دارند می آیند دامن کشان سوی هدف خرسند می آیند
از خود به سوی خود هفتاد و دو سردار بی مانند می آیند
چون یا علی گفتند بی سر برای شرح این سوگند می آیند
در فکر پروازند با پا به سوی کربلا هر چند می آیند
دور سر ارباب میگردند می آیند
اطفالشان از راه با لبخند می آیند
مکشوف تر این که آل پیمبر با زن و فرزند می آیند
شد روضه خیلی باز با زیور و خلخال و گردنبند می آیند
پس کاروان برگشت اما بمیرم با زنان و کودکان برگشت
بی اکبر و عباس با حرمله با خولی و شمر و سنان برگشت
گهواره شد غارت اما برای حرمله تیر و کمان برگشت
بعد از علی اکبر لیلا به سمت کربلا وقت اذان برگشت
کامل تن ازرق از قاسم اما تنی بی استخوان برگشت
زینب به سمت شام تازه برای ضربه های خیزران برگشت