سلطان این عالم تنها غریبونه
تو حجره افتاده روی لباش خونه
بمیرم این آقا، امام رضامونه
داره تو این دمای آخر
به زیر لب میگه ای مادر
غم یکی دوتا نیست، دورش آشنا نیست
هیچکی جز جوادش دور حضرت رضا نیست
از کوفه تا حجره، آمد جگر سوخته
به یاد اون کوچه، با چشم تر سوخته
به یاد اون مادر، که پشت در سوخته
با داغ سینه و میخ در
به زیر لب میگه ای مادر
خسته و خزونی با قد کمونی
مادری که پرپر شد تو اول جوونی
غم یکی دوتا نیست، دورش آشنا نیست
هیچکی جز جوادش دور حضرت رضا نیست
روی زمین پیش روی جواد افتاد
شبیه زلفی که تو دست باد افتاد
یاد غم بزم ابن زیاد افتاد
رضا شده پریشون امشب
با روضه های عمه زینب
نور دیده زینب، قد خمیده زینب
همسفر با راس عشق سر بریده زینب
واویلا واویلا، واویلا
تو ناله ی آخر دلش کبوتر شد
با خوندن روضه، لبش معطر شد
مهمون گودال به خون شناور شد
ای بی کفن حسین واویلا
خونین بدن حسین واویلا
ای ذبیج عطشان، ای قتیل عریان
ای برادر زینب تشنه لب حسین جان
واویلا واویلا، واویلا