loading...

آئین مستان

روضه شهادت حضرت فاطمه, شهادت حضرت فاطمه,متن مداحی شهادت حضرت زهرا, مداحی شهادت حضرت زهرا,متن مداحی شهادت حضرت فاطمه, مداحی شهادت حضرت فاطمه,متن مداحی فاطمیه,

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 378 زمان : نظرات (0)

السلامُ علَی الجوهرةِ القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة ، صورةِ النَّفسِ الکُلیّةِ ، جوادِ العالمِ العَقلیّةِ ، بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّةِ ، مطلع الأنوارِ العلویّةِ ، عینِ عیونِ الأسرارِ الفاطمیّة ، النّاجیةِ المُنجیّةِ لِمُحبّیها عن النّار ، ثمرة شَجَرة الیقین ، سیدة نساء العالمین ، المعروفة بالقَدْر ، المجهولةِ بِالْقَبرِ ، قُرّةِ عین الرَّسولِ ، الزَّهراءِ البتول ، علیها الصّلوة و السّلام.

  الحمدالله همتون یه گوله آتیش هستین خوب گریه می کنین...اومدی بگی نامرد دستت بشکنه...اسم مادر میاد گریه ها یه جور دیگه میشه... اسم مادر میاد دادت بلند میشه...داد زدنم داره...مادر ما رو جوان کشتن...

 مثل عروس مادرم برخواست

تا نماز و نوافلش را خواند

نگهی سوی همسرش انداخت

با نگاهی غم دلش را خواند

پدرم مرد لحظه های خطر

پدرم مرد روزهای نبرد

ولی این روزها شکسته شده

وای اگر بشکند غرور مرد

فاطمه یک تنه سپاه علی است

تا نگوید کسی علی تنهاست

حیدری بود کار زهراییش

مادر امروز جلوه ی باباست

زخمها را خرید با جانش

چون برای علی است می ارزد

و ستون های مسجد شهر از

ترس نفرین هنوز میلرزد

همه ی پیکرش سیاه شد و

در عوض شد سپید گیسویش

پهلو و بازو چه میگویند

که فقط مانده رو و ابرویش

از سر صبح صورت او را

خیره خیره نگاه میکردم

چشمم از اشک تار و چشمش را

خیره خیره نگاه میکردم

بهر احقاق حق خود امروز

در سر خود خیال دیگر داشت

زیر لب ذکر یاعلی میگفت

چادرش را که از زمین برداشت

چادرش را سرش کرد انگار

آسمان در حصار ماه افتاد

گفت برخیز ای حسن برویم

دست من را گرفت و راه افتاد

دست من را گرفت با یک دست

دست دیگر ز کار افتاده

تا که هر دفعه میبرد بالا

باز بی اختیار افتاده

بر سرش ابر سایه می انداخت

از رهش باد خار پس میزد

راه کوتاه و ماهم آهسته

مادر اما نفس نفس میزد

تا رسیدیم حق خود را خواست

با روایات و تکیه بر آیات

شیر زن مثل همسر شیرش

زیر بار ستم رود هیهات

حق خود را گرفت آخر سر

دلم اما نمیگرفت آرام

سوی خانه روان شدیم اما

رمقی که نبود در پاهاش

شور و آشوب و دلهره به گریز

در تب کوچه هر قدم میریخت

هر قدر سمت خانه میرفتیم

قلب من میزد و دلم میریخت

در سکوتی غریب و شوم از دور

ناگهان یک صدای پا آمد

گرد بادی از آن سر کوچه

بی مهابا به سمت ما آمد

آمد و رسید به ماه

او که از هر کسی است بی دین‌تر

سایه ی او چه سرد و سنگین است

دستش اما ز سایه سنگین تر

ناجوان مرد حق یک زن را

وسط راه کوچه میخواهی؟

خانه را که کشیده ای آتش

دیگر از جان ما چه میخواهی؟

دست او مثل باد بالا رفت

مثل یک صاعقه فرود آمد

در حوالی چشم و گونه ی ماه

ابر بارانی و کبود آمد

من شدم گوشه ای زمین گیر و

مادرم یک کنار افتاده

حرکتی در تنش نمیبینم

آخ مادرم حال زار افتاده

گِل دیوار هم ترک برداشت

عرض کوچه چقدر وا شده بود

 گویی از ضربه ای که مادر خورد

جای دیوار جا‌به‌جا شده بود

 امشب شبِ داد زدنِ...گفت یجور به مادر زد...دیدم مادرم دور خودش میگرده...یجور به مادر زد دیگه درد پهلو یادش رفت...آخ صورتم...وای مادر...بعضیا شاید بگن اینا چرا داد میزنن...چرا داد نزنن...خدا نیاره آدم جلو چشمش مادرشو بزنن...هی میخواست کاری بکنه

 ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف

دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 39
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 654
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 4,159
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 4,159
  • بازدید ماه : 4,159
  • بازدید سال : 1,319,192
  • بازدید کلی : 19,825,020