loading...

آئین مستان

سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا,سینه زنی واحد,ورود کاروان به کربلا,سینه زنی واحد ورود کاروان,کربلا,سینه زنی واحد ورود به کربلا,ورود به کربلا,سینه زنی واحد شب دوم محرم,شب دوم محرم,مداحی شب دوم محرم,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 476 زمان : نظرات (0)

 

سلام ای زیباترین صحرا
رسیده تنهاترین مولا
رسیده فرزند ابراهیم
رسد عطر کعبه و رکن و زمزم و بطحا
خوش آمد میگوید اینک هر بوته‌ی خاری هر سوی صحرا
خوش آمد میگوید امواج تیغ و تیر و شمشیر و خنجرها
خوش آمدی اکبر! خوش آمدی اصغر! خوش آمدی ای مهربان عباس!
بخاطر زینب، بخوان قل هوالله، بخوان قل أعوذ برب الناس
نگاه رباب است و آب فرات
چه خوانده مگر در کتاب فرات
چه رمزی و رازی چه سوز و گدازی نهفته در این پیچ و تاب فرات
«
سلام ای تنهاترین مولا»
قرار این کاروان اینجاست
قدمگاه عاشقان اینجاست
شود کم‌کم خیمه‌ها برپا
چه غوغاهایی به پا خواهد شد در این صحرا
بیا خواهر تا بگویم من خواب پیغمبر دیده‌ام اکنون
خدا میخواهد مرا بیند کشته در راهش غوطه‌ور در خون
دمی که ببینی، برادر خود را، در این دل صحرا، فتاده به خاک
فقط به نگاهی، به نغمه‌ آهی، بگو که الهی، رضاً برضاک
دمی که رود خون ز حنجر من
دمی که رود روی نی سر من
تویی و صبوری، در این غم و دوری، پیمبر صبری، تو خواهر من
«
امان ز دل زینب کبری»

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 282 زمان : نظرات (0)

 

دارند می آیند دامن کشان سوی هدف خرسند می آیند
از خود به سوی خود هفتاد و دو سردار بی مانند می آیند
چون یا علی گفتند بی سر برای شرح این سوگند می آیند
در فکر پروازند با پا به سوی کربلا هر چند می آیند
دور سر ارباب میگردند می آیند
اطفالشان از راه با لبخند می آیند

مکشوف تر این که آل پیمبر با زن و فرزند می آیند
شد روضه خیلی باز با زیور و خلخال و گردنبند می آیند
پس کاروان برگشت اما بمیرم با زنان و کودکان برگشت
بی اکبر و عباس با حرمله با خولی و شمر و سنان برگشت
گهواره شد غارت اما برای حرمله تیر و کمان برگشت
بعد از علی اکبر لیلا به سمت کربلا وقت اذان برگشت
کامل تن ازرق از قاسم اما تنی بی استخوان برگشت
زینب به سمت شام تازه برای ضربه های خیزران برگشت

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1221 زمان : نظرات (0)

حاج مهدی سلحشور

 

مگه تو اقیانوس غم رفتی

تا رسیدی اینجا تو هم رفتی

چی شده کوفی راهمون بسته

خیمه زدی تو جایی که پسته

گریه میکنی أما آهسته

این زمین میگه دیگه

سایه ی سر ندارم

دل من میگه که چشم

از چشات بر ندارم

بمون از پیشم نرو

که برادر ندارم

از غریبی دارم میرم

 هر لحظه از حال

کاش حرز ماد رو

می آوردی به دنبال، برای گودال

آه و واویلا

دانلود سینه زنی واحد ورود کاروان به کربلا شب دوم محرم 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 753 زمان : نظرات (0)

پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست

این سرزمین غمزده در چشمم آشناست

این خاک بوی تشنگی و گریه می دهد

گفتند: غاضریه و گفتند: نینوا ست

دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح

آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست

توفان وزید از وسط دشت، ناگهان

افتاد پرده، دید سرش روی نیزه هاست

یحیای اهل بیت در آن روشنای خون

بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست

توفان وزید، قافله را برد با خودش

شمشیر بود و حنجره و دید در «منا»ست

باران تیر بود که می آمد از کمان

بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست

افتاد پرده، دید به تاراج آمده ست

مردی که فکر غارت انگشتر و عباست

برگشت اسب از لب گودال قتلگاه

افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 514 زمان : نظرات (0)

تا باد به موی سرت افتاد دلم ریخت

تا اشک ز چشم ترت افتاد دلم ریخت

امروز میان تو و حُر ابن ریاحی

تا صحبتی از مادرت افتاد دلم ریخت

ای آینه ی خواهر خود تا که غبار

این دشت به دور و برت افتاد دلم ریخت

امروز که یک مرتبه در موقع بازی

بر روی زمین دخترت افتاد دلم ریخت

درباره ی تنهایی و بی یاوری تو

تا زمزمه در لشگرت افتاد دلم ریخت

خورشید من امروز که این سایه ی شوم

سرنیزه به روی سرت افتاد دلم ریخت

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 53
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 593
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,390
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 37
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,390
  • بازدید ماه : 3,390
  • بازدید سال : 1,318,423
  • بازدید کلی : 19,824,251