میرود سمت مسجد کوفه / با دلی با خسته از زمانه ی خود
خسته از کوفیان و بی دردی / غرق اندوه بی کرانه ی خود
گریه های شبانه او را / گونه خیس ماه می داند
شرح سی سال بی کسی ها را / دل بی تاب چاه می داند
میرود سمت مسجد کوفه / تا که با عشق بی حساب شود
میرود تا محاسن خورشید / بین محراب خون خضاب شود
چرا می خوای خضاب کنی علی جان ، توی این سی ساله چرا خضاب نکردی؛ گفت: علی جان چرا محاسنت خضاب نمی کنی ، گفت: مگه نمیدونی من عزادارم. عزادار کی هستی مولا من ، فرمود:مگه نمی دونی فاطمه منو زدن ، مگه نمی دونی زهرای منو کشتن؛ آقا اون که مال بیست پنج سال پیش بود. ساکت شد ، من هنوز داغدار زهرا هستم
وای مادرم مادرم مادرم وای مادرم مادرم مادرم
هی به آسمان نگاه می کنه ، هی میره تو صحن حیاط خونه ؛ هی به آسمان نگاه می کنه کی صبح می شه ، کی وعده دیدار می شه ، هی ستاره ها رو نگاه میکنه ؛ ام کلثوم جیگرش خون شد اومد؛ تو صحن حیاط یه چند دوری دور بابا گشت ، بابا چرا اینقدر بی تابی بعد مدتی امشب مهمان من شدی ؛ بابا چیه اینقدر به آسمان نگاه می کنی. صد ها روایت حدیث پشت این مطلبی که فرمودند: که بزرگترین وسیله جلب رحمت خدا گریه برا امام حسین است. امامی (امام علی) که به منو شما دستور میده میگه اگر هر راهی رفتی به درگاه الهی راه پیدا کنی نشد برو در خونه حسین با حسین بایا ، خودش اول کسی به این فرمایشش عمل می کنه ؛ من گمانم اینه هی آسمون نگاه می کرد زیر لب می گفت: حسین