loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شهادت امام سجاد,سینه زنی واحد شهادت امام سجاد,شهادت امام سجاد,امام سجاد,متن سینه زنی امام سجاد,سینه زنی واحد امام سجاد,سینه زنی شهادت امام سجاد,متن مداحی واحد شهادت امام سجاد,مداحی ش

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 586 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6683 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3746 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4124 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3653 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1648 زمان : نظرات (0)

 

ای وای قلب سجاد بی قرار

میخونه با اضطرار

 عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای تو قلب این شام تار

 از بین صدها سوار

عَلَیکُنَ بِالفِرار

عمه جان، عَلَیکُنَ بِالفِرار.......

ای وای ای دلهای داغدار

مضطرا با حال زار

عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای دشمنامون بی شمار

با حال زار و نزار

عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای شرق و غرب آتیش گرفت

 دار الحرب آتیش گرفت

عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای شعله پیش پیکرا

 مشعل ها پیش سرا

عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای دخترهای بی پناه

از آتیش خیمه گاه

 عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای ناله میاد از حرم

 وای عمه وای معجرم

 عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای شد روز عالم سیاه

 زهرا بین قتلگاه

عَلَیکُنَ بِالفِرار

ای وای عمه پیش مادره

تازیونه میخوره

 عَلَیکُنَ بِالفِرار

عمه جان، عَلَیکُنَ بِالفِرار.......

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3028 زمان : نظرات (0)

 

یادم نمیره اشکای عمه هامُ

یادم نمیره رو نی سر بابامُ

یادم نمیره مصیبتای شامُ

خیلی سخت بود ..

که ببینم به اسیری میبرند اهل حرم رو

خیلی سخت بود ..

که ببینم با غل و زنجیر بستند خواهرم رو

خیلی سخت بود ..

که ببینم چشم نامحرم سویِ حرم می افته

خیلی سخت بود ..

که ببینم از رو ناقه داره همسرم می افته

یادم نمیره دستایِ در طنابُ

یادم نمیره اشک چشم ربابُ

یادم نمیره اون مجلسِ شرابُ

یادم نمیره اشکای عمه هامُ

یادم نمیره رو نی سر بابامُ

یادم نمیره مصیبتای شامُ

خیلی سخت بود ..

که ببینم دست ناموسمُ با سلسله بستن

خیلی سخت بود ..

که ببینم شامیا میگن اینا خارجی هستن

خیلی سخت بود ..

که ببینم خواهرم رقیه رو با گوش پاره

خیلی سخت بود ..

که ببینم صورتش نیلی شده پاش پُرِ خاره

یادم نمیره آتیش و خیمه گاهُ

یادم نمیره طفلان بی پناهُ

یادم نمیره جسم تو قتلگاهُ

یادم نمیره اشکای عمه هامُ

یادم نمیره رو نی سر بابامُ

یادم نمیره مصیبتای شامو ..

خیلی سخت بود ..

که شنیدم داره قرآن میخونه رو نیزه بابا

خیلی سخت بود ..

که شنیدم دشمنا به ما میدادن سبّ و دشنام

خیلی سخت بود ..

که شنیدم خنده های حرمله پیش ربابو

خیلی سخت بود ..

که شنیدم صحبت از کنیری تو بزم شراب بود

یادم نمیره نمک به زخممونُ

یادم نمیره اون چوب خیزرونُ

یادم نمیره لبای پر خونُ

یادم نمیره اشکای عمه هامُ

یادم نمیره رو نی سر بابامُ

یادم نمیره مصیبتای شامو ..

 

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1605 زمان : نظرات (0)

 

من از اين مردم بي عار بدم مي آيد

از مكافات از آزار بدم می آيد

ذبح را آب نداده جلويم سر نبُريد

تا قيامت من از اين كار بدم مي آيد

سنگ ها از در و ديوار به ما می خوردند

تا ابد از در و ديوار بدم می آيد

پای من بسته نبود اسب، زمينم می زد

من از افتادنِ بر خار بدم می آيد

محملِ عمۀ ما را چقدر هُل دادند

به خدا از سرِ بازار بدم می آيد

دستِ من بسته كه شد برده فروشی رفتيم

من از اين دستِ گرفتار بدم می آيد

مردم و زنده شدم بس كه نگاهم غم ديد

عمۀ من چِقَدر مجلسِ نامحرم ديد

همۀ این ها رو بذار کنار .. مگه ناموسِ خدا نبود آوردند ت محلۀ برده فروشا چرخوندش .. به این اکتفا نکردند .. وارد بزم شراب کردند همه مون رو ... گفت : تا وارد شدیم دیدم نانجیب سر رو گذاشته جلوش .. گفت:زینب! مگه نگفتی بابات علی؟ مادرت زهراست؟ حالا بگو بیان ... به خاطر این که تن و دلِ بچه های امیرالمومنین رو بلرزونه ... غرور زینبه .. غرور امیرالمومنینِ .. سر رو گذاشت جلوش ... چوب خیزران رو برداشت ... آن قدر به لب و دندان حسین زد ... حسین ...

این دستا بیاد بالا .. ببینم یه اربعین امسال میتونیم حرم حسین باشیم .. صدا بزن حسین ...

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1921 زمان : نظرات (0)

 

بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بی‌گهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد

او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است

دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می, آنچنان شرمنده شد

در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود

از غم ویرانه‌رفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن، اشک ریخت
هم زیارتنامه‌اش آتش گرفت
هم سر و عمامه‌اش آتش گرفت

کوچه‌های شام خیلی سخت بود
سنگ‌های بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود

خنده‌های شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمه‌های شمر یادش مانده است
جای پای شمر یادش مانده است

کندی خنجر عذابش می‌دهد
ضربه‌ی آخر عذابش می‌دهد

آمد و بال و پرش را جمع کرد
دست بی‌انگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 670 زمان : نظرات (0)

بابای من رو از قفا با دشنه کشتند
بابای من رو با لبای تشنه کشتند
با تیغ و نیزه جسمشو صد چاک کردند
صحرا نشینا پیکرش رو خاک کردند
جای یه خنجر رو حنجرش بود
جای هزاران زخم روی پیکرش بود
هم خواهرش بود هم مادرش بود
چشم یه ملعونی پی انگشترش بود
لعنت به اون که پیکرش رو زیر ور روکرد
توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد
لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود
با ساربانی که پی انگشترش بود
لعنت به اون که بی حربه میزد
با هرچی داشتش توی دستش ضربه میزد
لعنت به اون که با سنگ میزد
اونی که داشت به پیراهنش چنگ میزد

غریب گیر آوردنت......


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 770 زمان : نظرات (0)

اباالعطشان حسین.......

منم و گریه و ناله، خزونه باغی از لاله

مدینه روضه می خونم چهل ساله

به یاد عاشورا من چه خون دل ها خوردم

دلم می خواست که من هم تو کربلا می مردم

میرم از حال

عاشورا و گودال

یادم نمیره وآی

اباالعطشان حسین.......

نفس آخره یارم، دیگه راحت میشم امشب

بازار برده ها رفتیم من و زینب

تموم آل الله و با کعب نی می بردن

دیدم که ناموسم رو تو بزم می می بردن

الشام الشام

سنگ از بالای بام

یادم نمیره وآی

اباالعطشان حسین.......

هوا هوای بارونه، دیگه دلم پریشونه

خاطره های شام و داغ ویرونه

به فکر دلداری رقیه که افتادن

جای عروسک دستش سر بریده دادن

رگ ها خونی

موی بابا خونی

یادم نمیره وآی

اباالعطشان حسین.......

 

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 14
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 400
  • آی پی دیروز : 562
  • بازدید امروز : 2,428
  • باردید دیروز : 5,510
  • گوگل امروز : 15
  • گوگل دیروز : 34
  • بازدید هفته : 36,060
  • بازدید ماه : 99,162
  • بازدید سال : 1,141,303
  • بازدید کلی : 19,647,131