علم و به دوش گرفتی
مشک و تو آغوش گرفتی
خدا یارت باشه سقا
داداش رشید زینب
خونه ی امید زینب
برو چشم براتم اینجا
برو چشم به راه می مونم
دم خیمه گاه می مونم
یه گوشه با گلای یاس
هی میگم خدا نکرده
نکنه که بر نگرده
از همین می ترسم عباس
برو ولی زودتر بیا،خواهرتو بی تاب نکن
با رفتنت این خیمه گاه و،رو سرم خراب نکن
اما اگه یه ذره احتمال میدی نیای نرو
پیش همه سکینه رو شرمنده ی رباب نکن
گریه نکن این جوری زینب می میره
گریه نکن رقیه گریه اش می گیره
اباالفضل،اباالفضل....
تو عموی باوفایی
دلخوشی بچه هایی
دلخوشی شون رو نگیری
قربونت برم الهی
چی بگم چقدر تو ماهی
پیش زینب سر به زیری
دارم از نفس می افتم
یادته بهت چی گفتم
پشت خیمه ها اباالفضل
داداشم حسین غریب
اینجا پر از نانجیب
نذاریش تنها اباالفضل
اینها منتظرند کار تو رو تمام کنند
سر حسین و ببُرند حمله به خیام کنند
اینها می خوان خواهرتو برا اسارت ببرند
با غل و زنجیر زینب و وارد شهر شام کنند
گریه نکن این جوری زینب می میره
گریه نکن رقیه گریه اش می گیره
اباالفضل،اباالفضل....
تو دلت یه دنیا درده
تو چشات غم خونه کرده
غم نخور دردت بجونم
ای به هیبتت بنازم
رگ غیرتت بنازم
ای داداش پهلوونم
میدونم طاقت نداری
زینب و تنها بذاری
قربون دلت علمدار
زینب و یه مش حرامی
زینب و سنگای شامی
وسط کوچه و بازار
به مادرت ام البین برم مدینه چی بگم
کبودی های صورت منو ببینه چی بگم
میگه اباالفضلم چی شد،که بردنت بزم شراب
اگه بگه چی اومده سر رقیه چی بگم
گریه نکن این جوری زینب می میره
گریه نکن رقیه گریه اش می گیره
اباالفضل،اباالفضل....