داره میرسه به گوش، صدای یه قافله
کاروان حضرت ارباب
پابه پای قافله، این دل زار منم
مثه قلب زینبت بیتاب
میدونی حاجت منو، ولی بذار بازم بگم
سه کلمه ست فقط آقا : پیاده اربعین حرم
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
حسین ... وای ....
تا که بعد هیأتت، چای روضه نوشیدم
یاد چای کربلات افتادم
خاطرات اربعین، طعم چای موکبا
مگه میشه که بره از یادم
چایی روضه رو همون، مادری که به ما میده
برات اربعین روهم، به من روسیاه میده
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
حسین ... وای ....
پیاده پر میکشم، زیر پرچم میدوم
مگه میشه خسته شن این پاهام
اون بهشتی که میگن، اون شراب و عسل
توی هر موکب میبینن چشمام
یه ساله مونده این دل بیچاره توی موکبا
زیر زبونمه هنوز مزۀ چای کربلا
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
حسین ... وای