loading...

آئین مستان

حسن خلج

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3748 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1159 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

سه شعبه ی بی آبرو، داره عجب زهری،داره عجب زهری

حسین بلند بلند میگه: اِنْکَسَرَ ظَهْری،اِنْکَسَرَ ظَهْری

وای کمرم،وای داداشم....رفقا یه چیز بهتون بگم باور میکنید؟بخدا باور نمی کنید،یه امشب و فردا شب مونده،ده شب تموم شد،اصلاً نفهمیدیم کی تموم شد،تا سال دیگه کی مرده؟ کی زنده؟خوشبحال اونایی که کربلای اربعینشون رو گرفتند.

سه شعبه ی بی آبرو،داره عجب زهری،داره عجب زهری

حسین بلند بلند میگه: اِنْکَسَرَ ظَهْری،اِنْکَسَرَ ظَهْری

کارم دیگه تمومه،امیر لشکرم رفت

من و به خاک نشوندند،امید آخرم رفت

یهو زینب از اون ته، از دم خیمه ها داد زد:

داداش فدای سرت، اینقدر خجالت نکش

آب نشد که نشد،قربونت برم

داداش فدای سرت، اینقدر خجالت نکش

تو جون فدایی شدی، منم میرم اسارت

ببینم کسی می مونه شب تاسوعا چشمش تر نشده باشه

هنوز رو چوب پرچمش،مونده جای دستاش،مونده جای دستاش

عباس ،دید حسین یه جوری داره تقلا میکنه شاید یه جوری بلندش کنه،گفت:صبر کن

میگه من و نبر حرم، روم نمیشه داداش،روم نمیشه داداش

داداش چرا نمی ری حرم؟مگه چی شده عباس جان؟

حرمله آسمونو، روی سرم خراب کرد

رباب با چه امیدی، رو قول من حساب کرد

حسین.....این صداها برسه کربلا.....اونی که دشمن این پرچم هاست کور بشه،این ناله هارو بشنوه،این اشک هارو ببینه،دیونه های امام حسین رو ببینند. ما نفسمون به نفس حسین بنده...حسین.......

حرمله آسمونو ،روی سرم خراب کرد

رباب با چه امیدی، رو قول من حساب کرد

پیکر من رو دور کن،از مشک پاره پاره ام

هرکاری کردم نشد،یه چیکه آب بیآرم

این ناله و اشک ها گوارای وجودتون باشه سر سفره اربابتون نشستید،اگه بدونید داستان این گریه های تو رو کی نشستند با هم تعریف کردند،اون روزی که فاطمه اومد خونه ی پیغمبر اکرم،گفت:بابا این بچه ای که در رحم دارم با من حرف میزنه،چی میگه زهرا جان؟بابا یه حرف هایی زده جیگرم رو پاره پاره کرده،هی میگه: یا اُماه اَنَاالغَریب، یا اُماه اَنَاالشهید. یه روز پیغمبر دید فاطمه سراسیمه وارد شد،گفت: بابا یه حرفی اضافه کرده،از صبح تا حالا دیونه ام کرده،چی میگه: یا اُماه اَنَاالعطشان.ماجرا چیه بابا؟فاطمه جان این بچه ات کربلا میره،بین دو نهر آب،با لب تشنه. گفت: بابا اگه قرار باشه من این بچه رو بزرگ کنم بره تیکه تیکه بشه،خب نمی خوامش،.فرمود:فاطمه جان یه روزی میآد دوستای ما دور هم جمع میشن،از حسین میگن،گریه میکنند،خدا گناهانشون رو میبخشه،اهل نجات میشن،خانم زهرا فرمود: پس اگه اینجوریه عیب نداره،بذار بره کربلا

پاشو بازم علم بگیر،دستاتو آوردم،دستاتو آوردم

لشکر دیدند حسین پیاده شد،یه چیزی رو از زمین برداشته،هی میبوسه،هی به چشماش میکشه، راوی میگه: گمان کردم حسین ورق قرآن پیداه کرده،جلو رفتم دیدم دست قلم شده.....عباس پاشو

پاشو بازم علم بگیر،دستاتو آوُردم،دستاتو آوُردم

گفت:نه اصلاً به روی خودش نمیآره،گفت:حالا یه چیزی بهت بگم،اصلاً نتونی بخوابی

تا برسم به جسم تو،صد بار زمین خوردم،صد بار زمین خوردم

قامت تو که آب شد، تن رقیه لرزید

بلند نمیشی؟

ببین نگاه دشمن، به سمت خیمه چرخید

گفتند دیگه برید برای غارت

قامت تو که آب شد، تن رقیه لرزید

ببین نگاه دشمن، به سمت خیمه چرخید

اینها حیا ندارن، فکری واسه حرم کن

پاشو برو با زینب، گوشواره ها رو جم کن

حسین......صدا برسه کربلا،ریشه کنی دشمن های پرچم امام حسین....حسین..

روضه شهادت حضرت عباس (ع) - سه شعبه ی بی آبرو، داره عجب زهری - حاج حسن خلج

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1644 زمان : نظرات (0)

 حاج حسن خلج

 

لشكر دارند به هم میگن:حسین زمین خورده، حسین زمین خورده

رو جسم اكبر اُفتاده، انگاری كه مُرده، انگاری كه مُرده

یه وقت دیدند یه خانم داره میدوه، هی به سرو سینه میكوبه، هی میگه: خدا بی برادر شدم، خدا عزیز برادرم رو كشتند، اومد از پشت سر شونه های ابی عبدالله رو گرفت، حسین پا میشی یا نه؟ از مادرم یاد گرفتم، اگه الان بلند نشی گیسوانم رو پریشان میكنم. بلند شد ابی عبدالله شروع كرد حرف زدن

پاشو ببین شكستم

داره می لرزه دستم

بعد یه عمر آخرش

خودم چشات و بستم

یه وقت ابی عبدالله به خودش اومد گفت:عجب توقعی از بچه ام دارم

نظم تنت به هم ریخت

فَـقَـطَّـعوهُ بِـالسُّیـوف اِربـاً اِربـا

نظم تنت به هم ریخت

چه خاكی شد بر سرم

ببین دارن می خندند

به اشكای خواهرم

خون ریخت روی صورت عقاب(اسب علی اكبر)، عقاب نفهمید كجا داره میره، یه عده زن های جراح آورده بودند،انتهای خیمه های لشكر دشمن كارشون بخیه بود.

زن های لشكر عدو، خدایی نامردند، خدایی نامردند

دور تن یوسف من، هلهله می كردند، هلهله می كردند

گرگ های كوفه كردند، بچه ام رو تیكه تیكه

خونه دل از دو چشمم، میرزه چیكه چیكه

هر كی صدای من رو میشنوه،به چشماش التماس كنه، چند قطره اشك، هدیه كنید، به روح همه انبیاء،اولیاء، هدیه كنید به روح خانم زهرا سلام الله علیها، هدیه كنید به روح همه ی گذشتگان از شیعیان و  محبین امیرالمؤمنین علیه السلام، پدرها، مادرها، اونایی كه این روضه رو شنیدند، گریه كردند، گریوندند:سر علی رو گذاشت رو زانوش، دلش آرام نگرفت، سر علی رو چسباند به سینه اش، دلش قرار نگرفت.آی مردم چه كرد؟سر رو گذاشت روی خاك های گرم كربلا، خم شد صورت رو صورت علی، حسین......

روضه شهادت حضرت علی اصغر (ع) شب هفتم محرم - پاشو ببین شكستم -  حاج حسن خلج 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2133 زمان : نظرات (0)

حسن خلج

 

دور لبات زبون نچرخون

با هم دیگه میریم به میدون

بابا برات جواب می گیرم

رو می زنم تا آب می گیرم

امام حسین علی اصغر رو گرفت بالا

آبش بدید می میره

آبش ندید می میره

حسین،غریب كربلا حسین

حسین،شهید نینوا حسین

اعظم ِ مصائب ِ عاشورا و كربلا، عطش ِ، تو دل ِ عطش گمان می كنم اعظم ِ مصائب همین كلمه ی مُنّوا عَلَینا باشه( منت بگذارید بر ما "برای بچه ام آب بیارید")

آی جماعت شما دیگه با شیر خواره كه جنگ ندارید

آی جماعت یه جرعه آب بهش بدید محض خدا منت بذارید

كاشكی حسین آب نخواسته بود،یه چیزی درگوشی بگم؟ خیلی جلوی رباب شرمنده شد،خیلی بد شد. بچه داره تو بغل حسین گریه می كنه

بابا چرا صدات عوض شد

سمت و سوی ِ نگات عوض شد

صدات بابا قلبم و كنده

سرت فقط به مویی بنده

لبت می خنده

یه جوری امام حسین كنار ِ علی اصغر مستأسل شد،خدا جبرئیل رو فرستاد،گفت: برو زود به حسین تسلیت بگو

چیكار كنم،كجا برم

خود ِ حروم زاده اش گفت: دلم برا حسین سوخت،نشستم زمین شروع كردم گریه كردن،دیدم یه قدم میآد سمت لشكر بر میگرده،چشمش به رباب می افته بر می گرده،مونده چه كنه

چیكار كنم،كجا برم، چه جور بگم علی سیراب شد

می گم رباب آب ندادن اما به جاش حسینت از خجالت آب شد

راوی میگه:حسین یه نگاه به خیمه ها كرد،یه نگاه به لشكر،راهش رو كج كرد اومد پشت خیمه ها، قنداقه ی خون آلود علی رو گذاشت روی زمین، با غلاف شمشیر یه قبر ِ كوچلو كند،قنداقه رو گذاشت توی قبر، همین كه دستش رو پر خاك كرد،دید یه صدای ناله میاد،حسین صبر كن آقا، من مادرم آقا،یه بار دیگه بچه ام رو بغل بگیرم آقا

اصغر كه به چهره از عطش رنگ نداشت

یارای سخن با من ِ دل تنگ نداشت

یارب تو گواه باش شش ماهه ی من

شد كشته ی جنگ و با كسی جنگ نداشت

روضه شهادت حضرت علی اصغر (ع) شب هفتم محرم - دور لبات زبون نچرخون - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1045 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

صدا گاهی برای گوش چون داروست

صدا گاهی خودش ازگوشها سرمیرود دراستخوان،درپوست

بوی یاس و بوی عودو بوی دود

امشب باحس شنواییتون کاردارم، صداهم طعم دارد درمیان گوش یا گرمست یاسردست"

صدا هم جنس های مختلف دارد

صدا گاهی لطیف و گاه نامردست

صداهم رنگ داردنیلی و آبی وسرخ وگاه هم زردست

شنیدن بعد میبخشدبه فهمیدن

شنیدم بعد خواهد دادبر دیدن

اگردقت کنی امشب!

یقین سمت صداهای زیادی گوشمان معطوف خواهد شد

شب سوم شنیدن روضه ای مکشوف خواهد شد

ببند ای روضه خوان چشم و

فقط اینبار تمرین شنیدن کن

شنیدن را برای مستمع مانند دیدن کن

همیشه میگن شنیدن کی بود مانند دیدن اما امشب میخواهیم کاری کنیم شنیدن بشود مانند دیدن

صداهای زیادی میرسداز روضه ی امشب شب سوم

صداهایی که در آن هست خیلی ازصداها گم

صدای راه رفتنهای طفلی خُرد بر صحرا

شنیدین؟!دنبال این صدا رو بگیربیا

به دنبال صدا که راه می افتم

صدا بعداز شتابی تند هم می ایستد کم کم

ومیگردم ..."

دنبال صدا آمدم صدای پای این نازدانه ابتدا تند با شتاب بعد دیدم آرام شد ایستاد،حالا صدای دوم

صدای پرده ای که میرود برآستان خیمه ای بالا

اینجا بود که من خودم صاحب صدای این پاها شنیدم و شناختم فهمیدم خانم سکینه هست پرده خیمه های بچه ها رو بالا زده روز عاشورا

صدای پا شتابش بیشتر از پیش میگردد

باعجله واردخیمه ی بچه هاشد؛بچه ها به جهت انس وعلاقه ای که به بی بی سکینه خانم دارند،برای چندلحظه گل خنده رو لباشون پیداشد؛ گفتن حتما خبرخوش آورده؛ عموآب آورده"شماها همیشه یه سال اینجورین خیلی در مصیبت ها آقا امام حسین گرم وداغین مخصوصا دراین ایام دهه عاشورا من همه سعی ام اینه قدم قدم جلو بریم یه هو گُر نگیریم" بتونیم زیادگریه کنیم،زیادگریه کنیم"خیلی زیادگریه کنیم الان هزاردویست چندساله آقا ومولای ما، امام زمان،هرروزداره زارمیزنه هرروز داره گریه میکنه ناله میزنه برای جدغریبش" حسین جانم،بریم؟! چه خبربودتوخیمه؟!

صدای پاشتابش بیشترشدازپیش

صدای خنده های کودکانه باعث آرامشند نه باعث تشویش میگردد

صدای پای کودک میشود کم کم صدای خش خش چیزی شبیه پوست روی خاک ..."

رمق دیگه نیست

صدای العطش ها هم بلندست ازدم این خیمه تا افلاک

صدابا بچه های خیمه میگوید:

عموعباس اگرکه رفت دیگربرنمیگردد

منتظرآب نباش!

شب سنگین و سرد بی عمویی هم به زودی سرنمیگردد

اگرتشنه اگربی تاب ...

آی بچه ها بیاییداز عمو دیگرنخواهیم آب

دیگه کسی صحبت آب نکنه

صداهای پس ازاین لحظه راتا عصر عاشورا به ترتیب این چنین بشنو:

عباسو که زدن؛ازآب که دیگه خبری نبود،یکی یکی سروصداها زیاد شد

صدای اول و اول ازهمه صوت صداهای هزاران تیررا توی کمانهادر کمین بشنو

صدای چَک چَک شمشیر

صدای کودکی که گفت درخیمه چرا کرده عمویم دیر

صداوقتی کشید ارباب عمودخیمه رااززیر

صدای خسته ی ارباب؛هل من ناصر ؟؟

ذیل صدای گریه یک کودک و بعدش صدای خوردن یک تیر

صدای بوسه ی خنجر

صدای خس خس حنجر

 صدای یابنیَّ یاغریب مادرِ مادر

امشب مگه شب سوم نیست؟!مگه شب رقیه نیست؟! این حرفاچیه میزنی؟! معمولا روضه خونها اون روضه سخته  رو میزارن آخر؛اینهایی که گفتم پیش اون روضه سبکهصداهای پس ازاین لحظه راتاعصر عاشورا به ترتیب این چنین بشنو:

و اول ازهمه سوت صداهای هزاران تیررا

توی کمانهادر کمین بشنو

صدای چک چک شمشیر

صدای کودکی که گفت درخیمه چرا کرده عمویم دیر؟

صدا وقتی کشید در باد عمودخیمه رااز زیر

صدای خسته ی ارباب،هل من ناصرن

ذیل صدای گریه ی یک کودک بعدش صدای خوردن یک تیر

صدای بوسه ی خنجر

صدای خس خس حنجر

صدای یابنی یا غریب مادرِ مادر

صدای بوسه ی مادر؛صدای این غم دل چسب

صدای استخوانها؛صدای تلخ نعل اسب

(صدای هلهله، غارت،صدای کیسه ی لبریزاز خلخالهاو زیورآلات گران قیمت

صدای دست روی گردن طفلی

صدای تیزسیلی خوردن طفلی)

صدای گوشواره موقع کنده شدن ازگوش

صدای خس خس سخت نفس وقتی که طفلی میرودازهوش

غریب کربلا حسین حسین ....

گوش بده گریه کن"گوش بده"ضجه بزن ..." گوش بده ناله بزن گوش بده" لطمه بزن گوش بده،هرکاری کنی حقه

صدای گوشواره موقع کنده شدن ازگوش

صدای خس خس سخت نفس

وقتی که طفلی میرود ازهوش

صدای ممتد افتادن طفلی زناقه دربیابان وصدای زجر وقتی میفشارد دندان به دندان و‌ ...

صدای قرمزشلاق و روی پیکرزخمیِ بیجان و‌.‌.‌.

صدای گریه درکنج خرابه وقت خوابیدن

صدای خوردن سر بر زمین

و حس ترسیدن...

صدای بوسه های آبدار ازگونه ی خشک پدرچیدن

به شوق آمدن بی هوش شد،کم کم...

وبعدازاین صدای گریه اش خاموش شدکم کم...

شنیدن آخرین حسیست که ازکارمی افتد

واین گونه صدای پای بابایش که می آید

رقیه پیش بابا باکبودی هاش زهرا وار می افتد

حسین بن علی طفل رامیبیند و یاد درودیوار...

حسین"تانفس داری نفس بگیروبگو، ریشه کنیِ هرچی دشمن شیعه هست" ریشه کنی هرکی نمیتونه رقیه ما راببینه"حسین..."گفتم برات،شنیدی، گریستی خودتو زدی"گفتم شنیدن میشود ماننددیدن امابا همه حرفا دوباره تحصیح میکنم برادر:شنیدن کی بود.... امان ازدل زینب،حسین....

 

دانلود بخش اول

روضه شهادت حضرت رقیه (س) - صدا گاهی برای گوش چون داروست - حاج حسن خلج

دانلود بخش دوم

روضه شهادت حضرت رقیه (س) - صدا گاهی برای گوش چون داروست - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 984 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

خوب نگاه کن که داره بارون می باره

آقای من مهدی دیگه خواب نداره

آسمون و زمین و غصه می گیره

مادرشم پیرهن خونی میاره

دنیا پر از غم شد

پشت فلک خم شد

ماه محرم شد

همه امیدم همین چشای ترمه

سایه ی این نور یه عمره رو سرمه

لباس مشکی هدیه ی مادرمه

رفقا اومد فصل عاشقی، روزها و شب هایی که منتظرش بودید رسید، آخ دیگه ان شاءالله تو این دهه براش بمیریم....

همین که روضه عطش رسید به سر

انگار که یه خانوم ایستاده پهلوی در

تا بوده رسم روضه ها این بوده که

مادر بیاد برای مجلس پسر

روضه بخون مادر

از بوسه حنجر

از پیکر بی سر

راسته میگن تو قتلگاه رسیدی و

با قامت خمت همش دویدی و

جسارته شمر و سنان و دیدی و

یه عده بی حیا با هیزم اومدن

نامردما خونمون و آتیش زدن

مثل در خونه دلم شعله وره

تموم زندگی من پشت دره

سوخته همه خونه م

ابریه بارونم

مات و پریشونم

آتیش گرفتم از سوز آهت فاطمه

داری میسوزی تو قتلگاهت فاطمه

خانوم خونه ام، چی بود گناهت فاطمه

تو ازدحام جلو چشام تو رو زدن

پیش نگاه بچه هام تو رو زدن

از همه معذرت میخوام، ولی باید بگم، خیلی سال پیش آقا انسانی روضه میخوند، میگفت یه همکاری داشتیم تو بازار، یه روزی اومد دیدم خیلی پکر و رفت تو حجره اش نشست، سرش انداخته پایین و احساس کردم مشکلی براش پیش اومده، رفتم جلو احوالش پرسیدم و گفتم: چیه؟ گفت: هیچی سر به سرم نزار گفتم: بابا بالاخره رفیقیم کار از من بر میاد؟ گفت: صبح که میخواستم بیام حرفم شد با خانمم، غفلت کردم از دستم در رفت یه سیلی زدم به خانمم، گفت خانمم یه کاری با من کرده همه تار پودم ریخته به هم، گفتم: چی شد؟ چی گفت؟ گفت: دستم برد تو اتاق دیگه گفت اینجا منو تو تنهاییم هرچی بزنی حقته ولی جلو بچه ها منو نزن.... جلو بچه ها چیه؟ جلو ی عالمه آدم....

تو ازدحام جلو چشام تو رو زدن

پیش نگاه بچه هام تو رو زدن

میریزه لاله از کنار معجرت

رد غلاف خنجرِ روی پرت

بازوت و شکستن

اما برای تو فاطمه این غم نیست، دومیش کشنده اس برات

بازوت و شکستن

جلو  چشای تو

دست من و بستن

میلرزه دستات تو موج سرد دلهوره

خاکای کوچه نقش غریبه چادره

انگار مجبورم یه کم بازش کنم، ریسمان بستن دارن علی میکشن میبرن، فاطمه بین در و دیوار پشت در افتاده، به قول بعضی ا نه بین در در کنده شده، در نیم سوخته رو پا بند نبوده، اون ملعون چنان لگد به در کوبیده در کنده شده رو بی بی افتاده؛ علی دارن میبرن، صحنه ای بود علی رسید عبا از دوش برداشت

وای مادرم، وای مادرم....

الان نگم کی یگم دهه محرمه؛ خوش به حالت علی یه عبایی داشتی رو ناموست انداختی، زینب اومد تو گودال گفت: حسین جانم ندارم معجر... حسین.... هرجا هستی بلند بگو حسین....

حسین جانم، حسین جانم

حسین جانم جانم جانم

 روضه شب اول محرم و گریز به روضه حضرت زهرا (س) - خوب نگاه کن که داره بارون می باره - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 429 زمان : نظرات (0)

خوب نیگا کن،که داره بارون می باره

آقایِ من مهدی دیگه خواب نداره ...

آسمون و زمینُ غصه می گیره

مادرشم پیرهَنِ خونی میاره ...

 دنیا پُر از غم شد

پشتِ فلک خم شد

ماهِ محرم شد ....

همه امیدم همین چِشایِ تَرمه

سایۀ این نور یه عمرِ رویِ سرمه

لباس مشکی هدیۀ مادرمه ...

رفقا ، اومد فصصلِ عاشقی ... روزا و شبایی که منتظرش بودید رسید ... دیگه ان شالله تو این دهه براش بمیریم ...

همین که روضۀ عطش رسید به سر

انگار یه خانوم ایستاده پهلویِ در

تا بوده رسم روضه ها این بوده که

مادر بیاد برایِ مجلس پسر ...

روضه بخون مادر

از بوسۀ حَنجر

از پیکرِ بی سر ...

راسته میگن تو قتلگاه رسیدیُ و ...

با قامتِ خَمت همش دویدیُ و ...

جسارتِ شمر و سنان و دیدیُ و ...

شبِ اولیِ بریم مدینه ببینیم چه خبره ... بشینیم پایِ حرفایِ امیرالمومنین  ...

یه عده بی حیا با هیزم اومدن

نامردما خونَمونُ و آتیش زدن ...

 مثلِ در خونه دلم شعله ورِ

تمومِ زندگیِ من پشتِ درِ ....

سوخته همه خونه م

ابریه بارونَم

ماتُ و پریشونم ...

آتیش گرفتم از سوزِ آهت فاطمه

داری میسوزی تو قتلگاهِت فاطمه

خانوم خونه م چی بود گناهت فاطمه

ایشاالله هیچ مادری رو جلو بچه هاش نزنن ....

تو ازدحام جلو چشام تو رو زدن

پیشِ نگاهِ بچه هام تو رو زدن ...

میریزه لاله از کنارِ معجرت

ردِ غلاف خنجرِ رویِ پرت ...

بازوت و شکستن الله اکبر ..

جلو  چشای تو

دست من و بستن ...

صحبتِ یه خانومِ هجده ساله هستا ... صحبت از یه پیرِ زنِ نود ساله نیستا ...

میلرزه دستات تو موجِ سرد دلهوره

خاکایِ کوچه نقشِ غریبه چادرِ ....

رسیمان بستن ... دارن علی رو میکِشن ، میبرن ...فاطمه بینِ در و دیوار پشتِ در افتاده ...به قول بعضی ها نه بینِ در ، در کنده شده .... در نیمه سوخته رو پا بند نبوده ... بی ادبِ بی تربیت چنان به در کوبیده ، در کنده شده رو بی بی افتاده ... علی رو دارن میبرن .... صحنه یه صحنه ای بود علی رسید عبا از دوش برداشت .....وای ... مادرم ... وای ... مادرم ...چه کنم دهۀ عاشوراست ، فصلِ مردنِ عاشقاس ، الان نگم کِی بگم ..." خوش به حالت علی ، یه عبایی داشتی رو ناموسِت انداختی .... زینب اومد تو گودال ... گفت حسین جانم ....ندارم معجری ......

حسین ....

حسین جانم،حسین جانم،حسین جانم جانم جانم

 

تعداد صفحات : 16

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 238
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 2,469
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 2,469
  • بازدید ماه : 105,012
  • بازدید سال : 1,147,153
  • بازدید کلی : 19,652,981