loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت امام حسن,شهادت امام حسن,روضه شهادت امام حسن,امام حسن,روضه امام حسن,متن مداحی شهادت امام حسن,متن مداحی امام حسن,مداحی شهادت امام حسن,مداحی امام حسن,متن روضه همراه با صوت,متن مداحی همراه

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2234 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1745 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1292 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 608 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6709 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3814 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4371 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4181 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 197 زمان : نظرات (0)

یا ذالکرم به غربت عشاق رحم کن

*اين شب و روزا خيلي ماهارو مسخره مون میکنن، میگن: چتونه؟ سیاه پوشی یه روز ،دو روز،ده شب، زخم زبون میزنن...خوشبحال اوني كه دو ماه مشکی می پوشه، غذا میارن براش مراعات میکنه، کم غذا میخوره، میگه: این روزا بچه های آقام کم غذا خوردن، آب میارن براش نگاه میکنه میگه سلام بر لب تشنه... حسین جان! آبت ندادن ،تشنه کشتن تو رو ميانِ دو نهرِ آب... بعضي ها ،حواسشون به دل امام زمانشون هست، خيلي ها هم الان رفتن شمال تفريح... کاری به دل حجة ابن الحسن ندارن....*

یا ذالکرم به غربت عشاق رحم کن

کی می رسی به داد دل بی قرار ما

صاحب عزا به مجلس ما هم سری بزن

رحمی نما بر این جگر داغدار ما

ای کاش گریه وا کند این دیده بنگرم

در مجلس عزا تو نشستی کنار من

*حواست به آقات باشه، به والله امام زمان میاد، امام صادق به شاگردشون فرمودن دیروز جلسه ی درس نبودی؟ گفت: آقاجان! دیروز اول محرم بود ما رسم داريم، برا جد غریبِ شما روضه می گیریم. اقا تحسین کرد فرمود: دَمِ در من رو ندیدی؟ عرضه داشت آقاجان! تو تاریکی متوجه نشدم، اما چرا داخل تشریف نیاوردید؟فرمود: خواستم بیام داخل اما دیدم‌ مادرم زهرا نشسته ،جدم رسول الله ،امیرالمؤمنین...گفتم من دَمِ در بایستم به گریه کنای جدم احترام کنم...*

 بیمارِ روبه قبله شدیم از فراق تو

دیگر زاشک و گریه گذشتَ ست کار ما

یا صاحب البُکاء سبویی عطا به ما

خشکانده است گناه، دو ابر بهار ما

 *اینقدر چشمام بی حیا شدن دیگه اشک برا روضه ندارم، آقا کجا دارم میرم؟ یه روز تا اسم ابی عبدالله را جلوم میگفتن زار میزدم...*

دامن چشم من از گریه به دریا افتاد

چشم زخمی شده از کارِ تماشا افتاد

 *شب غریبه مدینه است، بی بی زهرا به اون شيخ در عالم رؤيا فرمود: شیخ! چرا روضه ی حسنِ من رو نمیخونی؟ مگه حسن پسر من نیست؟ حسنم غریبه، گریه کن نداره...یه روضه ی حسن برام بخون، چشمی که برا حسنم گریه کنه روز قیامت گریان نمیشه...*

پاره های جگرم می چکد از کنج لبم

عاقبت قرعه به نام من تنها افتاد

 بازهم خاطره هایم همگی زنده شدن

 راه من باز بر آن کوچه ی غم ها افتاد

 یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم

 به سرم سایه ی غربت بابا افتاد

 کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا

 چشم نامرد به ناموسِ علی تا افتاد

 *جگرم وقتی پاره شد که دست مادر تو دستم بود، يه نامردي جلو راهمون رو گرفت....*

آنچنان زد که ره خانه ی خود گم کردیم

آنچنان زد که به رخساره ی گل جا افتاد

 *امام صادق فرمود: اگه برگ گلی رو صورت مادرم می نشست ردش میموند....*

مادرم میخورد به دیوار و گهی روی زمین

 چشم زخمی شده اش از کار تماشا افتاد

 *دیدم دست رو زمین میکشه، گفتم: مادر! بلند شو اینجا بمونیم اين نامرد میکُشه مارو....فرمود: حسنم !دیگه چشمام جایی را نمیبینه...يازهرا....*

 من از آن دست و کشیدن به زمین فهمیدم

 گوشواری که شکست، دست در آنجا افتاد

 *امام مجتبی میفرماید: نشست رو زمین مادرم ،زمین گیرشد، نتونست بلند شه...فرمود: چشام دیگه نمیبینه مادر... مادر! مگه این بی حیا چطور زد؟بی هوا زد، بد زد...دستش خیلی سنگین بود . یاد اون روضه ای افتادم كه امام سجاد می فرماید: من و عمه ام را به یه طناب بسته بودن، بچه ها بین طناب بودن.ما را از درهای مختلف وارد میکردند...دَمِ در یه عده با چوب ایستاده بودن مارو میزدن... یه مرتبه دیم عمه ام رو زمین نشست، گفتم: عمه! پاشو مگه نمیبینی دارن بچه ها را میکُشن....فرمود: عزیزِ برادر! چنان چوب به سرم زدن دیگه چشمام جایی را نمیبینه ...حسین...خود امام حسنم میگه: "لا یوم کیومک یا ابا عبدالله" امام حسین گریه می کرد، سر امام حسن تو بغلش بود، گفت: داداش! غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو ببرن، غارت زده منم که داداشی مثل تو را دارم از دست می دم....امام حسن فرمود: داداش! گریه نکن، با گریه ی تو اهل آسمان گریه میکنن... داداش! من دارم جون میدم سرم تويِ دامن توئه...زن و بچه ام در امنیتن، زینب کنارِ من نشسته.عباس کنارمه... آري يه زمانی اومد، ابي عبدالله صورت رو خاکِ کربلا گذاشت، تو اين حال میگن: سینه ی محتضر را سبک كنيد...اما يه وقت ببینه سینه سنگین شد " والشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه..."*

مادرش گوشه ی گودال تماشا می کرد

غرق خون شد به خدا کامِ اباعبدالله

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 340 زمان : نظرات (0)

آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
تو که پرواز می­ کنی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیع ­ام با تو خیلی فرق دارم
سرمو به جای گنبد روی خاک­ ها می­ ذارم

خونه­ ی قشنگ تو کجا و این خونه کجا
گنبد طلا کجا قبرهای ویرونه کجا

اون­ جا هرکی می­ پره طائر افلاکی می­ شه
این­ جا هرکی می­ پره بال و پرش خاکی می ­شه

اون­ جا خادما با زائر آقا مهربونن
این­ جا زائرا رو از کنار قبرها می­ رونن

تو که هر شب می­ سوزه چلچراغا دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت؟

کی میگه تو‌غریبی، غریب‌که عاشق نداره 
روز وشب این همه مجنون رو‌خاکت سر میذاره
 غریب اونه تو‌ مدینه شمع وچراغی نداره 
نه ضریح، نه حرم‌، حتی رواقی نداره

قربون کبوترای حرمت امام حسن 
قربون این همه لطف وکرمت امام‌حسن

تو‌که آخر گره رو‌ وامیکنی امام‌حسن 
پس چرا امروز وفردا میکنی امام‌حسن

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 263 زمان : نظرات (0)

به جون مادرم ازت نمیگذرم
بردار پاتو از چادر مادرم

حیف که قدت ازم نامرد بلندترِ
برو یکم عقب،  ناموسه حیدرِ

غیرت مگه نداری، حرمتشو نگهدار
مگه نمیبینی که با سر خورد به دیوار

چه ضربه ای زدی که شکسته زیر اَبروش
کُشتی مادرم رو لگد نزن به پهلوش 

ای مادر جَوُونم! جَوُون قد کمونم!

*امام رضا فرمود برای مادر ما بلند بلند گریه کنید، فرمود روضۀ مادرمون که میشه، مثل اسپند رو‌آتیش باشید...
 داری گریه میکنی دادبزن بگو‌مگه میشه جلوی بچۀ شیش،هفت ساله اینطور مادرش رو بزنن؟ ای وای مادر ...*

خونه از این وره کجا داری میری
میکِشی تا که دست به پهلو میبری

مادر تو رو خدا بلند شو از زمین
بگو مدد علی، امیرالمومنین

چند قطره خون کنار معجر تو نشسته
بشکنه دستایی که گوشوارتو شکسته

من باورم نمیشه چطوری زنده موندم
خودم خاکای روی چادرت رو تکوندم

ای غریب آقا ...ای غریب آقا...

.

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 361 زمان : نظرات (0)

بعد مادر مغیره را می‌دید
هی مُکرر مغیره را می‌دید
 روی منبر مغیره را می‌دید
پیش آن در، مغیره را می‌دید

او که این روزها کنارش بود
زدن خانم، افتخارش بود
 غم‌همین بس که
مغیره به حسن‌ میخندید 

یادش افتاد، روی پا برخواست
دست نامرد بی هوا برخواست
آنچنان خورد که صدا برخواست

روضه‌ام گیر سنگ دیوار است
همه تقصیرِ سنگ دیوار است

*فقط مادر افتاد؟ نه!...*
پسر ارشدش زمین افتاد
با تمام قدش زمین افتاد

بعد ضرب بدش زمین افتاد
چقدر بد زدش، زمین افتاد

*آخ! امان از این کوچه، آه قنفذ میزد میرفت کنار، مغیره میزد میرفت کنار، یه بی شرفی می اومد جلو، میگن هم چپ دست بوده هم دستش خیلی سنگین بوده ..این از یه کوچه ...
اما یه کوچه سراغ دارم، دیدن زینب داره دوان دوان داره میاد، یه کوچه درست کردن وای .. یه عده نامحرم، سنان میزد میومد کنار، خولی میزد میرفت کنار، حرمله می اومد، اما تو اینا یه بی شرفی بود  مثل نشونه ای که از مدینه از دومی دادم، اینجا میخوام یه نشونه بدم اون بی شرف مدینه دستش سنگین بود، این بی شرف کربلا دیدن با چکمه داره میاد پای سنگین و سینۀ حسین....*

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 330 زمان : نظرات (0)

چهل ساله اشکم، چهل ساله آهم
چهل ساله کوچه، شدقتلگاهم

چهل ساله تنها، شب و روز ندارم
روزا کوه صبرم، شبا بیقرارم

جگر سوخته یعنی، مَنِ خون جگر
که‌حتی تو این خونه بی مَحرم

چهل ساله داغی روی سینه ام
که زهری کشنده شده مرهمم

زمین‌خورده یعنی مَنِ غیرتی
که بعد از یه عمری نشد باورم

تو‌یِ کوچه ای تنگ، جلوی چشام
یکی دست بلند کرد به رو ‌مادرم

واویلتا، واویلتا...

حسن! کوچه مادر، صبوری همینه
زمین خورده یعنی، غریب مدینه

به همراه چادر، غرورم لگد شد
بهم خیلی برخورد، برام خیلی بد شد

توی آشوب کوچه، توی اِزدحام
بمیرم که حتی پناهی نداشت

زدن با چه جرمی؟ چرا بی هوا؟
آخه‌مادر من‌گناهی نداشت

از اون کوچه‌ تا خونه راهی نبود
تمام مسیر و فقط غصه خورد

بمیرم تا خونه فقط گریه کرد
همون جا بود که حسن از غصه مرد

واویلتا، واویلتا...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 288 زمان : نظرات (0)

از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم
عطر بقیع می‌وزد از باغ دفترم

شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه
از گندم مزار شما ساده بگذرم

مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند
مثل همیشه در صف این خانه آخرم

*چه‌خونه ای ،چه آقایی، چه‌کریمی، قربونت برم آقا ...دیدی یه مشکلی برات پیش میاد فکر میکنی میگی
 این مشکل رو با کی درمیون بذارم؟ به اون آدم‌ِ نزدیک زندگیت فکر میکنی، باز  میگی اصلا بهش بگم؟ نگم؟ نکنه بهش بگم فکری با خودش بکنه؟ نکنه روم رو زمین بندازه؟
اما من همین قدر میتونم برات بگم هرکسی تو زمان امام ‌حسن مجتبی تو‌ مدینه زندگی میکرد، هروقت به مشکلی برمیخورد خیالش راحت بود، میگفت: میرم پیش کریم اهل بیت مشکلم رو‌ حل میکنه، دوست و دشمنم نداشت، أغوشش همیشه به روی همه باز بود .
تو قیامت میگن: اصحاب امام‌حسین کجان؟ یه جمعیت عظیمی بلند میشن، میگن اصحاب امام حسن کجان ؟ یه جمعیت کمی بلند میشن...
میخوام غربت رو بدونی، تو ‌مدینه وقتی امام‌حسن رو میدیدن از مرکب پیاده نمیشدن، از رو‌ مرکب میگفتن:  "السَّلام عَلَیکَ یا مُذِلَّ المُؤمنین"...
اینقدر سائل عطا میکرد، که سائل می موند، اصلاً باورش نمیشد، در تاریخ أوردن یه روزی از صبح تا شب صدقه و هدیه میداد به سائلهای مختلف، هرچی داشت عطا میکرد، شب یه سائلی اومد، گفت: بده آقا! در راه خدا،  حضرت فرمود: هرچی داشتم از صبح دادم، همین کفش ها مونده برام، اینارو بدم بهت برو بفروش...
دیدی میگن: فلانی به داداشش رفته؟ تو ‌گودال از حسین همه چی رو  بردن، عبا، عمامه، کلاه خود،رِدا،کفش هاارو بردن، ساربان اومد دید دست خالی مونده، انگشت و انگشتر رو برداشت .....*

نقش است بر کتیبه‌ی خلقت، هُوَ الکَریم 
ثبت است بر جریده‌ی عالم، هُوَ الکَریم

من خواب دیده‌ام پس از آبادی بقیع
نذر ضریح توست النگویِ مادرم

آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم
حالا خودم کُلونِ قدیمی این درم

گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم
گفتی که این شما و سرای برادرم

حسین جان ...حسین‌جان ...

این‌ها دو واژه‌اند که با هم غریبه‌اند
بر صفحه چون دو خط موازی: حسن، حرم

حسن جان ...

 

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 33
  • تعداد اعضا : 346
  • آی پی امروز : 329
  • آی پی دیروز : 313
  • بازدید امروز : 4,075
  • باردید دیروز : 2,722
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 28
  • بازدید هفته : 19,249
  • بازدید ماه : 99,869
  • بازدید سال : 1,309,793
  • بازدید کلی : 19,815,621