سند غربت شاه ولایت منم
اولین کشته ی راه ولایت منم
یاور حیدرم، سپر مادرم
محسنم من محسنم من
شمع روشنگر بزم هدایت منم
اولین کشته ی راه ولایت منم
نازنین کودکم، آیهای کوچکم
محسنم من محسنم من
من که از ولادت شدم شهید علی
از ازل بودهام شمع امید علی
غنچه ی چیدهام، ضربهها دیدهام
محسنم من محسنم من
قتل من قصه ی غربت مادر شده
قتل یک سوّمِ آل پیمبر شده
سوخت پا تا سرم در غم مادرم
محسنم من محسنم من
انتقام مرا بگیرد از قاتلم
حجةبنالحسن صاحب خون من
محسنم من محسنم من