لبریز درد ماتمم سر رفته از چشا غمم
در شب تلخ داغ شقایق، شب عروج حضرت صادق
مدینه شهر غربتِ، کوچه هاشم مصیبتِ
آتیش کشیدن به آشیونم، شبونه ریختن میون خونم
میون کوچه های غم، ذکر علی رو لبتِ
حضرت زهرای بتول فدایی مکتبتِ
الهی که بمیرم، شنیدم دستاتُ بستن
نمازت با کینه میون خونت شکستن
غریبه نیستن آقا قاتلای مادر هستن
آقام آقام آقام امام صادق
میخوام که زائرت بشم، مرغ مهاجرت بشم
پر بگیرم تا کنار قبرت، فدات بشم با این همه صبرت
روح مناجات منی قبله ی حاجات همه
هرکی میاد کنار تو ذکرش میشه یا فاطمه
چقدر دلم داره با تو حس رهایی
فقه تو باعث شد تا بشیم کرببلایی
کربلا و مدینه دیگه بسه جدایی
آقام آقام آقام امام صادق