loading...

آئین مستان

متن روضه عبدالله بن حسنروضه عبدالله بن حسنعبدالله بن حسنمتن مداحی عبدالله بن حسنمداحی عبدالله بن حسن

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2382 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 2101 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1435 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 784 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 703 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 695 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3574 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6806 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2938 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 4103 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3314 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3697 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4234 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3773 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7397 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 5026 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5988 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4436 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5621 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4270 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 451 زمان : نظرات (0)

 

دست در دست عمه جانش زینب داره عبدالله بن الحسن .. سفارش ابی عبدالله بوده بعد از قاسم ؛ حضرت فرمود خواهرم خیلی مراقب عبدالله باش .. خیلی بیقراره .. بیقراره شهادتِ .. اما امانت برادرم حسنِ .. من برا قاسم خجالت زده داداشم هستم .. هی میگه والله لا افارق عمی .. عمه جان من از عمو جدا نمیشم ... گفت :

این همه با آبرو من هم یکی

آیه های زیرو رو من هم یکی

ریز ریزو قطعه قطعه رفته اند

 تشنه قربان عمو من هم یکی

آه خیلی ها برای غربتش

مرگ کردن آرزو من هم یکی

از سپاهی که گرفته روی دست

چشم و بازو و گلو من هم یکی

در صف آنها که در پای امام

کرده اند از خون وضو من هم یکی

این همه دورو برش دارد شهید

جانِ عمه نه نگو من هم یکی

بسته ای دستِ مرا انصاف نیست

گیرِ گرگ افتاده راه چاره چیست؟!

عمه جان التماست میکنم .. اینجا که به التماس افتاده بود دیدن هی دستای عمه رو میبوسه .. الهی قربونت برم بزار برم ..

داغ دیده ، تشنه ، بی پشت و پناه

بی تعادل گشته رویِ ذوالجناح ...

ازچه دل دل میکنی از حال رفت

شمر هم با چکمه در گودال رفت

یه وقت دیدن دستشو از دست عمه رها کرد داره میدوه .. دستورُ رعایت کرد داره با پایِ برهنه میدوه طرف حرم .. تارسید گفت نانجیب پاتو از روی عموم بردار ..

این همه لشکر برای یک نفر!

عمه جان دیدی توام! خاکم به سر

آسمان را بر زمین انداختن

بی هوا از روی زین انداختن

سوختم سر نیزه در پهلوش رفت

زخم رویِ زخم خورد از هوش رفت

نیمه جان شد در حصار پست ها

بگذر از من میرود از دست ها

میکشم از بین دستت دست خویش

دست شُستم پایِ او از هست خویش

جای قرآن جز به روی رحل نیست

سینه اش زخمی ست جایِ نعل نیست

دارد آغوش تو جای ماه ، عمو

عفو کن تاخیرِ عبدالله ، عمو

بچه شیرِ فاتح جنگ جمل

بین آغوشت هوس کرده عسل

چشمه چشمه از تنت خون جاری است

زخم ها خیلی عمیق و کاری است

آخرین زخمو نانجیب وقتی عبدالله رو بدنِ عمو افتاده زد .. چقدر خون به دل اهل بیت کرد این حرمله ی نامرد ...

هرچه زخم آمد از این پس مال من

سرفرازم نزد بابایم من

میدونی چرا میگه سرفرازم؟!.. آخه وقتی اومد بالای گودال دید ابن کعب ملعون اومده شمشیر رو داره میاره پایین فرمود یابن الخبیثه .. میخوای عمویِ منو بکشی ؟!.. مگه عبدالله مرده باشه .. شمشیرُ آورد پایین .. تا شمشیرُ آورد دستشو آورد جلو .. همچین که استخوان دست شکست ، یه وقت دیدن صدا میزنه وا اُماه .. انگار تازه فهمید تو کوچه چه خبر شد ..

وقتی با قلاف شمشیر به بازوی مادرش زدن .. انگار همه روضه هایی که باباش براش خونده بود جلو چشمش اومد .. اما من اعتقادم اینه اگر امام حسن (ع) کنار گودال این منظر رو دیده ، میگه عبدالله خوش به حالت تو تونستی جلو ضربه رو بگیری .. اما من تو کوچه هرچی بلند شدم از رویِ سرم رد شد .. چنان سیلی به صورت مادرم خورد ..

واویلا ..

ببین عمه افتاد عمو بین گودال

داره زیرِ سر نیزه ها میره از حال

ببین واسه غارت داره میشه جنجال

واویلا ..

چقدر زخم تمومه تنش رو گرفته

چشایِ یکی ، جوشنش رو گرفته

چشای یکی ، پیرهنش رو گرفته

نزار عمه جونم ، یتیم شم دوباره

پسرهاشو کشتن ، نگن یار نداره

ببین که عمو مو همه دوره کردن

میرن توی گودال دست پر برمیگردن

عمو جون ..

رسیدم ولی این چه رسم نبرد

کلاه خودتو دست به دست هی میگرده

جای چکمه ی شمر با سینه ت چه کرده

عموجون ..

هنوز از تنت سهمشونُ نبردن

هنوز نیزه هاشون به پهلوت نخرده

اینا تازه واسه تنت اسب آوردن

چقدر خوبه دارم ، میشم با تو پامال

سه روز جسم من هم ، میمونه تو گودال

من از قتلگاهِ تو بیرون نمیرم

بزار مثل اصغر رو دستت بمیرم

عموجان ، عموجان ..

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 357
  • آی پی امروز : 386
  • آی پی دیروز : 234
  • بازدید امروز : 5,937
  • باردید دیروز : 1,539
  • گوگل امروز : 50
  • گوگل دیروز : 28
  • بازدید هفته : 7,476
  • بازدید ماه : 19,707
  • بازدید سال : 302,066
  • بازدید کلی : 20,544,047