آسمون چشام پر ستاره
چند شبه مادرم خواب نداره
تاب نداره
تا سحر اشک چشمام میباره
چند شبه مادرم خواب نداره
تاب نداره
بابا دلش پره، با درد و دلهره
با اشک از خونه بیرون میره
بازم نیمه شبه، حیدر جون به لبه
داره با چشم گریون میره
مادر جون حسن، آروم نفس بزن
بازم داره ازت خون میره
مادر وای مادرم
هر نفس دل پریشون حیدر
میره از زخم تو خون حیدر
جون حیدر
باز مثه ابر بارونه حیدر
میره از زخم تو خون حیدر
جون حیدر
یادم نمیره اون، روزی که غرق خون
دیدم گلی که پرپر میسوخت
آتیش گرفت حرم، میسوخت بال و پرم
پشت دری که مادر میسوخت
فریاد فضه بیا، دیدم تو شعله ها
دار و نداره حیدر میسوخت
مادر وای مادرم
شب که میشه علی روضه خونه
چاه غمه حیدر و خوب میدونه
نیمه جونه
غصه هاشو میگه دونه دونه
چاه غمه حیدر و خوب میدونه
نیمه جونه
ای چاه پیش چشام، زهرا شده فدام
داره از علی رو میگیره
بازوش شکسته شد، پهلوش شکسته شد
والله فاطمه بی تقصیره
میگه که محسنم، مرد و فاطمه هم
چند روز دیگه برات میمیره
مادر وای مادرم