loading...

آئین مستان

متن سینه زنی واحد شهادت امام علی نقی,شهادت امام علی نقی,امام علی نقی,متن سینه زنی واحد امام علی نقی,سینه زنی واحد امام علی نقی,سینه زنی واحد شهادت امام علی نقی,متن مداحی واحد شهادت امام علی نقی,متن مد

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2147 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1710 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1245 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 679 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 621 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 587 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3480 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6684 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2827 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3748 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3226 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3549 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4125 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3654 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7232 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4938 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5878 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4356 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5524 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4167 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1890 زمان : نظرات (1)

 

ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی

وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی

ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی

 ای خلق ثناگوی تو یا حضرت هادی

آیینه جلال نبی کیست تویی تو

چارم علی از آل نبی کیست تویی تو

تو اختر برج نبوی شمس هدایی

ماه علوی آیینه ی حُسن خدایی

فرمانده ی ملک قدر و جیش قضایی

آری تو علی ابن جواد ابن رضایی

خوبان جهان نور هدایت ز تو دارند

ارواح رسل روح ولایت ز تو دارند

تو جانی و در کالبد کل وجودی

 تو وجه خدا آینه ی غیب و شهودی

تو نیت و تکبیر و قیامی و قعودی

تو رابطه ی خلق و خداوند ودودی

از فیض تو منت به سر خلق نهادند

با مهر تو دادند به ما آنچه که دادند

متوکل ملعون اومد لشکریانش نشون امام هادی داد، گفت: سپاه منو می بینی، آقا فرمود: میخوای سپاه منم ببینی؟ گفت: سپاه شما، امام فرمود: آری، دست از مقابل صورت رد کرد فرمود نگاه کن، دید زمین و آسمان، شرق و غرب، ملائکه، سر و پا مسلح، فرمود: سپاه من اینها هستند ولی ماه به دنیا تو کاری نداریم.

از سامره خیزد به فلک نور حقایق

دل ها به طواف حرم قدس تو شایق

مرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق

روزی خور خان کرمت جمله خلایق

مدح تو ندای حق و جبریل منادی

نام تو علی کنیه زیبای تو هادی

آقا به خیرال فرمود: چه خبر از بغداد؟ از واثق چه خبر؟ عرض کرد: آقا حالش خوب بود، ده روز ازش جدا شدم، فرمود: برخی مردم مدینه میگن مرده، (یعنی خودش) از متوکل چه خبر؟ گفت: بیچاره است، گوشه ی زندان، فرمود: به سلطنت رسیده، از ابن زَیاد چه خبر؟ عرض کرد: مردم دورشن خیلی هوادار داره، فرمود: بیچاره شده؛ چند روز بعد قاصد اومد همه ی این اخبار داد، حقایق در دست امام هادیِ،

من آبرو از خاک در سامره دارم

من خاطره ها از سفر سامره دارم

من جلوه طور از شجر سامره دارم

من عشق دو قرص قمر سامره دارم

هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست

چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توست

تو حجت حق خلق به تایید تو بنده

توحید و نبوت به تَولای تو زنده

جبرئیل به بام تو یکی مرغ پرنده

در بین قفس رام تو شیران درنده

کردند چو بر ماه جمال تو نظاره

پروانه صفت گرد تو گشتند هماره

ای جود تو همچون یم و افلاک حبابت

آن وقت که رسید از ستم خصم عذابت

گریم به تو و غصه بیحد و حسابت

افسوس که بردند بسوی بزم شرابت

بر خیرگی خصم و بی شرمی او اُف

خاکم به دهن جام میت کرد تعارف

ای از غم تو بر جگر سنگ شراره

وی در همه ی عمر ستم دیده هماره

تو آیه تطهیری، دشمن به چه جرأت

با جام می خود به سویت کرده اشاره

از هجر تو باید کمر کوه شود خم

جایی که گریبان ولایت شده پاره

سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده

همرای عدو رفتی او بود سواره

دنبال مرکب میدوندش، مردمم جمع شدن نگاه کردن،

از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود

کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره

فوجی پی آزار دلت دست گشودن

قومی ز دعا تو گرفتن کناره

خدا لعنت کنه یحیی بن هرثمه، رفت دنبال آقا از مدینه بیاردش، مأمور بودن آقا رو آزار بدن، اینقده تو راه کرامات دیدن، سپاهیان آرام شدن احترام نگه داشتن، وقتی رسیدن به سامرا، متوکل گذاشت از شهر رفت که پیداش نشه، چکار کنیم، عین عمه جانه سه ساله اش توی خرابه نگه اش داشتن...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 651 زمان : نظرات (0)

 

یا امام هادی دلم، در خونتون رو میشناسه

کسی که بد بهت بگه، حوالش با دست عباسه

همیشه به سامرا وحرم شما مینازیم

صد دفعه اگه خراب شهدوباره از نو میسازیم

کرمتو عشقه،علمتو عشقه

اسم نقی و سامرا و حرمتو عشقه

به خدا من غلامتم، پادشاه سامرایی تو 

میدونی که دوست دارم، نوه ی امام رضایی تو

دوباره ببین میخونمآقا جامعه کبیره

آخرش محبت تودیگه دستمو میگیره

کرمتو عشقه،علمتو عشقه

اسم نقی و سامرا و حرمتو عشقه

آرزومه بمیرمو، توی راه تو فدایی شم 

 الهی از تو سامرا، یه روزی کرب و بلایی شم

فدای شیش گوشت آقا میدونی مست حسینم

خواب دیدم با تو شب قدر توی بین الحرمینم

کرمتو عشقه علمتو عشقه

اسم نقی و سامرا و حرمتو عشقه

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 834 زمان : نظرات (1)

 

می خواست جان سپاردوجانی دگرنداشت

  هنگام كوچ بود ولی بال و پر نداشت

چشمش ز پنجره سوی مهتاب خیره بود

معلوم بود این شب آخر سحر نداشت

افتاده بود روی زمین آه می كشید  

اگه اشك نداری، اگه می بینی چشمت خشكه، ناله كه داری خرج كنی، امام صادق علیه السلام فرمود:خدا رحمت كنه اونی كه تو مصیبت های ما آه می كشه، بگو:آه. اگه تصور كنی آه كه هیچی، فریاد می زنی،  

افتاده بود روی زمین آه می كشید  

اما كسی ز  حال دل او خبر نداشت

با خاطرات تلخ خودش گرم می گرفت

جز اشك،  یار و همدمی آخر به بر نداشت

می دونی یاد چی اوفتاد، یاالله ، بچه غیرتی های شیعه

یاد دمی كه در پی مركب دویده بود 

 با ناله ای كه در دل دشمن اثر نداشت

نوش جونت این جام محبت مولات، افتاده بود یاده اون لحظه ای كه، اومدن نیمه ی شب، از تو خونه كشیدنش بیرون، پای برهنه تو كوچه ها، كجا بردنش، مجلس شراب بردنش، باور می كنی یا نه، میخوای بزنی بزن، می خوای داد بزنی بزن، راسته، دروغ نیست، بچه شیعه باید بمیره، كشوندش تو مجلس شراب، با سر برهنه، شراب تعارف كرد، وای، وای،

یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد

عجب حرومزاده ای بود این متوكل، عجب ملعونی بود، تو خونه ی آقا جلوی آقا، قبرش و كند، ای وای بمیرم، من فكر می كنم می گم شاید برا خود آقا، مرگ شیرین بود، راحت می تونست بشه، اما برا بچه هاش چقدر سخته، بمیرم برا امام عسگری

یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد

 با ظالمی كه شرم از آن خون جگر نداشت

می ریخت اشك و

نه امام هادی، همه ی اهلبیت ما اینجوری جون دادند، ان شاءالله ما هم اینجوری جون بدیم، ان شاء الله ما هم دم آخر گریه كنیم جون بدیم، چه گریه ای، نه گریه ی ترس، نه گریه ضعف، نه گریه ی نیاز، ان شاءالله دم آخر اینجوری بمیریم،

می ریخت اشك و نوحه گودال می سرود

ازخواهری غریب و حسینی كه سر نداشت

از دختری كه بعد عمو در مسیر شام 

 دیگر به غیر زجر و سنان همسفر نداشت

از سـوز زهـر تشنـه شـد و گفـت یا حسین

 ای كـاش هیـچ وقـت ربـابت پسر نداشت

كجا ببرمت، همین یه مسیر مسیر روضه ی من، می گن امام عسگری، خیلی فردا بی تابی كرد، وقتی بدن بابا رو دید، وقتی داغ بابا دید، یا امام عسگری، شنیدم گریبان چاك زدی، شنیدم به سر و صورت زدی، شنیدم برا داغ بابات، بلند گریه كردی،  مگه چه كردن با بابات، مگه چه جوری كشتنش، اگه شما گریبان چاك زدی، پس زین العابدین چی بگه كربلا، یا الله، گریبان چاك زد امام عسگری، اما كربلا، زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می كنن، هیچكی به بدن حسین نگاه نمی كنه، حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی كنن، مگه بابای من، مسلمون نیست، چرا بدنهای خودشونو دفن می كنن، یكی نبود بگه زین العابدین، صبر كن، الان یه كاری می كنن، دیگه بدن بابات پیدا نباشه،  الان ده نفر میان، اسباشونو میارن، فرج امام زمان بگو حسین.....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 712 زمان : نظرات (0)

 

جز درد و غصه سینه ما را مجیب نیست

زخمی به دل نشسته که هیچش طبیب نیست

خاکم به سر به حضرت هادی چه کرده اند

دشنام بر سلاله ی زهرا عجیب نیست

آقا دلت شکسته ز تیغ زبان خصم

غصه نخور توقعی از نانجیب نیست

ای یوسف شکسته دل من حلال کن

در ما اگر برای تو خیری نصیب نیست

غافل شدیم از تو و از روزگار تو

ور نه چنین جسور شدن در رقیب نیست

ما زنده ایم و قلب شما را شرر زدند

بر سینه ی تو آتشی از پشت در زدند

این دشمنان که زخم شما را نمک زدند

دیروز، کوچه، مادرتان را کتک زدند

امروز جنگ و غفلت عالیجانب ها

دیروز شام، زینب و بزم شراب ها

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 621 زمان : نظرات (0)

 

سامرا با صفا میشه

عشق و شور باز به پا میشه

سامرا یه روزی عاشقا

شبیه کربلا میشه

دل من خاک پای تو

نوکر نوکرای تو

تا آخر پای تو میمونم

فدای خادمای تو

مادر تو یه عالمه است

حیدرم مست فاطمه است

طرف حساب دشمنات آقا

دیگه سردار علقمه است

عمریه دیوونت شدم

هلاک تو، حیرونت شدم

خواب می دیدم تو سامرا

زائر ایوونت شدم

سامرا با صفا میشه

عشق و شور باز به پا میشه

سامرا یه روزی عاشقا

شبیه کربلا میشه

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 925 زمان : نظرات (0)

 

روح عالم، اسم اعظم

دل به غم دادی، حضرت هادی

عالم سیه پوشه، دلتنگی و داغش

پرپر شده تو فصل غم،  گلهای باغش

هر شب روی هم،  غم ناله داره

یه باغ پرپر، آلاله داره

امشب دل شیعه اسیره

تو چنگ بغضی بی اراده

آخه آقمون و کشیدن

تو کوچه باپای پیاده

روح عالم، اسم اعظم

دل به غم دادی، حضرت هادی

چشمای گریونش، زلف پریشونش

داره حکایت می کنه، از قلب خونش

صداش گرفته، چه نیمه جونه

شبیه عمه،  قدش کمونه

از اشک و آهِ بی قراری

باغ نگاش پُر شکوفه است

گاهی به یاد کربلا و

گاهی به یادشام و كوفه است

روح عالم، اسم اعظم

دل به غم دادی، حضرت هادی

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 238
  • آی پی دیروز : 649
  • بازدید امروز : 2,519
  • باردید دیروز : 5,809
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 2,519
  • بازدید ماه : 105,062
  • بازدید سال : 1,147,203
  • بازدید کلی : 19,653,031