loading...

آئین مستان

امروزی بود اسماء بنت امیس امد دید خانم با گریه اش واویلا کرده خانم جان چی شده کمک کن یه کم نون برا بچه ها درست کنیم این بچه ها فقط دست پخت منو می خورند من که...

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2380 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 2100 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1434 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 783 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 701 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 694 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3573 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6806 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2937 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 4102 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3313 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3694 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4234 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3772 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7396 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 5025 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5987 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4436 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5620 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4268 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 8232 زمان : نظرات (1)

 

امروزی بود، اسماء بنت امیس اُمد دید خانم با گریه اش واویلا کرده، خانم جان چی شده، کمک کن یه کم نون برا بچه ها درست کنیم، این بچه ها فقط دست پخت منو می خورند، من که برم دیگه این خونه نه تنور داره ، نه حوصله داره، هیچ کس نه میاد نه می ره، بچه هام گرسنه می مونند، گفت: نون درست کنید، نون درست کردند، نون درست کردن خانم ، جای دست رو نون هست، مادر که رفت اثر انگشت یه دست، یه دست، .....یه آن بیرون کوچه معلوم شد، می دونی چرا؟چون در کنده شد، نون ها رو پخت ، از همون نون هایی که به مقداد می داد، خوب می شد، از فردا،  پس فردا هر قرص نونی که می آوردند، بچه ها اول می بوسیدند، جای دست مادره، بوی عطر مادره، ای وای، ای وای، یه فردایی فرمود اسماء بیا کمک کن بچه ها رو بفرست بیرون، خودش مونده و اسماء، اُمد آب کشید اسماء از چاه، شروع کرد خودش رو شستن، کمک کن، خانم جان چه اصراریه، لباس تمیزتر بیار، چه اصراریه، فرمود امشب تاریکه ، تو تاریکی شاید علی خون و نبینه، خون هایی که خشک شدن زودتر می شورم، آقام اذیت نشه، آقام عذاب نکشه، لباس و که می خواستند بیرون بیارن، آستین و پاره کردند، آخه دست ورم کرده، ای وای، این قدر بین  راه رفتن و ماندن، نمان، بمان، بمان، بعد اُمد تو خونه بستر و پهن کرد،  شروع کرد گریه کردن، خانم دیگه چی شده، حالتون که بهتره، این و خانم ها گوش کنند، فرمود:  من می ترسم فردا منو می خوان تشییع کنند، حجم بدنم معلوم بشه، تازه کی ، خانم، مثل اینکه پوستی رو استخون کشیدند، همین  خانم جان، ما تو حبشه که بودیم، تو فارس یه تابوت درست می کردند، به این صورت، رفت چند تا چوب تابوت آورد، کند از جارو، چید بغل هم، یه پارچه هم دورش کشید، خانم یه لبخند زد، فرمود: به این دست نزن، علی بیاد نشونش بدم، برام همین و درست کنه، حالا غافل از اینکه،  چوبایی که برا گهواره محسن آماده شده بود، علی داره از اونها تابوت درست می کنه، ای وای، همه وصیت هاشو کرد، فرمود پسر عمو می خوام ، بقیه عمرم و خوب استفاده کنم، بهترین استفاده رو از این چند ساعت باقیمانده بکنم، چیکار کنم، فرمود پسر عمو بشین در و ببند، بشین تا من هستم برا حسین گریه کنیم، آخه بابم گفته، یه روزی میاد بچه مو با لب تشنه سر می برند، بچه هاشو اسیر می کنند، تو هم شنیدی که، می گن زینب و می برند،  نمی دونم بودی یا نبودی بابام گفت: سرش و می زنند روی نیزه، موی حسین، امروز یا فردایی گفت : حسین جان بیا مادر، می خوام موهاتو شونه کنم، چند روزه خاک تو موها رفته، به غیر مادرم عادت ندارند، بدن موهارو شونه کنه، هی گفت: الهی مادرت بمیره، مگه تو مادر نداری خاک رو موهات نشسته، نیاد اون روزایی که کاکلت به هم بخوره، کسی از راه رسید پنجه در کاکل آهوی من زد، یه پیرهن برات دوختم دادم دست خواهرت، ای حسین......

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط علی بخشی در تاریخ 1400/01/23 و 19:18 دقیقه ارسال شده است




کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 357
  • آی پی امروز : 306
  • آی پی دیروز : 234
  • بازدید امروز : 5,554
  • باردید دیروز : 1,539
  • گوگل امروز : 39
  • گوگل دیروز : 28
  • بازدید هفته : 7,093
  • بازدید ماه : 19,324
  • بازدید سال : 301,683
  • بازدید کلی : 20,543,664