بر گوش دل از پیک خداوند، پیام است
هنگام قیام است قیام است قیام است
غافل شدن از دوست حرام است حرام است
شعبان اگر از دست شده، ماه صیام است
ظلمت ز میان رفته؛ مه رحمت و نور است
عالم همه جا بر همگان وادی طور است
****
خیزید که این ماه خداوند تعالیست
خیزید که انوار الهی متجلاست
عالم همهجا بزم وصال است وصال است
در دست خدا ساغر لبریز تولّاست
پیوسته ندا بر همه ی خلق رساند
تا جرعهای از آن به خلایق بچشاند
****
هرچند که خواب است در این ماه، عبادت
بیدار بمانید پی کسبِ سعادت
تا زنده شود در دلتان باز، ارادت
این ماه الهیست؛ نبی داده شهادت
از خواب، گریزان شده بیدار بمانید
در محضر محبوب، «ابوحمزه» بخوانید
****
آید ز خداوند تعالی خبر این ماه
کز چار طرف نور بوَد جلوهگر، این ماه
غفلت ز خداوند، حرام است در این ماه
گردیده به ما هدیه، دعای سحر این ماه
نوشید شراب از خم جوشان محبت
تا انس بگیرید به قرآن و به عترت
****
دارند محبّان خدا انجمن این ماه
با هر نفسش روح ببخشد به تن این ماه
تبریک بگویید به هر مرد و زن این ماه
پروانه شده دور جمال حسن این ماه
خوانید همه سوره ی فرقان و تبارک
گویید که میلاد حسن باد مبارک
از گلشن توحید، گل تازه بچینید
آیات خدا را به شب قدر ببینید
مانند علی بر سر سجاده ی طاعت
بیدار بمانید که بیدار نشینید
ذکر علی و آل، همآهنگ بگیرید
از خون سر و روی علی رنگ بگیرید
****
رو سوی خدا کرده ز شیطان بگریزید
با نفس به هر خلوت و جلوت بستیزید
هرگاه که گردد ز عطش حنجرتان خشک
با یاد حسینبنعلی اشک بریزید
آن کشته که خون گلویش خون خدا شد
سر از بدنش با دو لب تشنه جدا شد
****
وقتی که نشینید سر سفره ی افطار
سوزید همه در غم آن طفل عزادار
آن طفل که جان داد به ویرانه گرسنه
آن طفل که در سلسله گردید گرفتار
آن طفل که قوتش همه شب خون جگر بود
بر روی دو دستش سر خونین پدر بود
****
وقتی به دهان دانه ی خرما بگذارید
بر آل پیمبر همگی اشک ببارید
آرید همه روی به دروازه ی کوفه
از کوفی و ظلم و ستمش یاد بیارید
کوفی که ز سر تا به قدم بود تملق
خرما به عزیزان خدا داد تصدق
****
فریاد! که در کوفه و در شام چه کردند
با عترت پیغمبر اسلام چه کردند
با عترت قرآن و نوامیس الهی
یا فاطمه! در گردش ایام چه کردند
باید که بسوزیم و بسوزد همه عالم
ریزد همه شب خون دل از دیده ی «میثم»