ارثیه ی غربت مادر مال تو
پَر کشیدن مال من
این دو سه تا پر مال تو
داغ من مال علی
داغ علی هم مال من
حسنین و غمِ این دوتا برادر مال تو
خطبه خونی تویِ مسجد مدینه مال من
خطبه خوندن تویِ کوفه مثلِ حیدر مال تو
خنده ی همسایه ها تو راهِ کوچه مال من
صدای هلهله و خنده ی لشگر مال تو
این سه تا کفن واسه من و علی ومجتبی
زینبم پیرُهنِ حسینِ بی سر مال تو
قصه ی میخ در و کشتنِ محسن مال من
غصه ی سه شعبه و حنجرِ اصغر مال تو
بوسه هایِ بی رمق این دمِ آخر مال من
بوسه های لبِ گودالِ برادر مال تو
زخم بستر مال من
اشکای حیدر مال من
یک هزار و چند تا زخمِ تنِ بی سر مالِ تو
قتل و غارت مالِ تو
رخت اسارت مالِ تو
دیدن بزم شراب و می و ساغر مال تو
هرکجا شعله دیدیم، داغ ما تازه تر شد
چون درِ خانه ی تو، جانِ ما شعله ور شد
آمد آغازِ پاییز باغ فدک
دستِ گلچین گرفته سراغ فدک
فاطمیه شد و تازه داغِ فدک
برده طوفانِ غم، حیدر را
می گرید مجتبا مادر را
امشب با گریه بر لب دارند
انا اعطیناک الکوثر را
وای مادرم، یا فاطمه
ای انیسِ ملائک، ای نفس هایِ حیدر
ای تو امّ ابیها، ای تو جانِ پَیمبر
ای دلِ عالم و جانِ اهلِ کِسا
ذکرِ تو هرکجا بر لبِ شهدا
در دفاع از حرم ای تو حجّتِ ما
ای اوجِ جانبازی ها زهرا
جان و دلِ مرتضا زهرا
وقتی در کوچه می افتادی
دنیا می افتاد از پا زهرا
وای مادرم، یا فاطمه
فاطمه کربلایی ست، چون همه جانش آنجاست
از اَُخیَّ الیّ، روضه ها در دل ماست
ای حسینِ من ای جانِ من... قَتَلوک
ای به تیغِ جفا، تشنه لب... ذَبَحوک
و مِنَ الماءِ فی کربلا مَنَعوک
ایمان انبیا زهراییست
دلهای شهدا زهراییست
در میدان، شورِ ما حیدری
در بلا صبرِ ما زهراییست
وای مادرم، یا فاطمه
ای قبر پنهانِ تو در قلب همه، اُمّ أبیها ..
دل مثل پهلویت شكسته فاطمه، اُمّ أبیها ..
ای اشکِ تو همراه امواج فرات ای همدم غم
تا كی رسد بر جانِ فرزندان تو غمهایِ عالم
شفیعۀ ما دعایمان كن
به مهر خود آشنایمان كن
از این غریبی رهایمان كن
از این غریبی رهایمان كن
بر زمین خونِ محبان شما
ذكر ما شد كلّ ارضٍ كربلا ...
«یا من بَدَا فی كُلِ ضِلع ٍ كَسرُها أُمَّ أَبیها»
ای آنكه در هرسینهای شكستگیاش نمایان شد
«حَتّی غَدَا فی كُل قَلب ٍ قبرُها أُمَّ أَبیها»
تا جاییكه در هر دلی آرامگاهی برای او هست
«أُمّاهُ لَو تَبكینَ قتلَ السِّبطِ فی جنبِ الفُراتِ»
مادر جان! آن هنگام كه در عزای كشته شدن حسینت در كنار فرات میگریی
«نوحِی علی مَن ناضَلوا و جاهَدوا ضِدَّ الطُّغاةِ»
از داغ آنهایی كه علیه ظلم و طاغوت ایستادند و جانانه جنگیدند نیز نوحه بخوان!
«یا قُرَّةَ عینِ الاوصیاءِ»
ای نور چشم تمام اوصیا
«أدعوكِ دَوماً هذا نِدائی»
دائما تو را میخوانم، این ندای من است
«صلَّی علیكِ ربُّ السَّماءِـ
پروردگار آسمان بر تو درود میفرستد
«فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی فاطمة
فاطمة، تبكی لَكِ عینُ الوَفی»
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
«أدعو و دمعُ العین ِ لِلكونِ صَدَی آه ٍ واویلاه»
صدایت میزنم و اشك چشمم به سمت جهان پژواك میشود
«یا بنتَ من یَجری بكفَّیهِ النَّدَی آه ٍواویلاه»
ای دختر پیامبری كه بارش باران به اشاره دستهای اوست
«سالَت دماء ُالشّیعةِ مِن قلبِ بحرینِ الحزینِ»
اینك این خون شیعه است كه از قلب اندوهگین بحرین جاری میشود
«و هذه أَبنائُكِ تدعُوكِ یا أُمَّ الحسین»
اینها فرزندان تواند ای مادر حسین كه تو را میخوانند
«زهراءُ دَومًا قَلبی یُنادی»
دل من همیشه تو را میخواند یا زهرا!
«یا بَضعةً مِن خیرِ العبادِ»
ای پاره تن بهترین بندگان
«ذِكراكِ رمزٌ لِلاتّحادِ»
یاد تو رمز اتحاد ماست
«فاطمة، یا بَضعةَ المصطفی فاطمة
فاطمة، تبكی لَكِ عینُ الوَفی»
فاطمه، ای پاره تن مصطفی فاطمه، دیدگان وفا در عزای تو میگریند
خستهام خسته از روزگارم
جز شما که پناهی ندارم
با هزار آرزو و امید، باز
رُو در خونه تون سر میذارم
هر که اومد، این حوالی
برنگشته، دست خالی
من فقیر و یتیم و اسیرم
اومدم تا که حاجت بگیرم
میدونم دست لطفت
میگیره دست ما رو
میبینم پشت این در، نزول هل أتی رو
این در اون در زده باز اسیری
تا رسید اینجا با سربهزیری
اونقده در میکوبه تا آخر
وا کنه در رو نعمالامیری
اومدم با، شوق و حسرت
خستهام از، این اسارت
اومدم عبد این خونه باشم
تا که از بند دنیا رها شم
میبوسم خاک پای
علی مرتضی رو
میبینم پشت این در، نزول هل أتی رو
داره در میزنه باز یتیمی
گردنم داری حقّ عظیمی
اومدم تا که مرهم بذاری
روی بال و پر یاکریمی
اومدم با آه و شیون
مادری کن، باز برا من
دیدی آقامو گم کردم آخر
تُو شلوغیهای دنیا مادر
میبینم آخر اینجا، غریب آشنا رو
میبینم پشت این در، نزول "هل أتی " رو
هر که اینجا میاد از خداشه
با نگاه تو حاجتروا شه
حتّی یکبار ندیدم که اینجا
سائلی پشت در، مونده باشه
هر که اینجا میاد از خداشه
با نگاه تو حاجتروا شه
حتّی یکبار ندیدم که اینجا
سائلی پشت در، مونده باشه
اومدم با، چشم گریون
"تُنفقُوا من، ما تُحبُّون "
دوست داری تو حسینت رو از جون
بخشیدی عشقشو به دلامون
میگیرم از تو مادر
برات کربلا رو
میگیرم از تو مادر،برات کربلا رو
میبینم پشت این در، نزول هل أتی رو
چشام بازم ببین غروب آسمونو
بهت نشون میده یه مرد نیمه جونو
نگاه چطور زمین زدن یه پهلوونو
کارای دنیارو میبینی
کار علی نیست خونه نشینی
حالم بده حال تو بدتر
نگو که فردا بدتر از اینی
به خاطر علی بمون
خسته شدی ولی بمون
دست رو دلم نزار که خیلی غصه خوردم
اینقدر نگو دارم می میرم که کم آوردم
شاید یه وقت من از تو زودتر جون سپردم
اگه میخای بی برو تسلیم حیدر
فقط بیا به مجلس ترحیم حیدر
میبینی که حالش چقدر وخیم حیدر
تسلیم حیدر
بازم سرت به گریه بند شد
صدای کی بود سرت بلند شد
امروز تو کوچه گریه کردم
دیدم به دورم بگو بخند شد
کارای دنیارو میبینی
کار علی نیست خونه نشینی
حالم بده حال تو بدتر نگو
که فردا بدتر از اینی
به خاطر علی بمون
خسته شدی ولی بمون
باشه قبول جواب قلب من رو دادی
دیشب به زینب بقچهء کفن رو دادی
امروز خودت صبحونه حسن رو دادی
حسینمو دیدم که شستی سرو روشو
چت شده بود خیلی میبوسیدی گلوشو
با دستای شکسته شونه زدی موشو
موهاشو میکردی مرتب
اینارو یادش میمونه زینب
گفتی حسین تشنه میشه
بال سرش آب بزار مرتب
به خاطر علی بمون
خسته شدی ولی بمون
میبارم مثلِ آسمون برات
میکشی منو با اشکِ بی صدات
سرتو بگیر بالا جونِ علی
بمیرم برات ..
پاشو اینجوری منو نده عذاب، کلمینی
بری از پیشم میشم خونه خراب، کلمینی
بین این همه سلام بی جواب، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره
رنگ صورتت شده سرخ و کبود
از علی دل بریدی اما چه زود
خانومم رفیق نیمه راه شدی
قرار این نبود ..
علیِ نشسته بالای سرت، کلمینی
بگو تو کوچه چی اومد به سرت، کلمینی
چیزی که به من نمیگه پسرت، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره
نه اُولار زِینبی آغلاتمیاسان
چی میشه زینبُ گریان نکنی
بالامی بیردَه قوجاقه آلاسان
بچه مو یه بار دیگه بغلش کنی
بو قدر عمو قیزی حیدری سن
انقدر دخترعمویِ حیدر رو
اُوتاندیرمیاسان
خجالتش نده
بیلیرسَن هئچ کیمه یالوارمامیشام ، کلمینی
میدونی به هیچ کسی التماس نکردم
عمریده هئچ کسه اُوزسالمامیشام ، کلمینی
تو عمرم به هیچ کسی رو نزدم
مَنده سَن تک گِجنی یاتمامیشام ، کلمینی
منم مثل تو شب رو نخوابیدم
ایندی اما سَنه من یالواریرام
حالا من دارم بهت التماس می کنم
ایندی زهرا سَنه من اُوز سالمیشام
تا الان بهت زهرا جان رو نزده بودم
گِتمه زهرا ..
نرو زهرا
تعداد صفحات : 12

وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****