خیلی سخته ، تو رو جمع کنم از تو صحرا علی
خیلی سخته ، جوون جون بده پیش بابا علی
خیلی سخته ، ببینم تو رو ارباً ارباً علی
اشکام می ریزه نم نم ، خیلی پاشیدی از هم
تو آغوشِ منی و ، می ریزی از رو دستم
بابا بابا علی جان .. بابا بابا علی جان ..
هم تابم رو گرفتن ، هم جونم رو گرفتن
وقتی با نیزه هاشون ، جوونم رو گرفتن
بابا بابا علی جان .. بابا بابا علی جان ..
خیلی سخته ، بذارم روی صورتت سنگ علی
خیلی سخته ، بخندن به این چشمایِ تر علی
خیلی سخت ، بیاد خواهرم بینِ لشکر علی
دیگه کار دستِ من نیست ، فرصت حرف زدن نیست
پاشو خوش غیرتِ من ، اینجا که جایِ زن نیست
هنوز تا کوچه بازار ، خیلی از این جا راهِ
پاشو ببین که عمه ، پیش چشم سپاهِ
بابا بابا علی جان .. بابا بابا علی جان ..
دلی که بی قراره
تو آسمون کربلا پر در میاره
گاهی میره تو میدون
می بینه یه بابایی پریشون
کنار گل پرپرش ، اکبرش ،
زمین گیره ، داره از غصه می میره
دیگه از زندگی سیرِ
صدا می زنه :
جوانان بنی هاشم بیایید
علی رو بر درِ خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر درِ خیمه بیارم