم ولی غمِ اصغرُ نه

 سنگارو می دیدم ولی بابا! عمه رو نه

گوشواره ام رو دادم ولی بابا! معجرُ نه

سر رو انداختن جلوش،تا سر رو انداختن،عقیله ی بنی هاشم و بقیه ی مُخدرات دویدن جلویِ رقیه...شاید سر رو نبینه...میخواستن یه کاری کنن حواسش پرت بشه..اما این بچه از همون اول فهمید چه خبر شده...

برید کنار میخوام  سَرُ ببینم

زخمایِ روزِ آخرُ ببینم

جلوی چشمام رو نگیرید که میخوام

پارگی هایِ حنجرُ ببینم

سر رو بغل کرد...

مَنْ ذَا الَّذی أَیتَمَنی ...بابایی

دیگه تو آغوشِ منی...بابایی

این همه جا رفتی دلت نیومد

به دخترت سر نزنی...بابایی

زندگیمُ دادم ولی بابا! عشقتُ نه

گهواره رو دادم ولی غمِ اصغرُ نه

 سنگارو می دیدم ولی بابا! عمه رو نه

گوشواره ام رو دادم ولی بابا! معجرُ نه

حالا حرفای در گوشی...دختر دارها میدونن...یه حرف هایی رو دخترها جلو همه میزنن...اما یه وقتایی بعضی حرفها،حرفهای درگوشیِ...عمه نباید بشنوهِ...

کاشکی میشد بازم برام بخندی

پلکای زخمیتُ دیگه نبندی

خیلی تنم درد میکنه،بابایی!

از شبی که پرت شدم از بلندی

ببین لبم داره عجب شکافی

نمیشه مویِ سوختَه رو ببافی

هر دفعه گفتم که بابامُ میخوام

بهم زدن یه سیلیِ حسابی

از کوچه ها نگو

راستی خبر نداری از عمو

بگو اگر دیدیش

سَرِ رقیه سوخته مو به مو

از مجلس شراب چیزی بهش نگو

بابا چیزی بهش نگو...چی بهش نگم؟...بهش نگو تو جمعیت بودم...دیدم یه نامحرم داره خواهرم رو نشون میده...بابا تا حالا اسمِ کنیز رو نشنیده بودم...بابا دیدم نامحرما به ما بد نگاه میکنن...بابا به عمو چیزی نگو...عموم غیرتُ اللهِ...بهش نگو ریختن رو سَرِ عمه ام...خودش رو انداخت رو بچه ها تا بچه ها رو نزنن...با کعبِ نی و تازیانه و نیزه...حسین...

بابا بهش نگو از بالای ناقه افتادم...بهش نگو موهام رو کشیدن...بهش نگو پابرهنه رو خارها دویدم...بهش نگو لگد خوردم...

زندگیمُ دادم ولی بابا! عشقتُ نه

گهواره رو دادم ولی غمِ اصغرُ نه

 سنگارو می دیدم ولی بابا! عمه رو نه

گوشواره ام رو دادم ولی بابا! معجرُ نه

بیار دستت رو بالا،به رقیه...کلیدِ اربعین دستِ رقیه است...روزیِ اربعین دستِ رقیه است...باب الحسین رقیه است...هر کاری میخوای تو دستگاهِ ابی عبدالله بکنی دستِ رقیه است...ظهور امام زمان دستِ رقیه است...شفا دستِ رقیه است...بلند بگو:یا حسین....

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1112 زمان : نظرات (0)

دارم میام به سمت کربلایِ تو

دارم میام ، بمیرم از غمایِ تو

دارم میام ، شبیه بچه هایِ تو

دارم میام ...

فصلِ پرکشیدنِ ، فصلِ کوچِ عاشقا

از سراسرِ زمین ، سمتِ شهرِ کربلا ..

پرستویِ مهاجرِ حسینی ام

تو راهِ آسمونِ سرخِ کربلام

تنم فدایِ خستگیِ زینبت

سرم فدایِ داغِ شاهِ سر جدا

دارم میام ، به سمت کربلایِ تو

دارم میام ، بمیرم از غمایِ تو

دارم میام ، شبیه بچه هایِ تو

دارم میام ...

حرمتِ تو واجبِ ، مثلِ خونۀ خدا

با عنایتِ توِ ، استجابتِ دعا

به جز مسیرِ روشنِ تو یا حسین

قدم تو راهِ دیگه ای نمیزارم

تو اینقدر برایِ من مقدسی

که هرکی عاشقِ توِ دوسش دارم

دارم میام ، به سمتِ تو قدم قدم

دارم میام ، با عشق و شور و ذکر و دم

دارم میام ، تا عشقمُ نشون بدم

دارم میام ...

دارم میام ، به سمت کربلایِ تو

دارم میام ، بمیرم از غمایِ تو

دارم میام ، شبیه بچه هایِ تو

دارم میام ..

اشک و شورِ روضه ها اوجِ لذتِ برام

نوکری برایِ تو ، عینِ عزتِ برام

تا روزی که خدا خدایی میکنه

شکوهِ و سربلندیِ تو باقیِ

زمین نمیخوره خدایی پرچمت

تا وقتی بیرقِ تو دستِ ساقیِ

دارم میام ، به اذنِ ساقیِ حرم

دارم میام ، بیوفته زیرِ پات سرم

دارم میام ، که از جوونیم بگذرم

دارم میام ..

دارم میام به سمت کربلایِ تو

دارم میام ، بمیرم از غمایِ تو

دارم میام ، شبیه بچه هایِ تو

دارم میام ...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 270 زمان : نظرات (0)

دوباره، دلم راهی اربعینِ مولاست

پیاده، در این جاده قدم‌زدن چه‌زیباست

دراین‌دل، دوباره غوغاست

به یاد کودکانی که گذشتند از این بیابان

روم افتان و خیزان، تشنه‌لب، روی‌وموپریشان

به یاد خاطراتِ همه شهیدان

من در هر، دو دنیا، می‌مانم، با مولا

((حسین ثارالله، حسین ثارالله

حسین ثارالله حسین))

و یک‌روز، سواری از همین جاده می‌آید

می‌آید، که روزنی به آسمان گشاید

بدانید، که او می‌آید

بگیرد انتقامِ غنچه‌های به خون تپیده

ز دستی که گلوی کودک شش ماهه بریده

دراین شب عاقبت می‌دمد سپیده

دارم با تو عهدی، لبیک یا مهدی

((اباصالح یا اباصالح یا اباصالح مولا))

لعَمريْ، و يومُ الأربعينِ كيفَ يُوصَف؟!

به جانم سوگند، روز اربعین را چگونه می‌توان وصف کرد؟

لعَمريْ، وهذا العَالَمُ للسبطِ يَزحفْ

چطور می‌شود جهانی را وصف کرد که به سمت حسین در حرکت است؟

«فَسيروا في الأرضِ» للطَّفْ

«در زمین سیر کنید» به سمت کربلا

ترونَ مَحْشَرَ العِشقِ الحُسينيِّ المُطهَّرْ

آیا این محشر عشق پاک حسینی را می‌بینید؟

ترونَ كيفَ يبكيْ العاشقونَ اِبنَ حيدرْ؟!

آیا می‌بینید که چطور عاشقان بر فرزند حیدر می‌گریند؟

ترونَ السبطَ مُلقىً و الشِّمْرَ يَنْحَرْ

آیا حسین افتاده بر زمین را می‌بینید درحالی که شمر سر از بدنش جدا می‌کند؟

خطُّ اللهِ الأحمرْ، حسينٌ مُعَفَّرْ

خط قرمز خداوند، حسین خاک آلود

 ((حسين واويلاه، حسين واويلاه

حسين واويلاه، حسين))

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 436 زمان : نظرات (0)

بعضی وقتها مثلاً تو جمعه شبها

میپره مرغ قلب من سمت کرب و بلا

انگار آقا تو شلوغی زائرها

یه صدایی میگه امشب میگه پاشو بیا

دارم میسوزم از غم دوری کرب و بلا

من که هنوزم خاطره دارم آقا با شما

هر شب و روزم میگذره تو همین حال و هوا

آرزو دارم با رفقام شب جمعه بیام

تو که میدونی کم شده از تو یه چیزی بخوام

حاجتم اینه تو حرم تو بدم یه سلام

حسین جانم ، حسین جانم...........

آروم آروم میخونم من زیر بارون

یاد شبهایی که میخوندم من از دل و جون

از کوچیکی یادمه که بابام میگفت

تا ابد پای اربابت نوکر باش و بمون

تازه میفهمم دست توئه رگ خواب دلم

واسه اینه که بدجوری تو تب و تابه دلم

چایی روضه شُکر خدا مِی ناب دلم

بارون میباره شُرشُر بارون کرب و بلا

بازم دوباره هَمهَمه میشه میاد یه صدا

این اربعین هم سینه زنم توی صحن شما

حسین جانم ، حسین جانم...........

اشکای من میباره روی گونه هام

آخه دوست دارم که بیام سمت مرقد تو

توی دنیا روی عرش قلب زارم

چیو میتونم بذارم جای گنبد تو

خیلی دلخستم دست منم توی روضه بگیر

از عشقت مستم من میمیرم تو بگی که بمیر

نوکرت هستم چون که امیری و نعم الاَمیر

عاشقت میشن حتی مسیحی و کافر و گبر

واست میبارن هر شب جمعه شبیه یه ابر

فکری کن آقا واسه ی ما شب اول قبر

حسین جانم ، حسین جانم...........

 

تعداد صفحات : 15

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 45
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 615
  • آی پی دیروز : 636
  • بازدید امروز : 4,717
  • باردید دیروز : 3,835
  • گوگل امروز : 30
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 13,085
  • بازدید ماه : 13,085
  • بازدید سال : 1,328,118
  • بازدید کلی : 19,833,946