بیا که خانه ی دل بی تو رو به ویرانی است
امشب باید جوری امام زمانمون رو صدا بزنیم، جوری طلب کنیم، ما هم مثل رقیه که به مراد دلش رسید، ماهم به مراد دلمون برسیم، التماست این باشه:خانم جان، عمه جان، دختر سه ساله، به ما یاد بده چه جوری امام مون رو صدا بزنیم.
بیا که خانه ی دل بی تو رو به ویرانی است
هوا بد است، هوا ابری است، طوفانی است
خزان گذشت و خزان فراق هست هنوز
بدون تو همه ی فصل ها زمستانی است
شب فراق بلند است یا شب یلدا
کجا شبی چو شب انتظار طولانی است
یکی از فراز های زیارت ناحیه رو برات بگم، امام زمان میخواد جدش رو معرفی کنه، خیلی امشب با زیارت ناحیه کار دارم، می خوام اصلاً روضه ی این سه ساله رو از ناحیه برات بخونم، ببینی امام زمان سلام هایی که به جدش میده از روضه ی خرابه و از زبانحال دختر سه ساله است.امام زمان می خواد جدش رو معرفی کنه، میگه: کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ یا جدا تو بهار دل یتیمانی..یه چیز همین الان بگم، بی خود نبود تا سرش اومد خرابه دخترش گفت:صفا آوردی بابا، خرابه رو روشن کردی بابا کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ امام زمان داره به جدش میگه، الله اکبر، حدیثی است از امام عسکری، فرمود: سخت تر از اندوه یتیم بی پدر، کسی است که امامش رو نمی بینه. آخرالزمان شیعیان ما در اندوه گرفتاری سختی مبتلا میشوند، امامشون حاضر، اما بهش دسترسی ندارند، امشب بگو:آقاجان ما هم یتیمیم، امشب بیا یه سری به ما بزن، مجلس مارو صفا بده، میخوای بگی، باشه بگو:یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان....شما راحت امامتون رو صدا بزنید، کسی به شما سیلی نمی زنه، راحت باشید، تا صبح هم بگی یا صاحب الزمان، کسی تو رو اذیت نمیکنه، قربون اون دختر برم هر بار گفت: بابامو می خوام، زدنش....
شب فراق بلند است یا شب یلدا
کجا شبی چو شب انتظار طولانی است
کمی برای تو بگذار روضه خوان باشم
که چشمت از غم جدت همیشه بارانی است
امشب از امام زمان بخواه کمکت کنه اشک بریزی، بگو:آقا جان شنیدم عمه ات رو زدن، میذاری براش داد بزنم؟
مریض عشق شدم بس به روضه خو کردم
فقط دوای من این است گریه درمانی است
بابا میخوام ضرب المثل رو عوض کنم، مگه نمیگن:خنده بر هر درد بی درمان دواست، من قبول ندارم، ما حسینی ها یه چیز دیگه ای میگیم، ما میگیم: گریه بر هر درد بی درمان دواست، اون هم گریه برای سر بریده، گریه برای دختر تازیانه خورده.رقیه نیمه شب از خواب بیدار شد، عمه بابام کجاست؟عمه همین الان کنارم بود
عمه شب محبوبامشب
معلوم حالم خوب امشب
می تپه قلبم مثل گنجشک
عمه دلم آشوب امشب
عمه ببین که جای اون دست
سرخی هنوز رو گونه داره؟
عمه بابام امشب میآدش
آی بچه ها کی شونه داره؟
از درد لب هام زیر دندون
زخم های رو لب هام میسوزه
شب ها چقدر سرده خرابه
زخم کف پاهام میسوزه
عمه بابام بیاد خرابه
منم باهاش میرم ایشاالله
بابام بیاد میگم بهش که
عمه یه پا مرد ماشاءالله
میگم بهش وقتی که رفتی
عمه به جای من کتک خورد
افتادم از رو ناقه اون شب
با مشت دندونام ترک خورد
افتادم و از حال رفتم
خوابیده بودم با لگد زد
اصلاً نفهمیدم که چی شد
بابا خلاصه خیلی بد زد
حسین......
یه جوری گریه کرد نانجیب از خواب نحسش بیدار شد، گفت:صدای کی میآد از توی خرابه؟ گفتند:یتیم حسین بهانه ی بابا گرفته، نانجیب نگفت:سر باباشو براش ببیرید، نگفت:سر باباشو تقدیمش کنید، می دونی چی گفت؟ ارفعوا رأس ابیها و اطرحوا الیها سر باباش رو ببرید بندازید جلوش..یه دفعه دید یه سر بریده جلوش گذاشتن، خیره خیره نگاه کرد.
یه حسی داره میگه الان
جونم به روی لبهام اومد
عطر بابام بوی سیب
عمه کمک کن بابام اومد
دیدی دخترها باباشون بعد چند روز میآد، اینجوری میشن
گم کردم عمه دست و پامو
رمق نموده توی دستام
عمه مراقب باش نیوفته
بابام رو بگذار روی پاهام
عمه بابام به اندازه ی کافی خورده زمین، از سر و روش پیداست، خیلی خاکی
چشمام نمی بینه که با دست
یه چیزی بگم:خرابه تاریک بود، سیلی چشم آدم رو تار میکنه، تشنگی چشم آدم رو تار میکنه، سر رو گذاشت هی دست کشید
چشمام نمی بینه که با دست
دارم پی چشمات می گردم
تو حسرت یک بوسه بودم
دارم پی لب هات میگردم
دست گذاشت دید همه جا زخمی، فقط یه جا سالم مونده، نه نه، کاشکی سالم میذاشتند، یه دفعه دست گذاشت دید لب ها پاره پاره است، حسین........ تا دست گذاشت رو لب ها فَانْکبَّتْ عَلیهِ تقَبَّلُهُ و تَبْکی هی لب ها رو می بوسید هی گریه میکرد، صورتش رو گذاشت رو صورت، سرش رو آورد بالا، وَ تَضربُ علی رَأسُها و وَجْهِها اینقدر تو سر و صورتش زد، حَتّی امْتَلأَ فَمُها بِالدَّم لب هاش پر از خون شد.حسین..... یه دفعه صدای این دختر قطع شد، زین العابدین بلند شد ببینه چی شده، دید سر باباش یه طرف، دختر یه طرف، هی زینب تکونش میده، عمه، پاشو، عمه رو بی چاره نکن.
این پا و اون پا نکن بابا
چشمامو دریا نکن بابا
دارم میمیرم از این دوری
امروز و فردا نکن بابا
امشب نیآی دیگه فردا دیره
امشب نیآی دخترت میمیره
امشب نیآی دیگه کی از خولی
گوشواره های من و پس میگیره
تنم زخمی تنت زخمی
سرم زخمی سرت زخمی
بلند بگو:حسین...مثل رقیه تا نفس داری بگو:حسین....