میدونی برا من دیگه نمونده کسی
تو خیمه همه منتظر که تو برسی
دیگه هیچ کسی تو خیمه ها آب نمیخواد
فقط میگن ای کاش عمو دوباره بیاد
پاشو با هم بریم ، دردت به جونم
تو این غریبی نزار تنها بمونم
بلند شو کس و کارم ، بلند شو علمدارم
بین این همه دشمن ، غیر تو کیو دارم
حسین جانم......
برو خیمه داداش ، الانه سر برسند
برا غارت عبا و معجر برسند
برو خیمه ها که جونم رسیده به لب
از رباب برا من حلالیت بطلب
هر کار کردم نشد ، مشک رو بیارم
دیدم رباب رو که بود چشم انتظارم
شده آسمون تیره ، برو خیمه که دیره
ببین حرمله داره ، سمت خیمه ها میره
حسین جانم......