ماه ملک منظرم علی ، ای پسر بالا بلندم
مه پاره لیلا تویی ، ای دلبر گیسو کمندم
آهسته تر ببینمت جوونیِ رفته زِ دستم
داری میریُ بعد تو خزون میشه تموم هستم
بزار ببینم بازم چشاتُ
غروب تو میکشه باباتُ
اذون بگو بشنوم صداتُ
یا علی پیغمبر لشکرم
میکشه داغت منو اکبرم
وای .. ولدی ولدی ولدی علی ..
لعن الله قوما قتلوك يا ولدي!.. فقد استرحت من هم الدنيا وغمها ..
پاشو بببین خورشیدِ من
لشگر داره به من میخنده
بمیره بابا لخته خون
حلقِ تو رو داره میبنده
پهلویِ تو زخمی شده داغت شده شبیه زهرا
میام پیشت رو زانوهام پیر کرد منو داغ تو بابا
بردن تو چاره ایی نداره
گفتم اباالفضل عبا بیاره
برداره این جسم پاره پاره ..
امام سجاد از این جا به بعد ضه رو نقل میکنه .. میگه دیدم تو خیمه ها ولوله شد .. پردۀ خیمه رو بالا زدم دیدم جلو بابام داره میاد ، عمه م زیر بغل هاشُ گرفته .. چه خبره ، چیشده؟.. دیدم پشت سرش جوونایِ بنی هاشم دور یه عبا رو گرفتن یه بدن پاره پاره رو دارن میارن .. ای حسین ..