loading...

آئین مستان

متن روضه شب عاشورا زبان حال حضرت زینب,روضه شب عاشورا زبان حال حضرت زینب,متن روضه شب عاشورا,روضه شب عاشورا,متن روضه شام غریبان,روضه شام غریبان,متن روضه حضرت زینب,روضه حضرت زینب,متن روضه شب دهم محرم,روض

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1791 زمان : نظرات (0)

غم عشقت بیابان پرورم کرد

هوایِ وصل بی بال و پرم کرد

به من گفتی صبوری کن صبوری

صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد

آی ..

خدایا زینبم تنها و بی کس

کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس

خدایا من همان محمل نشینم

من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..

چنان در خیمه ها آتش به پا شد

که دامن ها پناهِ شعله ها شد

به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت

در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ...

ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..

خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست

کربلا .. ماتم سراست ..

مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست

کربلا .. ماتم سراست

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 8350 زمان : نظرات (1)

حاج محمود کریمی

 

نگاه گریه داری داشت زینب

چه گام استواری داشت زینب

دل با اقتداری داشت زینب

مگر چه اعتباری داشت زینب

چهل منزل حسین منجلی شد

گهی زهرا شد و گاهی علی شد

ندیدم زینب کبری تر از این

ندیدم زینت باباتر از این

ندیدم دختر زهرا تر از این

حسینی مذهبی غوغا تر از این

اگر چه غصه دارد آه دارد

به پایش خستگی راه دارد

پس از آنکه زمین را زیر و رو کرد

سپاه کوفه را بی آبرو کرد

به سمت کربلا خوشحال رو کرد

کمی از خاک را برداشت بو کرد

رسیدم کربلا ای داد بی داد

حسین سر جدا، ای داد بی داد

چهل روز است گریانم حسین جان

چو موی تو پریشانم حسین جان

چهل روز است می خوانم حسین جان

حسین جانم حسین جانم حسین جان

به غم ها با جلالت سر ندادم

به دست هیچکس معجر ندادم

همین جا دور اکبر را گرفتند

ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند

ولی از من دو دلبر را گرفتند

هم اکبر هم برادر را گرفتند

به تو گفتم که ای افتاده از پا

 ز جا بر خیز ورنه معجرم را...

همین جا بود که سقای ما رفت

همچین که ناقه ها رسید مثل برگ خزون خودشون انداختن رو زمین، تنها کسی که میدونه قبرها کجاست، امام سجاده، دور آقا را گرفتن، یکی میگه قبر آقامون کجاست، اول همه دنبال قبر حسین می گشتن، نشونشون داد، گریه هاشون کردن، یکی گفت: آقا جان قبر قاسمم کجاست؟ علی اکبر کجاست؟ رباب گفت: آقا جان علی اصغرم و کجا دفن کردی؟ گفت: بلند نشو تو بغل بابامه... آخر سر همه بلند شدن طرف علقمه رفتن، آخه وداع با عباس نکردن عاشورا....

همین جا بود که سقای ما رفت

به سمت علقمه دریای ما رفت

پناه عصمت کبرای ما رفت

پی او گوشواره های ما رفت

فقط از علقمه یک مشک برگشت

حسین بن علی با اشک برگشت

همین جا بود که دلها گرفت و

کسی روی تن تو جا گرفت و  

سرت را یک کمی بالا گرفت و 

و از پشت سرت سر را گرفت و

همین که بر گلویت خنجر آمد

صدای ناله ی زهرا در آمد

همین جا بود افتادند تن ها

همین جا بود غارت شد بدن ها

تمامی کفن ها، پیرهن ها

بدون تو کتک خوردند زن ها

سکینه می کند زاری اباالفضل

چه قبر کوچکی داری اباالفضل

---------------------------

همین جا بود الف را دال کردند

تنت را بارها پامال کردند

ته گودال را گودال کردند

تو را با سم مرکب چال کردند

همین جا بود گیسو می کشیدند

هر سو دخترانت می دویدند

همین جا بود تازیانه باب گردید

رخ ما در کبودی قاب گردید

ز خجلت خواهر تو آب گردید

که معجر بعد تو نایاب گردید

سکینه معجر از من خواست اما

خودم هم بودم آنجا مثل آنها...

دانلود روضه اربعین حسینی (ع) زبان حال حضرت زینب (س) 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3838 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

سلام آقا فدای تو

فدای گریه های تو

من بمیرم برای تو

یابن الحسن دل همه

شده قیامت آقا جون

برای قلبت بمیرم

سرت سلامت آقا جون

آقای من، آقای من

آقای مهربون من

آقای من، آقای من

درد و بلات برای من

عاشورا رفت ولی دلها

هنوز تو کربلاست آقا

سینه زنات کجا برن

حسینیه ات کجاست آقا

شرمنده ایم که زنده ایم

تو صاحب دلامونی

تویی که بین روضه ها

مراقب دلامونی

خونی که توی دلمه

هنوز سرازیر نشده

هنوز میخوام گریه کنم

هنوز چشام سیر نشده

دوباره بارون اومده

این شب جنون اومده

آقامو سر بریدن و

شام غریبون اومده

شعله چشمامون و

بوی پر سوخته میاد

بوی پر اهل حرم

با چادر سوخته میاد

آسمونه اهل حرم

دیگه کبوتر نداره

زینب تو این نامحرما

دیگه برادر نداره

پاشو ببین برادرم

زخمی شده بال پرم

یادته با تو اومدم

بدون تو باید برم

حسین من، حسین من

این آخرین ذکر منه

اینکه تو دستشونه

سر برادر منه

همین امشب سر ابی عبدالله رو بردن به کوفه، از همین ساعات دیگه سر تو تنور خولیه......

هر تشنه به جای آب سیلی می خورد

با روی ز خون خزان سیلی می خورد

هر طفل یتیم که از بنی هاشم بود

از آل بنی شرار سیلی می خورد

از آنکه به کودکی علی نانش داد

ناموس ابوتراب سیلی می خورد

دلبند علی تا که ز درگاه خدا

شیخی ببرد ثواب سیلی می خورد

اسلام بنی امیه جاری شد و

زن با داشتن حجاب سیلی می خورد

تا به فراز نیزه قرآن میخواند

هر سوره آن کتاب سیلی می خورد

خاکم بر سر که اصغر از نی می دید

از قاتل او رباب سیلی می خورد

ای کاش بریده می شد از تن سر من

می تاخت هزار اسب بر پیکر من

ای وای به من که پیش چشمان ترم

بستن سرت به نیزه با معجرم

نیزه و شمشیر ها رو کنار زد، یه بدن پاره پاره پیدا کرد، بدن نگاه کرد، صدا زد: انت اخی... تو داداش منی تو بچه ی فاطمه ای....

زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست

خار خاشاک زمین منزل ماوای تو نیست

 دانلود روضه شام غریبان و یادی از امام زمان (عج) 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1821 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

ببار ای بارون ببار

بر دلم گریه کن خون ببار

بر شب تیره چون زلف یار

بهر لیلی چو مجنون ببار

ای بارون

فدای غم های تو

خون میچکد از چشمای تو

بی تاب روی زیبای تو

می سوزه عالم در پای تو

ای آقا

خونه دل آسمون

زبون میگیره صاحب زمون

ای امان، ای امان، ای امان

عمه جان، عمه جان، عمه جان

ای عمه

دل زارم در تبه

گوشه ی چادر زینبِ

امشب جون همه بر لبه

روضه خون مادر زینبِ

 وای زینب

رسیده جون بر لبم

می سوزه سینه ی پُر تبم

آسمون تیره ی شبم

قربونی غم زینبم

 وای زینب

اگر که غوغا نکرد

اگه شکوه ز غم ها نکرد

سفره ی دلشو وا نکرد

غصه جیگرشو پاره کرد

وای زینب

دانلود روضه حضرت زینب (س)

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 4288 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

 

رفتم از کوی تو و پیش تو جامانده دلم

پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم

گفتم اسباب سفر جمع کنم با دقت

زینب جان مگه چیزی مونده بود جمع کنی؟ هر کی یه چیزی زده زیر بغلش داره از یک جایی فرار میکنه،تو کوفه وقتی زن خولی نصف شب از خواب بلند شد دید خونه اش نورانیه،اومد توی مَدبَخ سر ابی عبدالله رو پیدا کرد دیوونه شد سر ابی عبدالله و بغل کرد ،دوید تو خیابون و کوچه،هی داد میزد میگفت:مردم شوهرم برام سر بریده آورده،یه مرتبه دید از هرخونه ای یه نفر بیرون اومد یکی یه پیراهن خون آلود دستش گرفته،یکی یه جفت گوشواره دستش گرفته،زنهای کوفه داد میزنند،چرا این سوغاتی ها اینقدر خون آلوده؟از همه جانسوزتر یه وقت دیدن یه خانمی دوید،یه گهواره چوبی زیر بغلشه

گفتم اسباب سفر جمع کنم با دقت

راه افتادم و ای وای که جا مانده دلم

میخوام آتیشت بزن،حاضری یانه؟

خداحافظ ای برادر زینب

به خون غلطان در برابر زینب

خداحافظ ای برادر زینب

همه رفتند و شدم تک و تنها

خدا را چه سازم در این دل صحرا

خداحافظ ای برادر زینب

ببین دشمن

غیرت الله بلند شو،بلند شو

ببین دشمن حرمت تو شکسته

خیمه هات رو بردن حسین..،خوابیدی؟

ببین دشمن حرمت تو شکسته

ببین دست خواهر تو ببسته

چون چاره نیست میروم و میگذارمت

ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت

 

خداحافظ ای برادر زینب

دانلود روضه وداع حضرت زینب (س)

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 11030 زمان : نظرات (0)

حاج مهدی سلحشور

 

آی بمیرم، ای کاش یکی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست، این منظره ها رو نمی دید، آخ تا رسید کنار گودال قتلگاه، هر چی صدا زد، دادش جواب زینب و بده، حسین چشما رو باز نکرد، تا قسم داد حسین جان، جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز کرد، زینب برگرد برو به خیمه، می گه دیدم زینب داره می ره، اما عقب عقب می ره، هی به سر می زنه، هی فریاد می زنه، حسینم و دارن می کشند، أَمَا فِیکمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم، نانجیب روی زینب و زمین زد، گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می کشند، گفت :کار حسین و زودتر تموم کنید، یه وقت زینب ببینه، سری به نیزه، اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه، وقتی شام غریبانیه، بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد، عجب خوابیدنی، خواب به چشمش اومد یا نه، بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد، این بچه ها سرشون رو دامن بی بی، همه از حال رفتند، یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید، مادر اومدی، اما دیر اومدی، یه جمله رو می خوام عرض کنم، گفت زینب جان، من از صبح اینجا بودم، خودم همه ی منظره ها رو دیدم، اونوقتی که می خواست سر از بدن حسین جدا کنه، سر رو دامن خودم، هر چی فریاد زدم، بُنَیَّ،

 

حدود ساعت سه، من عقیله دختر حیدر

چنان مرغی که پرپر می زند، بر خاک و خاکستر

حدود ساعت سه، من پریشان آمدم با سر

ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر

حدود ساعت سه، دیدمت بر خاک و خاکستر

ولی عریان نه پیراهن نه عمامه، نه انگشتر

 

آنطرف از دور دیدم سارقی کرده کمین

 چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها

جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا

می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها

کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت

می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها

با قد خم مادرت آمد عیادت کرده ای یاد پهلو

یاد میخ در به خیلی چیزها

داخل گودال حالش را رعایت می کنی

چون که حساس است مادر به خیلی چیزها

صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

شب عاشوراست امشب، کربلا غوغاست امشب

چه خبره امشب تو خیمه ها، آی، نوکرا، فدایی های ابی عبدالله، بیاید بریم تو خیمه، با حضورمون با ناله زدنمون، با گریه کردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم، اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه، اینقدر سکینه خوشحال می شه، آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه، لشکر برا کی داره می آد، تا صدای پای دو تا مرکب اومد، مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر، تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند، برا حسینت لشکر اومده، اینقدر زینب خوشحال شد، به حبیب که گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده، شروع کرد گریه کردن، گفت:مگه من کیم؟ الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم، آی کربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال کنید، ناله بزنید یاحسین..........

 

که ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن

احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن

ای وارث سریر امامت، به پای خیز

ما را سوار بر شتر بی جحاز کن

 

دلی در خون نشسته دوست داری

بگو قلبی شکسته دوست داری

تو را ای عشق بی سر دوست دارم

مرا با دست بسته دوست داری

 

نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده

سر پیراهنت هم جنگ بوده

ولی شرمنده زینب دیر فهمید

که انگشتر به دستت تنگ بوده

دانلود روضه شب عاشورا زبان حال حضرت زینب (س) 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 639
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,852
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,852
  • بازدید ماه : 3,852
  • بازدید سال : 1,318,885
  • بازدید کلی : 19,824,713