اشک تو چشمام، دل پر درده
عشق تو راهه، کاش برگرده
خودم گفتم بیای اما
چی میدونی از این مردم
که دنباله سرت هستند
همه اینجا واسه گندم
جون سه ساله دخترت برگرد، برگرد
جون منم فدا سرت برگرد، برگرد
حیا نمونده تو کوفه
به بی وفایی معروفه
تو این شهر، مردم آزار
راهم افتاد بین بازار
شنیدم من که مرد زن
نظر دارن به گهواره
شده دعوا، همه حرفا
سر چشم علمداره
تیر سه شعبه میخرن برگرد، برگرد
تا که نمونی بی کفن برگرد، برگرد
شدم اسیر نامردی
الهی آقا برگردی
حیا نمونده تو کوفه
به بی وفایی معروفه
حرف از غارت، از خلخاله
حرف از شمر و از گوداله
دم آخر روی لب هام
باید اسم شما باشه
چه تقدیری باید انگار
سرم از تن جدا باشه
تا نشه با تو رویرو برگرد، برگرد
خواهشمِ به سر عمو برگرد، برگرد
یه روز تو این شهر مهمونی
رو نیزه قرآن میخونی
حیا نمونده تو کوفه
به بی وفایی معروفه