loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد اربعین حسینی,متن سینه زنی زمینه اربعین حسینی,متن سینه زنی شور اربعین حسینی,روضه اربعین حسینی,روضه امام حسین,روضه زبان حال حضرت زینب,سینه زنی اربعین حسینی,متن مداحی اربعین حسینی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2145 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1707 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1243 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 678 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 620 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 585 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3478 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6677 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2826 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3741 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3225 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3548 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3648 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7231 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4937 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5876 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4354 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5522 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4165 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 713 زمان : نظرات (0)

 

آه ای لاله زارِ شش گوشه

داغِ خون خداست بر دل ما

چون رقیه شبیه اُمِ بَنین

حسرت کربلاست در دلِ ما

اربعین شد دوباره جا ماندیم

کار نوکر به اشک و آه افتاد

سمت کربُبَلا به اِذن بتول

دلِ ما هم پیاده راه افتاد

 من یه حرفایی رو نمیزنم، نه تو خجالت بکشی نه من" اصلاً انگار نه انگار امروز اربعینِ، به رویِ خودتم نیار، فقط نگی نفهمیدا .. ما قرارمون اینا نبود .. برا همه عالم جا بود .. برا ما جا نداشتی .. خوب خرابم کردی .. اما من ولت نمیکنم .. ببین ، من برو نیستم، کربلا نشد نشد، اینجارو کربلا میکنیم، من حرم ندیده نیستم .. من میخواستم بیام دورِ کجاوۀ خواهرت .. آخه شنیدم چهل روزه غلام نداره .. من شنیدم چهل روز کسی نبود رکاب براش بگیره .. من میخواستم بیام اونجا دور کجاوه خواهرت نوکری کنم ..

سر خود گرم میکنم چندیست

سه چهار روزِ غصه پیرم کرده، بعضی رفیقام، گُم و گور کردن خودشونو .. گفت میرم یه این ور اون وری، با زائرا که میان برمیگردم میگم کربلا بودم .. جواب مردمُ چی بدم؟.. من کم برا بچه هات خودمو نزدم .. هنوز صورتا جا لطمه هست ..  چکاری کردی با ما .. من از شبی که خواهرت در به در شد .. یه شب بدون روضه خونه نرفتم .. هر یه دونه ای که به بچت زدن منم خودمو زدم ...

سر خود گرم میکنم چندیست

گاه با روضه گاه با حافظ

هر که را دیدم از رفیقان گفت

میروم کربلا ، خداحافظ ...

چه دلی ازمون سوزوندن ، بچه ها ، یه سری به خودمون بزنیم چه خبره؟.. بعضی وقتا میشینم با آقام حرف میزنم، میزنی بزن با کربلا نه .. من به حرمت وابسته شدم .. من یخورده حرمم دیر میشه بد اخلاق میشم .. من به حرمت عادت کردم .. من نجفم دیر شده .. دلم برا اون عقب عقب رفتن تو حرم تنگ شده .. دیدید یه جوری عقب میره انگار جلوش وایساده .. السلام علیک یا ... میرم میام آقا ...

اربعین شد دوباره جا ماندیم

از ره دور اَلسَّلامُ عَلَیْک ..

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یامَذبُوح

شاه منحور اَلسَّلامُ عَلَیْک

تنه بی پیراهن ، سَلامٌ علیک

سر اربابِ من ، سَلامٌ علیک

کشتۀ بی کفن ، سَلامٌ علیک

پاره پاره بدن ، سَلامُ علیک

آه ، ای ماه غیرتی پاشو

جانِ آواره برلب آمده است

از سَفر دل شکستهِ برگشته

پاشو عباس زینب آمده است

حجره داره تو بازار ، امام حسینی، عمده فروش، یه مشتری داشت اهلِ عراق ، هر وقت این میومد مغازش این بهم میریخت ، میگفت بو حسینُ میدی .. وقتی بهش جِنسی میفروخت یه قیمتی میزد، میگفت نوش جونت، هر وقت از جلو حرم رد شدی بگو سلامت رسوند ، یه بار گفت حاجی ، چرا کربلا نمیای؟.. گفت من هر سال با زن و بچم کربلام اربعین ، یه قسمی گذاشت ، تورو به ارباب این بار که اومدی ، قدمت رو چشام ، میخوام عوض این همه زحمت ، یه بار جبران کنم، آدرسُ داد، عراق رفته ها میدونن، اونجا اینجور نیست کوچه خیابون فلان محله پشت خیمه گاه اَبو زَهرا همه میشناسن ، با زن و بچه ش رفت دو سه روز به اربعین کربلا، پُرسون پُرسون پیدا کرد گفتن اون خونه رو میبینی؟ خونه اَبو زهراست ، رسید دید دوتا دره کدومو بزنم ، این در سمت راست رو زد صاحب خونه غریبست ، تا اینا رو دید گفت زَوّارید، گفت آره ، گفت قدمت رو چشام ، گفت نه آقا ، دنبال آدرسم ، گفت این حرفا نیست ، در خونه منو زدی جایی نمیزارم بری .. گفت ممنون شمام ، اما باید برم ، گفت به همین امام حسین نمیزارم بری ، مردم دنبال اینن یه لقمه نون بِدَن زوّار تو اومدی در خونم .. آقا فرستادتت .. تو این گیرو داد، در خونه بغل واشد همون مشتریه، تا این حاجیه رو دید سلام خوش اومدی، اشتباه درو زدی اومد بگیره دستشو ، این پرید وسط گفت نشد، مهمون منه ، گفت آقا رفیقمه .. گفت رفیقت اگه بود در خونه تو رو میزد، آقا به من نگاه کرده .. گفت دیدم داره دعوا میشه یه نگاه به حرم، چیکار کردی با مردم ... حاجی، بخدا نمیزارم بری، گفت دیدم با این رفیق ما بگو مگو، صداشون بالا رفت، یه چیزی در گوشش گفت دیدم این رفیق ما گفت باشه، به تو میرسه، گفت خوشحال اومد طرفم گفت دیدی مهمون منی .. خوش اومدی، بخدا نمیام، تا نگی بهش چی گفتی، اصرار، گفت راستش تازگی، طایفه و عشیرۀ اینا ، جوون منو کشتن، رسم عراق اینه، تا یه خون ازشون نگیریم کوتاه نمیایم .گفت در گوشش گفتم اگر بزاری بیان، از خونِ جونم میگذرم، گفت همون جا افتادم، کاش شما عاشورا اینجا بودید ..

یه جوون، خونشو ریختن، زناشونو آوردن جلو، داد میزدن کِل بکشید، آقاتون دست به کمر شد .. صدا میزد بابا .. صدا قح قحه شونو میشنوی؟ پاشو  عمت داره میاد ...

خیزو ازجا  آبرویم را بخر ...

خیلی نگران نامحرم بودی؟ خیلی نگران بودی زینب، تو نامحرما نیاد، پس خوب شد نبودی، دم دروازۀ شام .. دست زیر چونه زده بودن ...

راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد

این همه چشم خریدار خدا رحم کند ...

حسین ...

برگَشته ام به کرببلا یا أخی الغریب

بی تو دِگر فِتادم از پا أخی الغریب

قدم ز غصه هایِ تو تا شد أخی الغریب

بعد از تو نیست خیر به دنیا أخی الغریب

یک اربعین پس از تو بلا دید خواهرت

رفتی و بعد تو چه ها دید خواهرت

باید این شبا تو کمک بدی ، خیلی از رفیقامون نرفتن گفتن بمونیم روضه ها خالی نشه .. از صبح این ور اون ور دارم داد میزنم، به اربابم هر چی دادن میزارم وسط، هرچی هم تو این چند روز دلت سوخت بزار وسط ، من میگم، یه ثواب اونی که رفته میبره ده تا ثواب توی نرفته ، وقتی تَقَلّا برا رفتن میکنی بی بی میگه جانم .. چند تا تون به این و اون رو زدید نشد .. رفیق میشناسم، به صاحب کارش گفته حقوق یه ماهَ مو نده، سه روز برم بیام ... هواست به ما هست یا نه؟ میدونم سرت شلوغه اما منم دل دارم .. میخوام این دوسه تا بند و با من بیای ها،

آورده ام کنار مزارت سر تو را

 از ساربان گرفته ام انگشتر تو را

 دق داده اند بی صفتان مادر تو را

از بس زدن در همه جا خواهر تو را

یک دم نظر نما که تن من شده کبود

رفتم به شام در بر من محرمی نبود

رسیدن کربلا ، زنایِ بنی اسد غوغا کردن، چند جا زنا خیلی به آل الله خدمت کردن .. یکی اینجا بود ، زنا بنی اسد رفتن به مرداشون گفتن نمیرید ما میریم .. تن بچه هایِ زهرا رو زمینِ .. دور تا دور قبرا آماده ، الآن صاحبایِ قبرا میان نگاه کردن دیدن از دور، دونه دونه، مثل برگ خزان .. از بالا مرکبا، با صورت میان پایین .. دویدن زنا ... رسیدن به اولی خانم پاشو، اینجا که قبری نیست ، قبرا جلوست، صدا زد برو کنار، کجا بودی ظهر عاشورا .. قاسمم همین جا تیکه تیکه شد .. دیدن اینا آروم نمیشه رفتن جلو تر ، خانم پاشو .. قبرا جلوست، گفت برو کنار .. کجا بودی برادرم علی اکبر رو همین جا عربا عربا ... دیدن نه، کار جمع نمیشه، بریم سراغ بزرگتر اومدن بالا سر زینب، خانم شما بزرگید ، پاشو قبر جلوست، خانم جیغ کشید .. برید کنار .. کجا بودید صبح یازدهم .. اسباشونو نعل تازه ... اینقدر رو تنش دُوُندَن ... همه صحرا بوی حسین .. آه ...

بالاخره اومد بالای قبرا ..

از دوریت حسین گریبان دریده ام

رفتی و بعد تو، چه بلایی، کشیده ام

من ناسزا  ز دشمن زهرا شنیده ام

دشمن تر از یهود به حیدر ندیده ام

از آتش یهود به سرها نشانه است ...

دم دروازۀ شام، اومد گفت یا شمر، من از تو تاحالا چیزی خواستم، نه والله" یه خواهش دارم، بگو مارو از شلوغی نبرن، بازار نبرن، یه بار بحرف خانم گوش کرد، تا مسیر عوض شد، خانم دوید، بگو از بازار ببرن .. اونجا نه ، محلۀ یهود ...

از آتش یهود، به سرها ، نشانه است

بر گونه هایمان اثرِ تازیانه است

عرض روضه ام یه جمله است. همه رو آروم کردن، دو نفر آروم نمیشدن .. یکی ربابه .. هر چی دست رو سرش، خانم آروم، بچم کجاست؟..  هر کی یه قبری رو بغل، بچم کجاست؟.. امام سجاد اومد آرومش کرد، خودم گذاشتم رو سینه ش نگران نباش جاش خوبه .. رباب آروم شد، اما سکینه آروم نمیگرفت .. هی میگفت وینَ عمی .. یه ظرف آب برداشت رفت سمت علقمه عمو پاشو .. پاشو .. آب برات آوردم .. عمو آب فرات ...

اِی سایۀ بلند تو بر سر بلند شو

جانم شود فدات برادر بلند شو

پس داده اند چادر مادر بلند شو

زخم جبین من شده بهتر بلند شو

بنگر چگونه از غم تو سال خورده ام

برخیز تا کنار مزارت نمرده ام ...

یادم نمیرود که چه دیدم ز روی تل

من نالۀ بُنَیَّ شنیده ام زِ روی تل

فریاد یا حسین کشیده ام زِ روی تل

 بر سینه ات نشستُ دویدم ز روی تل

آن نانجیب خنجر خود را بُرون کشید

رأس تو را مقابل من از قفا برید ...

بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی ...

دانلود قسمت اول

دانلود قسمت دوم

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 777 زمان : نظرات (0)

اربعین اومده و دِلا پریشونه، حسین جانم  
عالمی برای تو بی سَروسامونه، حسین جانم  
همه کوله بارشونُ یک به یک بستن،سَفر کردن
فُطرسِ مَلک داره چاووشی میخوونه،  حسین جانم  
 زائرِ کربلا، دست بِذار رو زانو یاعلی بگو پاشو  
 زائرِ کربلا، مثلِ قطره سوی دریا برو دریا شو  
 زائرِ کربلا، دم به دم؛ قدم قدم، زائرِ آقا شو  
ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله......
دل به جاده می زَنَن دوباره زینب ها، حسین مولا  
نغمۀ یا فاطمه نرفته از لب ها، حسین مولا  
این زمین بازم به یادِ اُسرا اِنگار، حسین مولا  
میشه پُرستاره از آبله ها، شب ها،  حسین مولا  
زیارةُ الحُسین، یعنی اِقتدا به شاهِ کربلا کردن
زیارةُ الحُسین، یعنی کارِ زینبی بَرا خدا کردن
زیارةُ الحُسین، یعنی هر قَدم بَرا، یَمن دعا کردن
ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله......
قطره ایم و با عنایتِ تو دریاییم، حسین مولا  
واسه جون دادن ،به راهِ تو مهیاییم، حسین مولا  
راهِ کربلا رو خونِ شهدا وا کرد، چه غوغا کرد  
اربعینا سرِ سفرۀ  شهیداییم، حسین مولا  
 تو راهِ انقلاب، مرد و زن؛ پیر و جوون؛ همه علمداریم‌  
سازش نمی کنیم، هیچ امیدی واسِه دشمنا نمی ذاریم
با سعیُ صبرمون،بانگ عجل لِولیک الفرج داریم  
ثارالله ثارالله لبیک یا ابا عبدالله......
آهِ یا زینبُ یا زینبُ یا زینبْ أَغِیْثِینی  
 آه ای زینب ای زینب ای زینب... بفریادم برس
إنَّنی أسألُ یا زینبُ یا زینبْ أَجِیبینی
 من از تو درخواست کمک دارم... جواب مرا بده 
أینَ عباسُكِ یا زینبُ یا زینبْ ؟ و دُلِّینی  
 ای زینب! عباس تو کجاست؟.. به من نشانش بده
هل بَقَى یَحْرِسُ خَیْماتِكِ یا زینبْ بِلا عَینِ ؟!!  
 آیا هنوز بدون چشم، از خیمه هایت پاسداری می کند؟
جَرَى الَّذی جَرَى، و أتاكِ الأربعینُ یُرْجِعُ الذِّكرى
 شد آنچه شد... اربعین آمد و خاطراتت زنده می شود  
أتْعَبَكِ السُّرى، و قَضَیْتِ العُمرَ بالأحزانِ كالزَّهرا
 اندوه تو را خسته کرده است... و تو عمرت را چون زهرا با حزن گذراندی
قُلتِ :" كما تَرَى، یا أخی عُدْتُ من السَّبیِ مع الأسْرى "
 تو گفتی: "برادرم... همانطور ک میبینی به همراه اسرا از اسارت برگشتم"  
یازهرا .. یازهرا .. إنَّ أَخی قَد بَقى عُریانا
 یا زهرا یا زهرا... برادرم عریان ماند
 زینبیاتُ الهوی قد جِئنَ "مَشایَّه"  كَما زینبْ    
 کسانی که هوای زینب در سر دارند، "پیاده" آمده اند... مانند زینب
ولِسانُ الحالُ " یا زینبْ إِلِشْ جَایَه،  اِبْدَمِعْ یِلْهَبْ "  
 و زبان حالشان این است "یا زینب به سوی تو می آییم... و اشک سوزان از چشمان ما جاری است
و الحِجابُ الزینبیُّ لهمُ رایةْ رِضاً للرَّبْ  
 پرچم آنها حجاب زینبی است... برای رضای خداوند  
هُنَّ مِعراجُ رجالِ اللهِ للغایةْ بِوقتِ الحَربْ  
 آنها معراج مردان خدا در راه هدف هستند... در زمان جنگ
 نَهجیَ زینبیْ، بحجابی و عَفافی و شَجاعتی  
 شیوه زندگی من زینبی است... با حجابم و عفافم و شجاعتم  
 أَدْعَمُ مذهبیْ، وهو یَحمینی و یَحمی لی مَكانتی  
 از مذهبم دفاع میکنم.... و او مرا وجایگاهم را حفظ می کند
أختاهُ فارغَبی، فی الحِجابِ فهو تاجٌ من كَرامةِ   
 ای خواهرم به حجاب روی بیاور... که حجاب تاج کرامت است
 یازینب .. یازینب .. إنَّ أخاكِ قَضَى عُطشانا  
 یا زینب... یا زینب... برادرت تشنه شهید شد


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 425 زمان : نظرات (0)

من زینبم از صحنه های جنگ اومدم
از فتح شهر فتنه و نیرنگ اومدم
سرافراز ولی دلتنگ اومدم
عباس نبود سرِ رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن
وای حسین حرف بود که شنیدیم
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
عباس نبود سرِ رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن
وای حسین حرف بود که شنیدیم ،
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
من از چهل شامِ سیاه و تار اومدم
از زجر سرگردونی تو بازار اومدم
با این چشای خونبار اومدم
عباس ندید سنگایِ روی بامو
عباس ندید نالۀ دخترامو
عباس ندید هلهله هایِ شامو
وای حسین هیچ کسی توی بازار
حالم رو نفهمید
اشکامو ندیدی ، ولی خدا دید
 
عباس نبود سر رامون نشستن
عباس نبود دست ماها رو بستن
عباس نبود فرق منو شکستن  
وای حسین حرف بود که شنیدیم
سنگ بود که می بارید
مشت بود که می اومد ، ولی خدا دید
من اومدم با نیزه ها دنبال سرت
تو اومدی با سر به دنبال دخترت
منو کشت غمِ یاسِ پرپرت
من بودم و گریه و آه و ناله
من بودم و تنِ کبودِ لاله
من بودم و جنازه ی سه ساله
وای حسین از بس که کتک خورد ،
از بس که نخوابید
جونش به لب اومد ولی خدا دید
حسین...

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 319 زمان : نظرات (0)

بگیر جان مرا بر همین تراب حسین

که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین

 یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم

نه نای ماندن دارم .....

چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره

نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن

اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟

مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین

ندیده مثل شب و روزهای زینب را

به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین

اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است

چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین

داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته

{دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم رو برو شد

بیا برگرد خیمه ای علمدارم

من و تنها نگذار ای کس و کارم}

حسین......

چهل شب است که میگویم السلام علیک

چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین

این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت

بابا!

دخترت از دنیا بریده

بدون تو خوشی ندیده

ببین همه موهام سفیده

بابا!

حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین..........

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2474 زمان : نظرات (0)

بعد یه عالمه بلا و درد و غم کشیدن

پاشو داداش مسافرای اربعین رسیدن

یا حسین به قلب پاکت سلام

من اولین زائرِ کربلام

وای برات گریه کردم هر شب

وای بگو ای طبیب هر تب

وای که راضی شدی از زینب

من و ببخش اگه تا حالا واسه تو نمردم

من و ببخش اگه برات کم تازیونه خوردم

من و ببخش اگه تنت رو

دست خاک گرمه صحرا سپردم

طبیعی ِ از اول محرم گریه کردی، نوکرا هم نفس زدن پا به پاشون گریه کردی، گریه کردی اما تشنه نموندی، گریه کردی اما گرسنه نموندی،گریه کردی اما پا برهنه تو بیابونا نرفتی،قربون گریه ی تک تک شما برم.

امام صادق علیه السلام فرمود: مثل برگی که ازدرخت آروم آروم رو زمین می افتاد، تا این زن و بچه رسیدن خودشون رو ازمحمل ها روی این قبرها انداختن

اونایی که رسیدن کربلا خبر میدن، میگن: من الان رسیدم کربلا،یکی میگه: ما تنظیم  کردیم روز اربعین برسیم کربلا، دلشوره ندارن،میگه: برسیم کربلا، می رسیم پیش محبوبمون امام حسین، قلبمون آروم میشه، ولی تنها کسی که حالش بد بود هر چی نزدیک کربلا می شد اونم زینب بود، می گفت: اون روزی که من وارد کربلا شدم،رقیه با من بود، حالا رفتم برگشتم بی رقیه.

تا خودشون رو انداختن روی این قبرا،یکی میگه: جانم حسین،یکی میگه: علی اکبرم،یکی میگه: علی اصغرم، یکی میگه: قاسمم،یکی میگه: عبدالله، هر کی عزیزش رو صدا میزد،عاقبت همه دور عمه ی سادات رو گرفتن،چون از شب یازدهم کسی گریه ی زینب رو ندیده بود، تازه روضه خوانی های زینب شروع شد، زینب تو کربلا فقط یه جا روضه خوند، اونم توی گودال بود، روضه خون زینب، گریه کن یه دختری بود، عمه این بدن کیه؟

پیغمبر تا دید فاطمه گریه میکنه،گفت: عزیزم چرا گریه میکنی؟ گفت: بابا! شما که نیستی،علی که نیست، داداش حسنش نیست پس کی برا حسینم گریه میکنه؟صدا زد غصه نخور، آخرالزمان یه عده ای میان، مرداشون مثل زن جوان مرده داد میزنن

گفت تو این عالم همه چیز مردونش خوبِ، اما گریه ی برا حسین زنونه خوبِ، امروز نمیگم برا حسین داد بزن،  امروز میگم برا یه نفر دیگه داد بزن، زینب  همچین که گریه می کرد،یه وقت دید سکینه داره میره یه سمتی، گفت: عمه! همه جای عالم گریه کنِ بابا دخترِ، کجا داری میری؟ صدا زد:عمه جان! رباب برا علی اصغر گریه میکنه، لیلا برا علی اکبر گریه میکنه، نجمه برا قاسم گریه میکنه، تو برا بابام گریه میکنی، اما کربلا عموم کسی رو نداره، میخوام برم بگم عمو کجا بودی پامونو تو مجلس شراب باز کردن؟....

همه دور زینب رو گرفتن، یه وقت دیدن زینب داره حرف میزنه، داداش! اگه اینجا نامحرم نبود، آستینم رو بالا میزدم،جای تازیانه هارو بهت نشون میدام، یه نگاه کرد گفت: حسین یادتِ چهار ساله بودم،نیمه شب می اومدیم کنار قبر مادر، بابا اول حرفی که زد صدا زد: حسن جان! حسین جان! این روشنایی هارو کم کن، نمیخوام چشمی به چادر زینب بیوفته... فقط همین قدر بگم داداش: خواهرت از مجلس بازار رد شد، از محله یهودیا..... حسین....

در این سفر یک اشتباه کردم

تو چوب خوردی من نگاه کردم

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1455 زمان : نظرات (0)

برادر جان یتیماتو آوردم من سرِ خاکت
چهل روزه که ماها رو نیاوردن سرِ خاکت
خودم رفتم دلم جا موند دَمِ رفتن سر نعشت
رسیدم با سر زانو با جون کندن سر خاکت
بی قرارم سر خاکت
شِکوِه دارم سر خاکت
جای شونه ات برا گریه
سر میذارم سرِ خاکت
خودم دیدم سر تو با بنی هاشم سر نیزه
سر عباس سر اکبر سر قاسم سر نیزه
خودم دیدم چه آیاتی برام خوندی سر بازار
صدات می برد دل تنگ منو دائم سر نیزه
گریه کردی سر نیزه
دل رو بردی سر نیزه
قاری من سر بازار
سنگ می خوردی سر نیزه
بی قرارم سر خاکت
شِکوِه دارم سر خاکت
جای شونه ات برا گریه
سر میذارم سرِ خاکت
نمی دونی چیا دیدم دم آخر سر گودال
تک و تنها می جنگیدم با یک لشکر سرِ گودال
از اونی که می ترسیدم از اون بدتر سرم اومد
تو روی خاک ته گودال من و مادر سر گودال
می زدم بال سر گودال
رفتم از حال سرِ گودال
چادر رو سر زینب
شد لگد مال سر گودال
بی قرارم سر خاکت
شِکوِه دارم سر خاکت
جای شونه ات برا گریه
سر میذارم سر خاکت

 

 

تعداد صفحات : 12

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 314
  • آی پی دیروز : 567
  • بازدید امروز : 1,273
  • باردید دیروز : 4,883
  • گوگل امروز : 12
  • گوگل دیروز : 48
  • بازدید هفته : 23,960
  • بازدید ماه : 87,062
  • بازدید سال : 1,129,203
  • بازدید کلی : 19,635,031