loading...

آئین مستان

متن مدح ولادت امام حسین,مدح ولادت امام حسین,ولادت امام حسین,امام حسین,متن مداحی ولادت امام حسین,مداحی ولادت امام حسین,متن مدح میلاد امام حسین,مدح میلاد امام حسین,میلاد امام حسین,متن مداحی میلاد امام ح

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1750 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3822 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 851 زمان : نظرات (0)

مژده‌ای ناب‌تر از ناب به دنیا دادند

خبر از آمدن لیلی دل‌ها دادند

چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی

رحمت واسعه را هدیه به زهراء دادند

حسن دوم این خانه به دنیا آمد

شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند

باز زهراء و علی معجزه کردند امروز

بین گهواره عجب معرکه‌ای جا دادند

او همان است که پای عَلَمش روز ازل

آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند

این چه عشقی است که آرامش عالم را برد

این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند

عالَم پیر! نخور غم که جوانی آمد

ساقیا باده بده عشق جهانی آمد

ای دل و دلبر و دلدار، سلام آقاجان

حضرت سید و سالار، سلام آقاجان

بوی سیب حرم کرببلا می‌آید

تا صدا می‌زنم هر بار سلام آقاجان

دل و دین همه را روی تو نه، نام  تو برد

یوسف حیدر کرار، سلام آقا جان

ای وفادارترین عشق، اباعبدالله

بهترین مونس و غمخوار، سلام آقاجان

ناامید آمدم اما تو امیدم دادی

آی مهتاب شب تار سلام آقاجان

ای رفیق غم و شادی و من بیچاره

بهترین مَحرم اسرار سلام آقاجان

کرمت سنگ صبور دل ما نوکرهاست

لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست

آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود

دست هر کس که کسی بود برین دامن بود

نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی

نام زیبای تو در عرش طنین‌افکن بود

چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال

اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود

روز محشر چه جوابی به اباالفضل دهد

آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود

وقت مُردن مدد حضرت زهراء گیرد

دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود

جاودانه است کسی که شده مست جامت

مرده آن است که یکبار نبرده نامت

تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم

در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم

از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر

سالیانی است که جاروکش هیئت هستیم

خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی

هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم

می‌‌خورد غبطه به ما زاهد سجاده‌‌نشین

تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم

روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز

تا که پشت درِ این بیتِ کرامت هستیم

کوله‌بار گنه از شانه ما بردارند

در همان ثانیه که زیر علامت هستیم

رحمت حضرت حق باد براین چشمه نور

ما کجا این همه خیر، این همه عشق، این همه شور

هر نفس اهل مناجات صدایت کردند

عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند

هر کجا تا که شنیدند بهشت، عشاقت

هوس علقمه و کرببلایت کردند

به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند

آن جماعت که جوانی به فدایت کردند

سال‌ها پیش‌تر از آمدنت روی زمین

انبیاء تک تکشان گریه برایت کردند

عرش هم کرببلا گشته، ملائک از بس

گریه با فاطمه بر رأس جدایت کردند

نه شدی غسل و کفن، نه بدنت شد تشییع

تن بی سر! ته گودال رهایت کردند

یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت

غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 610 زمان : نظرات (0)

فطرس و ببین داره پر میگیره

برگ آزادی از این در میگیره

منم از گناه پرم سوخته شده

چشم من به دست تو دوخته شده

بی تکلم بی ریا آغاز شد

شعر با لطف خدا آغاز شد

تا زبان از حرف ما و من برید

ذکر آن نام آشنا آغاز شد

نه که از بدو تولد نه نه

از الست ماجرای عشق ما آغاز شد

نه که از بدو تولد از الست

ماجرای عشق ما آغاز شد

در رسیدن به حیات طیبه

زندگی از کربلا آغاز شد

حاء و سین و یاء و نون پیوند خورد

شورشی در واژه ها آغاز شز

هر چه دیدم بود واهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

ما از اول دور مولا گشته ایم

مست صهبای تولا گشته ایم

نوکرانه گرد بیت الفاطمه

با تولا و تبریٰ گشته ایم

از نخست زندگی قنبر صفت

خنده ی اولاد زهرا گشته ایم

هر زمان مارا به خاک انداختند

به کمی تربت مداوا گشته ایم

گوش کن از ما که دنیا دیده ایم

ما كه در هر سوی دنیا گشته ایم

ای برادر نیست راهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

سِرُّ الاسرار خدا این است این

کُنتُ کنزاً مخفیا این است این

کعبة العشاق امان الخائفین

جان پناه انبیا این است این

محجه ی قلب امام المرسلین

بضعه‌ی خیرالنسا این است این

اشک چشم مومنین و مومنات

باطن آب بقا این است این

دین ندارد تکیه گاهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

منجی توحید بی تردید اوست

پادشاه تا ابد جاوید اوست

آنکه صدها قرن پیش از خلق شمس

بر بلند عرش می تابید اوست

آنکسی که در مدار چشم هاش

چرخ عرش و فرش میچرخید اوست

کوه امیدی که با برخاستن

یأس را از بین ما برچید اوست

با حدیث انَّ لِقَتلِ الحُسین

شک ندارم چشمه ی خورشید اوست

در دل شب نیست ماهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

چَشم او خُم چَشم های ما سبوست

در میان چشم ها رازی مگوست

نَخنما شد آبرومان از گناه

این لباس کهنه محتاج رُفوست

ما بدون اشک بی حیثیتیم

اشک ما در عین قلِّت آبروست

وقت گریه،گریه کن حس میکند

پای حوض صحن مشغول وضوست

شکر مخصوص خداوندی است که

نوکران را آفرید ارباب دوست

کَس نمیخواهیم الهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

گرچه هیچ از تو نمیدانم حسین

مینویسم جان و میخوانم حسین

طفل بودم مادرم در گوش من

گفت جانم زینب و جانم حسین

از همان اول فقط گفتم علی

تا که باشد با تو پایانم حسین

تا بخندم روز محشر بیشتر

بیشتر اینجا بگریانم حسین

بابت کم کاریم در این مسیر

جان تو خیلی پشیمانم حسین

کیست یار بی پناهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

تا درآید یوسف اشکم ز چاه

کاش گاهی هم کنی مارا نگاه

من خودت را از تو میخواهم حسین

چون شنیدم گفتی از ما کم مخواه

جز تو هر حرفی زدم بوده غلط

جز تو هرچه خواستم بود اشتباه

کاش میشد این فقیر خواهرت

پیر میشد مثل او در قتله گاه

دوش زیر قبه ات بودم که گفت

یه شب جمعه به من ذات الٰه

باختی هرچی بخواهی جز حسین

در دو عالم نیست شاهی جز حسین

شده از خانه ی مولا علی تماشایی

فرشته ای دم در میکند پذیرایی

پیمبران به صفی ایستاده کنج حیاط

شنیده اند که امشب ز راه می آیی

دو چشم را که گشودی به روی این دنیا

شد آفریده به نور تو حس بینایی

برادران همه جا پشتشان به هم گرم است

تو آمدی که درآید حسن ز تنهایی

تو خواستی که کنار تو تا ابد زینب

به عمر خویش نبیند به غیر زیبایی

تو را به فاطمه او را جدا نکن از خود

فراق نیست به آئین شور و شیدایی

صدا،صدای غریب تو بود انالعطشان

آه صدا صدای غریب تو بود انالعطشان

و خواند فاطمه با آب آب لالایی

به اشک های پیمبر نگاه کن امشب

که یادش آمده از مردمان دنیایی

که دور راس شریف تو جشن میگیرند

در آن غروب غم انگیز صبر و سودایی

کجاست مادر تو آن زمان که میبُرند

یهودیان سر پاک تورا به رسوایی

در آن زمان که نباشند مادر و پدرت

تو مانده ای و زن و بچه ات به تنهایی

چقدر بیم دست خواهی شد

به دست قوم بیابان نشین صحرایی

شبهای جمعه دلم غرق آهه

زهرای مرضیه تو قتله گاه

با ناله میگه بنیَّ بنیَّ

این کشته لب تشنه و بی گناه

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1194 زمان : نظرات (0)

هرچه بادا باد اما عشق باد

عشق بادا، عشق بادا، عشق باد

جوهر این عاشقی ها عشق باد

کار دنیا کار فردا عشق باد

عقل رفت و گفت تنها عشق باد

عین و شین و قاف یعنی جان حسین

عشق یعنی جان سنه قربان حسین

عشق حسی زیر بارانِ خداست

عشق اسطرلاب مردانِ خداست

اولین ابیاتِ دیوان خداست

عشق آری، شور طوفانِ خداست

حاء و سین و یاء و نون جان خداست

ای ظهورِ ذات بی پایان ، حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

عشق یعنی جلوه ای در آبگین

عشق یعنی دستِ حق در آستین

عشق یعنی عقل اما با یقین

عشق یعنی نیست غیر از او همین

عشق یعنی یا امیرالمومنین

یا علی گفتیم و بعد از آن حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

این همه غارت گری هارا ببین

از دلِ ما دلبری‌ها را ببین

زیر پایت پادری ها را ببین

شور و شوقِ نوکری هارا ببین

یاحسینِ آذری هارا ببین

سالدی قلبیم د عجب طوفان حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

ما خرابیم و شراب آلوده ایم

تُربتت خورده تُراب آلوده ایم

خواب تو دیدیم و خواب آلوده ایم

ما به این احساس ناب آلوده ایم

ما به نور آفتاب آلوده ایم

دست ما بادا برآن دامان حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

روز اول که دلم را ساختند

با هیمن دلها حرم را ساختند

بعد آن شادی و غم را ساختند

از نوک مژگان قلم را ساختند

نقش شد نامت علم را ساختند

نعره زد میر علمداران ، حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

تو حسینی و سلامت شد حسن

خوش به حالت که امامت شد حسن

آمدی و هم کلامت شد حسن

آفتاب رویِ بامت شد حسن

استلامت، احترامت شد حسن

شد حسن با هیبتت حیران ، حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

نام آقازاده هایت تا علی است

ما همیشه کارهامان با علی است

یادمان دادی فقط آقا علی است

با شما شیرینیِ دنیا علی است

یاعلی و یاعلی و یاعلی است

گفت سلطان نجف سلطان حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

مادرم من را به دستش تا گرفت

ماجرای ما همانجا پا گرفت

کربلایت در دل ما جا گرفت

کار عشق و عاشقی بالا گرفت

دست مارا حضرت زهرا گرفت

در حرم گفتیم آقاجان حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

ای دل از این زخم پنهانی بخوان

چند بیت عُمان سامانی بخوان

یاد زینب از پریشانی بخوان

از وداعی سخت بارانی بخوان

رفت پیراهن ، ز عریانی بخوان

من کی ام عمان بی سامان حسین

جان ما ، ای جان سنه قربان ، حسین

 

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 42
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 617
  • آی پی دیروز : 636
  • بازدید امروز : 4,796
  • باردید دیروز : 3,835
  • گوگل امروز : 30
  • گوگل دیروز : 43
  • بازدید هفته : 13,164
  • بازدید ماه : 13,164
  • بازدید سال : 1,328,197
  • بازدید کلی : 19,834,025