loading...

آئین مستان

متن سینه زنی زمینه پیاده روی اربعین حسینی,سینه زنی زمینه پیاده روی اربعین حسینی,پیاده روی اربعین حسینی,اربعین حسینی,متن سینه زنی پیاده روی اربعین حسینی,سینه زنی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 231 زمان : نظرات (0)

دارن میان

دونه دونه عاشقا

دارن میان

همه پا برهنه ها

دارن میان

با رفیق و آشنا

دارن میـــان، کربلا…

دارن میـــان، کربلا…

مگه چیزی غیر از اینه؟!

محشره روی زمینه!

به خدا! دنیا به کامِ

زائرای اربعینِ..!

می بینی، منِ تنها رو؟

آشوبِ، توی دلها رو؟

اربابم! بطلب ما رو…

اربابم! بطلب ما رو…

تو هرقدم، مژده سعادتِ

تو سینه ها حسرت زیارتِ

رو شونه ها عَلَمِ ولایتِ

نشونۀ بیعتِ

اولش شوق حضورِ

آخرش ساحل نورِ

این تلاطمِ حسینی

موج دریای ظهورِ

این روزا

همه آگاهن

این مردم

که تو این راهن

اصحابِ

وَلیُّ اللّهَن

لَبَّیکَ یا اَبا صالِح...

لَبَّیکَ یا اَبا صالِح...

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 215 زمان : نظرات (0)

همه قافله ها
به امید خدا
راهین دوباره سوی کرب و بلا

زائرینِ حسین
اربعینِ حسین
جون میدن واسۀ سرزمینِ حسین

سرو سامون دلا حَرَمِ
ذکر هر لحظه ی ما حَرَمِ

نَفَسِ خسته دَمِش حَرَمِ
دلِ شکسته غمش حَرَمِ

ای ماه حسین!
ای شاه حسین!

من نوکرمُ
تویی تو ارباب حسین!

ای نازنین
ای مه جبین
این نوکر بی مَرامُ
دریاب حسین!

به عشق تو، من اومدم
منو بخر، اگر بَدم

آقام حسین! آقام حسین!...

حِسِّ پیرُهَنت
غُربتِ وطنت
جَوُونا رو کشونده بسمت خدا

پر زدن شهدا
سوی کرب و بلا
شهدای عزیز کجا و ما کجا

یاد زین الدّین و کاوه بخیر
یاد حاج احمد و پاوه بخیر

یاد یارای خمینی بخیر
یاد گُلایِ حسینی بخیر

ای ماه حسین!
ای شاه حسین!

من نوکرمُ
تویی تو ارباب حسین!

ای نازنین
ای مه جبین
این نوکر بی مَرامُ
دریاب حسین!

به عشق تو، من اومدم
منو بخر، اگر بَدم

آقام حسین! آقام حسین!...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 375 زمان : نظرات (0)

 

"صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله"

*بریم برا اربعین گریه کنیم، از نشانه های مؤمن اینه که زیارت اربعین بخونه...*
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین

با چند قطره اشک دلِ من سَبُک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین

زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار، زمستان شدم حسین

کوفه به کوفه، کوچه به کوچه، گذر گذر
قاری شدی، مُفسّر قرآن شدم حسین

دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزارِ خودم گریه می کنم

ای سایۀ بلند سرم، ای برادرم
آئینه ی تَرَک تَرَک در برابرم

بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم

من قول داده ام که بگیرم سَرٓ تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم

حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی، ای خاک بر سرم!

بگذار اولِ سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم

هر چند کوچه به کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزار خودم گریه می کنم

*صدا زد: حسین جان!...*

هم پیرهن که ماند برایم، بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت

ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟

آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگرِ سوختن نداشت

مردی نبود اگر، یَلِ اُمُّ البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشتُ

 گُل های باغت همه از رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دستِ بزن نداشت

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزار خودم گریه می کنم

هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود

بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود

یادم نمی رود سَرِ بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود

با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتابِ تو نزدیکِ بام بود

*اومد کنار قبر نشست، یه مُشتی از خاکِ قبر رو به سر ریخت، صدا زد: حسین جان! من اومدم، داداش! همه رو آوُردم برات غیر از دختر سه ساله ات...
همۀ زن هارو دور خودش جمع کرد، زینب وسط نشسته میاندارِ روضۀ حسینِ، اما یه وقت نگاه کرد به دور و برش، فرمود: رباب رو نمی بینم؟ گفتن: بی بی جان! رفته پشت خیمه های سوخته صورت به خاک گذاشته...
بی بی اومد کنارش، عروسِ مادرم! اینجا اومدی برا چی؟ رباب صدا زد: بی بی جان! همین جا بود طفلم رو دفن کردن... ای حسین!

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 321 زمان : نظرات (0)

زندگی بعدِ تو عذابه    
رو دستِ من جایِ طنابه

تموم گلهاتو آوردم       
اما یکی موند تو خرابه

این نشونی که رو چشامِ   
سوغاتیِ کوفه و شامِ

داداش! اینقده به من سنگ زدن، سَرِ تو رو بالا نیزه زده بودن، به هر کوچه و بازاری که می رسیدیم، یه عده هلهله می کردن، یه عده از بالا پشت بام ها سنگ میزدن، بعضی از سنگ ها به سَرِ تو میخورد، بعضی سنگ ها به من و دخترها میخورد...

این نشونی که رو چشامِ   
سوغاتیِ کوفه و شامِ

چادر خاکی رقیه           
ببین داداش شال عزامِ

هر کاری کردم که بمونه        
اما نشد، اما نشد، اما نشد

نمیره   زیر   تازیونه             
اما نشد، اما نشد، اما نشد

خواستم سَرِ تو رو نبینه          
اما نشد، اما نشد، اما نشد

همسفرم شه تا مدینه           
اما نشد، اما نشد، اما نشد

غریبِ مادرم کجایی؟
حسینِ من! حسینِ من!

شده تنم پر از کبودی         
هرجا که بردنم تو بودی

سَرِ تو رو بالای نیزه        
چه سنگی زد زنِ یهودی

غارت شده انگشتر تو          
غارت شده روسریِ من

حتی زنِ یزید دلش سوخت      
برایِ بی معجری من

 داداش! از بالای نیزه خودت داشتی میدیدی، برام صدقه آوُردن، از بالا نیزه میدیدی همه مارو با انگشت بهم نشون میدادن، مسخره میکردن مارو..

خواستم که تو قران نخونی
اما نشد، اما نشد، اما نشد

خواستم نشه، لب تو خونی    
اما نشد، اما نشد، اما نشد

گفنتم بهش که بسه دیگه    
اما نشد، اما نشد، اما نشد

رقیه  نشنوه  چی  میگه        
اما نشد، اما نشد، اما نشد

غریبِ مادرم کجایی؟
حسینِ من! حسینِ من!

بازم به قتله گاه رسیدم         
صدای مادر رو شنیدم

هزار سالم بگذره اینجا    
یادم نمیره که چی دیدم

جلو چشای خواهرِ تو
اینجا بریده شد سر تو 
همینجا بود بوسه گرفتم     
من از رگای حنجر تو

خواستم نشینه رویِ سینه        
اما نشد، اما نشد، اما نشد

تا مادرم زهرا نبینه       
اما نشد، اما نشد، اما نشد

خواستم بگیرم خنجرش رو
اما نشد، اما نشد، اما نشد

گفتم جدا نکن سرش رو
اما نشد، اما نشد، اما نشد

من هرچی التماس می کردم   
اما نشد، اما نشد، اما نشد

خواستم به خیمه بر نگردم     
اما نشد، اما نشد، اما نشد

غریبِ مادرم کجایی؟
حسینِ من! حسینِ من!

خودم دیدم سرش را می بُریدن
بر روی  نعشش  اسبان  می دویدن

میدیدم بی هوا
بالا پایین می رفت شمشیر و نیزه ها

یکی با نیزه میزد
اون یکی با عصا

حسینِ من! حسینِ من!

داداش! یادته اومدم قتلگاه بدنت رو نشناختم؟ یادته ظهر عاشورا اومدم صدا زدم:"أ أنْتَ أخی؟" آیا تو برادرِ من حسینی؟ من اونجا تو رو نشناختم، الان بعد از چهل رو حق داری زینب رو نشناسی، ببین زینبت چقدر پیر شده، ببین قَدّ زینبت خمیده شده، ای حسین!...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 227 زمان : نظرات (0)

مثل نسیمی از پی تو 
صحرا به صحرا اومدم من

راه نجف تا کربلا رو 
موکب به موکب بلدم من

با زائرات، با همشون رفیقم 
انگاری که رو اَبرام وقتی توی طریقم

دورت بگردم، دور عَلَمِت
 دورت بگردم، دور حَرَمِت

تا کربلا قطره به قطره 
اشکای ما اِذن دخولِ

هر یک قدم‌ توی مسیرش
قدر هزار حج قبولِ

این سرزمین جادۀ سرنوشته
اسمشو‌ چی بذارم؟ اگه نگم بهشته

اینجا مسیرِ دلدادگیِ 
تمرین عشق و آزادگیِ

دورت بگردم، دور عَلَمِت
 دورت بگردم، دور حَرَمِت
 شبهای مشایه همیشه 
روشن ترین جلوۀ نورِ

هرصبح این جاده برا ما 
یاد آورِ صبح ظهورِ

این آخرِ قصۀ این‌جهانِ
کجای جاده جای پای امام زمانِ

یا حجة الله! بی تابِ توایم 
ما لشکری از اصحاب توایم

دورت بگردم، دور عَلَمِت
 دورت بگردم، دور حَرَمِت

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 242 زمان : نظرات (0)

قدم قدم موکبارو میگردم
ستون ستون دنبال یک نشونم

کجای این جمعیتی که میخوام
نمازمو پشت سرت بخونم

مگه میشه، شبای درد و غم به سر نیاد؟
مگه میشه، حبیب من تو این سفر نیاد؟

ما رو اینجا، امام عسکری صدا زده
 مگه میشه، پدر صدا کنه پسر نیاد؟

میدونم، که بین زائرا
میدونم، میونِ مردمی

می سوزم، تو آتیش غمت
ای آقا! عمود چندمی؟

لَبَّیکَ یاصاحب الزمان...

شاید الان، تو جاده ای و شاید
گوشه کنارِ موکبا نشستی

دلم خوشه، که این قَدَر میدونم
تو هم کنار من تو جاده هستی

شاید الان، به زائرای تشنه آب میدی
 یا تو موکب مسافرا رو جای خواب میدی

میشه باهم، یه بار بریم مزار مادرت مطمئنم

یه روز به این سوال جواب میدی

این لشکر، به یاری خدا هر چیزی براش فراهمه
از کوفه، با پرچم علی میریم تا مزار فاطمه

لَبَّیکَ یاصاحب الزمان...

قبول دارم، پیش تو رو سیاهم
منو سیاهی لشکرت حساب کن

از این سپاهِ اربعینی آقا
سربازای ظهور و انتخاب کن

کی میدونه، توو قلبت این روزا چی میگذرِ؟
 غم غربت، یا غصه ی نبود لشکرِ؟

میدونم، که دلت ازم یه کم مُکَدَّرِ
ولی آقا! همیشه بخشش از بزرگترِ

میگردم، ولی مثه شما محبوبی
نمی بینم آقا

تا دنیا، حسینُ نشناسه 
من از پا نمی شینم آقا

لَبَّیکَ یاصاحب الزمان...

 

تعداد صفحات : 15

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 643
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,945
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,945
  • بازدید ماه : 3,945
  • بازدید سال : 1,318,978
  • بازدید کلی : 19,824,806