نوکریم وسر فرازیم مابه آقامون مینازیم
کاش مدینه تو بقیع ما حسنیه ای بسازیم
ما گداهای سر سفره ی تو یا حسنیم
محاله که از شما یه لحظه ام دل بکنیم
کاش شهادتت بقیع پارچه ی مشکی بزنیم
نداری زائری و من خون گریه میکنم
دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم
من و اشک بی قراری نمیره غربتت از یاد
پنجره های بقیعت کاش بشه پنجره فولاد
کاش مدینه هم شبیه مشهدالرضا بشه
آخرش صحن تو هم یه گنبد طلا بشه
توهمون صحن و سرا باب والحسن بنا بشه
بسته در بقیع و من خون گریه میکنم
دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم
نداری زائری و من خون گریه می کنم
دم میگیرم با یاحسن خون گریه میکنم
منی که از نوجونی دلمه به نام قاسم
آرزومه که بسازم تو بقیع مقام قاسم
تو کریم بن کریمی یا امام مجتبی
این محرم و صفر تموم شدو آقا بیا
تورو جون قاسمت منو ببر به کربلا
من غم و مهرحسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم
برمشام جان زدم یک قطره ازعطر حسین
سبقت از عود وگلاب ونافه وعنبر گرفتم
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
حسین ......
من اولین فرزند دلبند بتولم
من نور چشم و میوه ی قلب رسولم
سبط النبی نجل علی حبل خدایم
بنیان گذار نهضت کرب و بلایم
در عرصه ی پیکار ها بی یار ماندم
یاران همه رفتند و با اغیار ماندم
با آن همه غربت برون از خانه دیگر
قاتل چرا در خانه ام بگرفته سنگر
غربت نگر کز مهر یاران بی نصیبم
حتی میان خانه ی خود هم غربیم
آن روز مرگم را به چشم خویش دیدم
از مادرم عجل وفاتی را شنیدم
ای کاش جای محسنش من مرده بودم
ای کاش من سیلی به جایش خورده بودم
حسن جان حسن جان حسن جان...
زتو ای زهر ممنونم،که خود را کارگر کردی
تو بار من ببستی و مهیای سفر کردی
دگرچشمم نمی افتد به روی قاتل مادر....
شیخ مفید در ارشاد روایت کرده:عبیدالله ملعون-لعنت خدا هزار هزار بار بر او باد که دل زینب رو آتش زد-نامه ای به بدتر از خودش داد-شمر بن ذی الجوشن-نامه رو از کوفه بیاره کربلا،نامه خطاب به عمرسعده: اما بعد،من تو رو نفرستادم که از جنگ کناره گیری کنی،تو رونفرستادم که باحسین به مسامحه رفتار کنی یا بخوای وساطت کنی،همون جاشرط کرداین نامه به حسب ظاهر چند روز قبل عاشورا رسیدهتصریح کرد ببین اگر حسین بن علی و اصحابش به اون چیزی که من حکم میکنم تن دادند که هیچ؛اونا رو دستگیر میکنی تسلیم من میکنی،"فَاِن اَبَوا فاذهب الیهم"اگر نپذیرفتند بهشون هجوم بیار"حتی تَقتُلَهُم"اول اینارو میکشید،"و تُمَثِّلَ بهم" بدنهاشون رو مثله میکنی،بدناشون رو قطعه قطعه میکنی"فانهم لذلک مستحقون"آخه مستحقشن،حق حسینه که بدنش پاره پاره بشهیه چیز دیگه هم از قبل خودش تعهد کرده بود"فان قتلتَ حسینا فَاَوطِئِ الخیلَ صدرَه و ظهرَه"وقتی حسین کشته شد اسب ها رو روونه میکنید دلم میخواد هم سینشو هم پشتشو له کنندهمه چی مشخص بودبعد هم خودش گفت:این کاری که من نیت کردم بعد از کشته شدنش زیانی به اون نمیرسونه ولی من عهد کردم که اگر حسین بن علی رو کشتم اسب ها رو روانه کنم روی پیکرش،اگر به این دستور من فرمان بردی و عمل کردی جزا داری؛اگر نمیپذیری دست از کارلشگر بردار! فرمانده ی لشگر شمر بشه،شمر یه نگاهی به عمر سعد کرد گفت: حالا چه بکنیم عمرسعد ملعون گفت:"لا یَستَسلِم والله حسین"به خدا قسم حسین تسلیم نمیشه "اِنَّ نفس علی بَینَ جَنبَیه"جان علی در سینه ی حسینه،این پسر علیه،کسی نیست که تن به خاری بده؛خب چکار میکنی؟دستور امیر رو اطاعت میکنی و با دشمنش میجنگی یا کنار میکشی؟گفت:نه! این کرامت به تو نیامده،خودم انجام میدم تو امیر پیاده ها باش.حسین جان اگر کوفیا اون نامه های دروغ رو برات نمیفرستادند،کار به این نامه ی ابن زیاد نمیکشید.
مکتوب، میرسید فراوان ولی دریغ
خطش تمام کوفی و مُهرش فریب بود
حالا شب عاشورا شد،عمر سعد سپاهش رو آماده کرد،صدای نحسش رو بلند کرد:"یا خَیلَ الله الکبیر" ای لشگر خدا سوار بشید،"وبالجنة اَبشِری"بشارت بهشت به شما میدم"فَرَکِبَ الناس"همه سو ار شدند،آمدند سمت لشگر امام حسینقربون دختر بچه هات برم که دیگه کم کم دلاشون داره میلرزه تا حالا فکر میکردند فقط آب بسته شده "والحسینُ علیه السلام جالس اَمامَ بیتِه" راوی میگه این موقع آقا بیرون خیمه خودشون نشسته بودند"مُحتَبِىءٌ بسیفه إذ خَفقَ برأسه على ركبتیه"سر مبارکش رو به زانوها گذاشته بود،به شمشیر تکیه داده بود،خوابش برده بود"و سمعت اخته الصیحه"زینب صدای غوغای دشمن رو شنید،"فَدَنَت مِن اخیها"اومد کنار برادر" و قالت یا اخی اما تسمع هذه الاصوات قد اقتربت ؟"حسین جونم مگه این سرو صداها رو نمیشنوی که به ما نزدیک شدند؟راوی میگه:"فرَفَعَت حسین علیه السلام راسَه" آقا سر مبارک رو برداشت،یه جمله به زینب گفت:"اِنّی انا رسول الله الساعه فی المنام"زینبم همین الان پیغمبر رو در خواب دیدم"و هو یقول انک تروح علینا"پیغمبر فرمود:به زودی میای نزد مااینجا دیگه شروع شد"فَلَطَمَت اختُه وجهَها"زینب شروع کرد به صورت لطمه زدن"و نادَت بالویل"واویلا سر دادنزینب به اون صورت مبارک لطمه زد که یه بارم نبوده،حالا میگم"فقال لهاالحسین علیه السلام لیس لکِ الویل یا اختاه اُسکُتی رحمک الله"زینبم خواهرم تو نباید واویلا بگی؛ساکت باش،خدا رحمتت کنه.شاید زبان حال زینب این بود:حسین جانم منو دعا کن.
امشب برای من تو دعا کن که روز بعد
بی سر به روی دامن زهرا نبینمت
حسین جان
این یه تصویر از نگرانی های زینب شب عاشورا بود،یه روایت دیگرم میخوام بگم شاید روضه ی من همین باشه،سیدبن طاووس نوشته"وجلس الحسین یُصلح سیفه"آقا یک گوشه ای نشسته بود شمشیرش رو اصلاح میکرد،یه اشعاری زیر لب زمزمه میکرد:"یَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِیلٍ"ای روزگار اف بر دوستی تو باد"كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ""مِنْ طَالِبٍ وَ صَاحِبٍ قَتِیلٍ""وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ"
ای روز گار اف بر تو باد چقدر شب و روز،دوستان رو کشتی، بین دوستان جدایی انداختی"وَ كُلُّ حَیٍّ سَالِكٌ سَبِیلِ"
هر زنده ای آخرش باید این راه رو طی کنه"مَا أَقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحِیلِ"
زمان کوچ کردن از دنیا چقدر نزدیک شده
"وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِیلِ"وقتی آقا این اشعار رو خوندند"فسَمِعَت زینب بنت فاطمه ذلک"زینب این حرفارو شنید،اومد خدمت برادر،"فقالَت یااخی هذا کلامُ مَن اَیقَنُ بالقتل" این حرف مال کسیه که یقین به کشته شدن داره،"قال نعم یا اختاه"حالا زینب شب عاشورا رو ببین،زینب فرداشبم ببین،یه زینب دیگه شد
"فَقَالَتْ زَیْنَبُ وَا ثُكْلَاهْ یَنْعَى الْحُسَیْنُ إِلَیَّ نَفْسَهُ"
وای بر من! برادرم داره خبر کشته شدن خودش رو به من میده.اینجا سیدبن طاووس میگه:"وَ بَكَى النِّسْوَةُ "زنان حرم شروع کردند به گریه کردن"وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ " به صورت ها لطمه زدند"وَ شَقَقْنَ الْجُیُوبَ"گریبان چاک کردندشب عاشورا به صورت سیلی زدند،صبح عاشورا وقتی آقا خطبه میخوند به صورت ها لطمه زدند،اینجا اباعبدالله هست،ابالفضل هست،علی اکبر هست،زن ها رو آروم میکردند،اما شدیدترین لطمه ها رو فردا عصر به صورت ها زدند؛یکی زمانیکه بدن اربا اربای علی اکبرو خیمه ها آوردن،یکی اون ساعتی که ابالفضل کنار علقمه افتاد،اما بیشترین لطمه ها رو کجا زدند؟من اززبون امام زمان میگم، ترجمه هم نمیکنم:" فَلَمّا رَأَیْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً " دیدند زین ذوالجناح واژگون شده" وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ، وَ بِالْعَویلِ داعِیات ، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات"
همه از خیمه ها بیرون دویدند،چه لحظه ای؟امام زمان فرمودند:" وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ ،قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ "اون لحظه ای که محاسنت رو در دست گرفت...
حسین..."چه کسی تو رو کشته؟عالمو بیچاره کرده چه کسی تو رو کشته؟زینبو آواره کرده کی گلوتو بریده؟زینبو بیچاره کرده حسین ....
گوش بده میخوام یه چیز دیگه بگم:این لطمه ها عصر عاشورا تمام نشد،فرداشبم این لطمه ها ادامه داشت امشب امام حسین زینب سلام الله علیها رو آروم کرد،اما فردا شب:
یک زن نمانده بود که سیلی نخورده بود...
فقطم سیلی نبود...
لطمه ها بر سوگواران میزدند
کعب نی بر داغداران میزدند
اینقدر به پهلوی زینب زدند
این لطمه ها از کجا آمده؟
من ایستاده بودم؛دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گه بین خانه میزد
گاهی به دست و بازو،گاهی به پشت و پهلو
گاهی به چشم و ابرو گاهی به شانه میزد
گردیده بود قنفذ با مغیره
این با غلاف شمشیر،این تازیانه میزد
خدا حافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
ببین خون دیده ی تر زینب
چرا؟!
به غارت معجر از سر زینب
اینا بی حیا شدند،محرم زینب!ببین نامحرمان گردمنند...حسین....
شکر لله که حق را به من آموخت حسین
شعله حب علی در دلم افروخت حسین
حسین جان
هر کسی عبد حسین است همان عبد خداست
با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین
اگه تو نبودی ما با خدا نمی توانستیم حرف بزنیم آری از روز ازل بود که با دست خودش
محنت فاطمه را در دلم آموخت حسین
با صدای سخن عشق به دنیا فرمود
ذره ای دین خدا را به تو نفروخت حسین
اونایی که الان دین خدا امانت به دستتونه این چند صباح رو قدر بدونید، نعمت خدمتگزاری به دین خدا به شما داده شده
با صدای سخن عشق به دنیا فرمود
ذره ای دین خدا را نفروخت حسین
با ستم کار سخن از در تدبیر نگفت
ذلت و خاری و لبخند نیاموخت حسین
ته گودال اگر زمزمه یا رب داشت
زیر شمشیر و سنان دیده به ما دوخت حسین
راوی می گه دیدم زیر خنجرِ دشمن لباش داره حرکت می کنه،چه می گه؟ می گهخدایا شیعیانمو ببخش، دوستانمو ببخش
ته گودال اگر زمزمه یا رب داشت
زیر شمشیر و سنان دیده به ما دوخت حسین
کهنه پیراهن او هم بخدا غارت رفت
برتن خویش به جز نیزه نیندوخت حسین
آتش عشق خدا بود،عطش کشته شدن
آنقدر داشت که لب تا جگرش سوخت حسین
کربلایی نشود هر که فدایی نشود
بر سر نیزه چو خورشید برافروخت حسین
اگه می خوای حسین جانم بگی ها از جانت بگو: حسین جان...
ما به عشق تو اسیریم
یه روزی بدون آقا جون پای پرچمت میمیریم
یه روزی میایم مدینه یه ضریح برات میاریم
برای روز ظهورش چشم انتظاریم
پرچم سبز رو گنبد اسم یا فاطمه خورده
دلای سینه زنارو تا خود کربلا برده
یا حسن عزیز زهرا یا حسن عزیز زهرا
جوونیم رفت و هنوزم تو حرم نداری آقا
هر شب و روز من میسوزم تو حرم نداری آقا
هنوزم عزیز زهرا بی کسی میون دنیا
باید از غم بقیعت بمیرم آقا
خسته ام خسته ی خسته
دلم از زمونه سیره
میبینم عکس بقیع و به خدا گریه ام میگیره
یا حسن عزیز زهرا یا حسن عزیز زهرا
میبوسه دست تو آقا
گره ای که وا نمیشه
آره بازه در خونه ات رو گرفتارها همیشه
حضرت بارون رحمت کار تو جود و کرامت
به همه بدا و خوبها داری محبت
اومدی پر کنی آقا دوباره دستهای مارو
جون قاسم روزی مون کن اربعین کرب و بلا رو
پرچم سبز رو گنبد اسم یا فاطمه خورده
دلای سینه زنها رو تا خود کربلا برده
یا حسن عزیز زهرا یا حسن عزیز زهرا
كاش بودی كرببلا، كنار حرمم،حرم داشتی حسن
كاش بودی كرببلا،یه ایوون طلا،تو هم داشتی حسن
دور ضریحت پر مرد و زن بود
مادرمون فاطمه بی محن بود
یك شب جمعه حرم حسین و
یك شب جمعه حرم حسن بود
من گنبدی دارم و گنبد بقیع، گرد و غباره
من یك ضریح دارم و تو سایه بونم ،قبرت نداره
برادر بی حرمم حسن جان
كاش بودی كرببلا ، تو بین الحرمین، حرم داشتی حسن
كاشكی گنبدی شبیه ،به گنبد حسین، تو هم داشتی حسن
گنبدامون شبیه كاظمین بود
قشنگ ترین بهشت عالمین بود
پرچم سبز یا حسن كناره
پرچم سرخ ذكر یا حسین بود
صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره
صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره
برادر بی حرمم حسن جان
كاش بودی كرببلا،كنار خیمه گاه ،حرم داشتی حسن
پیش قبر قاسمت،یه دونه بارگاه ،تو هم داشتی حسن
هیچ كسی غربت حسن نداره
این همه داغ دل شكن نداره
درسته كه بی حرمی حسن جان
ولی حسین تو كفن نداره
صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره
صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره
برادر بی حرمم حسن جان
تعداد صفحات : 17
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****