پاره ی تنم داداش حسنم
بی کس و غریبی و تنها
داری به خودت می پیچی چرا
بمیرم که افتادی از پا
بالا نمیاد نفست داداش
خواهرت اللهی بمیره
هیچ کسی نیست پیشت
غیر خواهرت دور تو داداشم بمیرم
خون جگر شدی داداشم
چجوری از تو جداشم
کمر منو شکستی
رمق ندارم که پاشم
مظلوم یا حسن، حسن جان
میخونم برا تو امن یجیب
تا کمی تنت جون بگیره
چجوری آخه ببینه خواهر
دور لباتو خون میگیره
اگه خواهرت دق کن برات
موقع تشیع جنازه
اون موقعی که داره می جوشه
از کفن، داداش خون تازه
بمیرم برا غریبیت
بی یاور حبیبی
از اون همه زخم که خوردی
درد و دل بی طبیبی
مظلوم یا حسن، حسن جان
قوت قلب مادرم زهرا
یا عصای دست شکسته
بمیرم حسن دیده مادر و
موقع نماز نشسته
داداش حسنم دیده مادر و
وقت سیلی خوردن تو کوچه
مادر با گوش پاره
با چشم گریون اشاره
اون کبودی های بازو
با چشمام داره می باره
خون جگر شدی داداشم
چجوری از تو جداشم
کمر منو شکستی
رمق ندارم که پاشم
مظلوم یا حسن، حسن جان