امام زمان،تو روضه بخوان
از این غم هجران نمانده توان
به هم زده ای،زمین و زمان
كجای ِ جهانی امید ِجهان
از این غم دوری بگو چه كنم؟
تو ماندی و اشك،غروب و سحر
بدیده نشستی و خون جگر
گرفته دلم برای دلت
كه هستی عزادار ِ داغ پدر
به غیر ِ صبوری بگو چه كنم؟
دارد دنیا دنیا
چشمام دریا دریا
آقا صحرا صحرا می گردی
داری یك دنیا غم
خسته از این عالم
هر روز هرشب هر دم پر دردی
وای،وای وای وای....
بدون ِ شما كجا بروم
بیا كه شبی كربلا بروم
نگاهی بكن به خواهش من
اجازه بده سامرا بروم
یه گوشه ی سرداب بشینم و بس
بشینم و دم بگیر ِ دلم
ترانه ی یابن الحسن همه دم
به ناله ی عشق به حرمت اشك
تو خلوت ِ راز ِ شبای حرم
یه شب تو رو تو خواب ببینم و بس
نور ِ چشم ِ مولا
هر جا هستی آقا
جان ِ بی بی زهرا،یادم باش
دور از این دنیایی،اما فكر مایی
هر وقت كربلایی،یادم باش
حسین،وای وای وای
مو مثه زائرای دلخِسته
مو مثه کِفترای صحن و سِرات
خیلی دوسِت دروم خودت مِدِنی
بخوره تو سَرِ مو درد و بِلات
دَرِ ای خانه با دل و جونُم
هَرچی دِشتُم نِدِشتُمه دادُم
خواستی پیدام کنی بیا اینجه
شبای جمعه تو گوهرشادُم
هرکی دردی دِرِه بیه که آقا
زود شفاشه مِده تو ای خانه
کم کسی نیست آقای ما, مشتی
علی موسی الرضایه, سلطانه
دست روی سینه و چشوم به هَمو
خورشیدیه که اسمشه گنبد
اینجه خیلی صِفا دِرِه..مردم!
دلتان که گرفت بیِن مشهد
یا دِوایی مِخِن یا پولی مِخِن
روزیِ هرکی اینجه دست آقاست
دختری وِسَط حرم دیشب
با یه ویلچر آمد,رو پاش ورخاست
فقط ایره بُگُم که هرکی میه
دست خالی از اینجه دَر نِمِره
خوب و بد قاطی و هم از یَک دَم
هَمَمانه امام رضا مِخِره
دل ما غصه دار یَک چیزه
گرچه همساده ی امام رضایِم
بعد از اینجه خودِ خدا مدِنه
تو خماری صحن کربلایِم
با رفقا مدینه بودیم آقا
میون صحن سرات حوض های پر آب می دیدم
یادم می رفت همۀ زندگیم و
وقتی گنبدت رو زیر نور آفتاب می دیدم
جلو ضریح همه سجده کردیم و
یه دفعه دیدم، نگو خواب می دیدم
چه صفایی داره که ببینی اربابت حرم داره
چه صفایی داره که ببینی گنبدش علم داره
آقایی که مثل بی بی فاطمه خیلی کرم داره
بی حرم حسن جان..............
هر کسی که مدینه رفته آقا
میدونه بقیع تو تاریکی چه غربتی داره
نه سایبون نه یه دونه روضه خون
نه آقا سینه زنا نه بچه هیئتی داره
با مددت شیعه میبینه یه روز
که بقیع هم مثل کربلا چه هیبتی داره
امون ای دل هر آزاده ای هم آقا حرم داره
امون ای دل غصۀ بی حرمی تو این دلم داره
امون ای دل هوای زیارتت رو مادرم داره
بی حرم حسن جان..............
چهل روزه پاییزی که هر ثانیه اش مثل یک سال گذشت
چجوری بگم داداش به چه شیوه ای و چه منوال گذشت
من هرباری و که دیدم توی قافله شمر رو با خنجرش
جلوی چشمای خسته ام فقط صحنه تلخ گودال گذشت
همون لحظه که رو سینه ات پرید
موهاتو گرفت سرت رو برید
الهی بمیرم برات تشنه بودی
روی پیکرت داشتی زخم و کبودی
بریده نفس میزدی ای برادر
آخه چکمه سنگینه راحت نبودی
حسین غریبم.....
چهل روزه پاییزی که با بدترین بخت و اقبال گذشت
کتک خودم از مردها شب و روزهای من به جنگجال گذشت
به یاد لب تشنه ات شدم روزه ای کشتۀ بی کفن
نمازام حسین جانم نشسته و با قامت دال گذشت
پیش چشمای تر خواهرت
میخوردن شراب کنار سرت
جسارت به من شد لحظه لحظه
هنوزم به یادش وجودم میلرزه
چقدر حرمله رد میشد از کنارم
نگاهم میکرد با دو چشم هرزه
حسین غریبم.....
چهل روزه پاییزی برا خواهر تو به هر حال گذشت
خدا میدونه اما چی به طفل های بی پر و بال گذشت
چجوری بگم وقتی رقیه کنار سرت جون سپرد
حسین جان برا غسلش چه چیزها تو فکر غسال گذشت
همه درداش از اون زجر کشید
بمیرم براش چقدر زجر کشید
توی کودکی مثل یک پیرزن شد
رقیه ام شهیده دور از وطن شد
شبیه خودت دخترت هم غریب بود
ببخشم برادر آخه بی کفن شد
حسین غریبم.....
رسیدیم به کرب و بلا خیره شو
به گنبد به گلدسته ها خیره شو
اگه قطره اشکی چکید از چشات
به بارون این قطره ها خیره شو
خیره شو
ببین از شب بی قراری چی یادت میاد
خیره شو
ببین از حرم از خماری چی یادت میاد
خیره شو
ببین از غم و گریه زاری چی یادت میاد
ای حرم، میبینی جلوی تو زانو زدم
ای حرم، خبر داری که چند دفعه رو زدم
ای حرم، چقدر پای تو دست پهلو زدم
کربلا وای کربلا کربلا.........
قدم برندار از قدم خیره شو
به ایوون صاحب علم خیره شو
نگو کفترا در طوافت چین
به اون پرچم رو به حرم خیره شو
خیره شو
ببین از کبوتر هوایی چی یادت میاد
خیره شو
ببین از دل کربلایی چی یادت میاد
خیره شو
ببین از روزای جدایی چی یادت میاد
ای حرم، میبینی جلوی تو زانو زدم
ای حرم، خبر داری که چند دفعه رو زدم
ای حرم، چقدر پای تو دست پهلو زدم
نگو بسه بازم کمه خیره شو
به اینجا میگن علقمه خیره شو
بیا این طرف تر سوی خیمه گاه
به این شور و این همهمه خیره شو
خیره شو
ببین که از این شور و غوغا چی یادت میاد
خیره شو
ببین از تن اِربَاً اِربا چی یادت میاد
خیره شو
ببین از حرم تا به صحرا چی یادت میاد
ای حرم، میبینی جلوی تو زانو زدم
ای حرم، خبر داری که چند دفعه رو زدم
ای حرم، چقدر پای تو دست پهلو زدم
قرارمون بود بیایسر قرارم پدر
حالا که تواومدیآروم ندارم پدر
قرار بودبیای پیش رقیه تو خرابه
کو آغوشت تو آغوشت بخوابه
چشاتو وا کن این افتاب بتابه
سرت رو میبوسمبه روی زانوهام
نیفتی از دستمامون از بازوهام
نه تو دستی دارینه من مویی دارم
که دستاتو بابابزاری تو موهام
قرارمون بود بیایسر قرارم پدر
حالا که تواومدیآروم ندارم پدر
من الذی ایتمنی.........
دست حرامی شدهحوالۀ صورتم
این جای انگشترهنه چالۀ صورتم
تو گوشم صدای مادرت میپیچه بابا
که افتاده کنار کوچه بابا
فدک، مادر، کتک یعنی چه بابا
یه بی رحم ظالممنو زجر آور زد
که انگاری قنفذلگد بر مادر زد
بهش گفتم آقااین انگشتر مال
بابامه اون هم باهمون انگشتر زد
قرارمون بود بیایسر قرارم پدر
حالا که تواومدیآروم ندارم پدر
دلم گرفته چقدر دلخورم از ادما
به گریه افتادم از خندۀ نامحرما
نگاه کنمنو عمه الان همسنیم انگار
نگاه کن پیر شدیم تو کوچه بازار
ما بودیم و یه عده مردم آزار
اگه جا میموندمکتک میخورد عمه
به سختی تا اینجامنو آورد عمه
حالا قبل از اینکهبمیرم آهسته
میدونم قبل از منواسه تو مرد عمه
قرارمون بود بیایسر قرارم پدر
حالا که تواومدیآروم ندارم پدر
تعداد صفحات : 16

وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****