loading...

آئین مستان

منصور ارضی

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2382 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 2101 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1435 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 784 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 703 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 695 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3574 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6806 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2938 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 4103 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3314 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3697 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4234 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3773 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7397 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 5026 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5988 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4436 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5621 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4270 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 948 زمان : نظرات (0)

"السَّلامُ عَلَیْكُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ

السَّلامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ وَ الْأَدِلاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ

هر دلی خرج مسیحای محرم بشود

مُرده هم باشد اگر، زنده از این غم بشود

چند وقتیست برای تو پریشان نشدم

منتظر بود دلم تا که محرم بشود

وای اگر تشنۀ دنیا شوم و در اثرش

عطش روضۀ تو در دل من کم بشود

ابر و باد و مَه و خورشید و فلک در کارند

تا که اسباب عزای تو فراهم بشود

عرش جارو به رویِ فرش حسینیه زند

یا باد مشغول تکان دادن پرچم بشود

ماه در روضۀ خورشید بسوزد چون چشم

ابر از هُرم لبت بارش نم نم بشود

همه هیچ اند در اینجا همه کاره زهراست

چای حتی اگر او دم بزند دم بشود

در قیامت به ستون هایِ جنان تکیه زند

هر که در سینه زنی قامت او خَم بشود

سائل غیرت یاران شهیدم هستم

تا نصیبم سفر خط مقدم بشود

گفت چشمم ز غم جد غریبم خون شد

کاش اشک رضوی روزی من هم بشود

امام رضا فرمود :چشمهای ما زخم شده از بس برایِ جد غریبم گریه کردم ، حالااین دوتا تیکه را از زبان امام رضا میگم ...

زره اش رفت عبا رفت لباسش هم رفت

شب که شد نوبت انگشتر خاتم بشود

خواهرش رفت مرتب بکند او را اما

این تن پاره محال است منظم بشود

حسین ......

شیرمردی یازده ساله به میدان عازم است

بچه شیر مجتبی آئینه دار قاسم است

ظاهرا کودک ولی جانباز آل هاشم است

بندۀ عبد خدا هستم که لطفش دائم است

عشق والایی ز ادراک عمویش یافته

پرورش در دامن پاک عمویش یافته

کیست این عاشق که در جذب صبو دارد شتاب

بر مقام درک اسرار مگو دارد شتاب

در نثار جان خود بهر عمو دارد شتاب

در شکاف انداختن بین عدو دارد شتاب

در مسیر عشق راه و رسم را ریزد به هم

گرد بادی که سپاه خصم را ریزد به هم

دست از دستان عمه مکشد بیرون چه زود

تا شود دستش سپر بهر عمو زیر عمود

دید چون شمشیرها آید به مولایش فرود

خویش را حائل به اندام عمو جانش نمود

دست از مرفق جدا شد فرق تا ابرو شکست

بین آغوش حسین عبداله ش از پا نشست

نیزه های خون چکان بالا وپایین میشدند

چکمه ها تا زانوی کفار رنگین میشدند

پیرمردان با عصای خویش بی دین می شدند

اسب ها از دور پیدا بود که زین میشدند

دست عبدالله زیر دست و پا سیار شد

جسم عبدالله بی سر شد فدای یار شد

حسین......

چون ز راه خویش این سردار را برداشتند

قاتلان بر سینه ی مظلوم پا بگذاشتند

فرق تا پا بر تن او نیزه ها انباشتند

پرچم خود را میان نیزه ها افراشتند

از هجوم نیزه ها دریای خون گودال بود

مادری آمد که از غم قامتش چون دال بود

یه وقت دید دست عبدالله جدا شد حسین نگفت ... واابتاه هم نگفت ... یه مرتبه صدازد : وا اُمّاه ....نمیدونم یاد زهرا افتاد ... ابی عبدالله بغلش کرد .. فرمود صبر کن عزیزم ... تو همین بغل کردن ، قاتل ، سَرِعبدالله را جلو چشم حسین (ع) جدا کرد ........

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 661 زمان : نظرات (0)

السلام علیکم یا اهل بیت النّبوه، السلامُ علی مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ

من بندۀ آزاده ام عبدالحسینم

برعشق تو دلداده ام عبدالحسینم

شکر خدا که در مسیر عشق بازی

در دام تو افتاده ام عبدالحسینم

تنها نه من آوارۀ عشق تو هستم

همراه خانواده ام عبدالحسینم

این عشق را از والدینم ارث بردم

الحق که بنده زاده ام عبدالحسینم

چشمانِ من سرچشمۀ جوشان اشک است

رنگ تو دارد باده ام عبدالحسینم

وقتی مَلَک جاروکش این آستان است

من یک غلام ساده ام عبدالحسینم

بی معرفتها هر چه میخواهند بگویند

پای رهت اِستاده ام عبدالحسینم

زهرا دعایم کرد تا اینجا رسیدم 

در این مسیر و جاده ام عبدالحسینم

ای کاش بینم مثل یاران خمینی

در راه تو سر داده ام عبدالحسینم

من اربعین کرب و بلا را دوست دارم

آلوده ام اما شما را دوست دارم

السلام علیکِ یا مولاتی یا زینب

از ازل خورشیدِ انور زینب است

حافظ الله اکبر زینب است

پیکر اسلام را سَر، زینب است

حیدر کرارِ دیگر زینب است

بعدِ زهرا روح کوثر زینب است

پیش پایش آسمان خم می‌شود

مرجع تقلیدِ مریم می‌شود

کعبۀ غم های عالم می‌شود

آیت اللهِ مُعَظَّم می‌شود

محشرِ صحرای محشر، زینب است

یک زن اما لشگری را صف شکن

یک تَنه باب المراد پنج تن

تکیه بر این شانه‌ها دارد حسن

ذوالفقاری دارد از جنس سخن

منبری‌ها، جان منبر زینب است

از امام خود حمایت می‌کند

از گنهکاران شفاعت می‌کند

گاه در میدان قیامت می‌کند

گاه در خیمه عیادت می‌کند

خواهری از جنس مادر زینب است

در خطرها بال و پر را می‌دهد

می رود خونِ جگر را می‌دهد

موقع پیکار سر را می‌دهد

پای عشقش دو پسر را می‌دهد

فانیِ عشق برادر زینب است

ای غریب کربلا جانم فدات

نه پسر، دو نوکر آوردم برات

این دو تا خاکند، خاکِ زیر پات

سهم من را هم بده از کربلات

بین خیمه زار و مضطر زینب است

آخه بچه ها اول اومدن پیشِ دایی شون ،دایی جان ما هم میخواهیم جانمونُ قربانت کنیم ... حضرت فرمود : برید اول اجازه از مادرتون بگیرید . دایی جان، بخدا مادرمون ما رو تجهیز کرده ... پس برید مادرتون بگید بیاد ،یه وقت یه صدایی از پشت خیمه بلند شد ... سالار زینب ... من دارم گوش میدم ، وارد خیمه شد ،نامه عبدالله را بهش نشان داد حضرت با ادب صورت خواهر را بوسید ،بچه هاشو آماده کرد..

مادری وقتی که دارد دو پسر

با خودش هم تیغ دارد هم سپر

امنیت دارد به هنگام خطر

کی میافتد بر زمین بین گذر

روضهِ خوان داغ مادر زینب است

این دو تا هستند، شأن من به جاست

حرمتم ضرب المثل در کربلاست

دور از من چشم‌های بی‌حیاست

چادرِ زینب کجا در زیر پاست

در حفاظ دو دلاور زینب است

هر دو تا سیراب از یک باده‌اند

این دو آقا زاده حیدر زاده‌اند

تا ابد بر عشق تو دلداه‌اند

اذن میدان را بده، آماده‌اند

نه نگو، امید آخر زینب است

تو نرو گودال این‌ها می‌روند

هر دو با سربندِ زهرا می‌روند

زیر شمشیر و سنان ها می‌روند

جان من غصه نخور تا می‌روند

غصه دار دیده‌ی تر زینب است

بهتر اینکه وقت غارت نیستند

می‌روم وقتی اسارات نیستند

می‌خورم سیلیِ غربت نیستند

وقت تقسیمِ غنیمت نیستند

موقعی که بین لشگر زینب است

 

دو تایی رفتن،چه رفتنی چه رجزی .. تا گفتن ما بچه های زینب هستیم ما بچه های عبدالله ابن جعفر طیار هستیم......الله اکبر...  

یکیشون ۳۰ نفر یکی دیگه شون ۱۰ نفر یک دفعه صداشون بلند شد دایی جان ... خداحافظ ...

شنیدیم بدنهاشونُ آورد تو خیمه زنها دویدن کمکِ حسین ... ولی اصلاً دختر علی بیرون نیامد ... عبدالله گفت یه سوال اگه اجازه بدی خانم بکنم ؟

آیا بچه های من عیبی داشتن

گفت چه عیبی؟ به من بگو بچه هامو آوردن خیمه تو چرا نیامدی؟ صدا زد عبدالله دست از دلم برادر ... تو که نبودی ببینی داداشم چه عرقی چه خجالتی ... عبدالله‌نبودی .. هی من دویدم بین میدان و  برگشتم و جنازه ... عبدالله نبودی هفت بار دنبالش دویدم تا اجازه داد زیر گلوشُ ببوسم .... عبدالله نبودی ...

اون خنجر می کشید

من خنجرشو می گرفتم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 477 زمان : نظرات (0)

صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّه
سر به دامانِ علی داشت که جان بر لب بود
آخرین ذکرِ نبی یا علیُ و یا رب بود
نفسِ آخرِ او بود که می گفت حسین
و کلامِ دگرش یادِ غمِ زینب بود
فرمود حسینمُ می کُشن ....
به رویِ سینۀ پیغمبرِ اکرم حسن است
و کنارِ سر او فاطمه اش آن شب بود
همه اسرارِ مگو را به علی گفت نبی
آخرین سرِّ دلش حاویِ این مطلب بود
یا علی ، بعدِ من آتش به حرم می اُفتد
آشکارا شود آن بغض که در مَرهَب بود
خانه ام را که همین قوم به آتش بکشند
تازه معلوم شوم خصمِ تو لامَذهب بود
غصه می آید و این دوره به سر می آید
دورۀ حزنِ تو با خونِ جگر می آید
بعدِ من یا علی این جمع ز هم می پاشد
فاطمه یاریِ تو روزِ خطر می آید
آه از سیلیِ این قوم به ریحانۀ من
وای از آن دم که زمسمار خبر می آید
تا تو را یکه و تنها نگذارد کُفَّت
فاطمه بعد من از شرمِ تو در می آید
آری بعد از این تازه حسن حالِ پریشان دارد
تا چهل سال ز غم گریۀ پنهان دارد
جگرش پاره شود وز کفِ تو چاره شود
زانویِ غم به بغل نالۀ هجران دارد
هست بعد از حسنم داغِ حسینم در پیش
او که در پیکرِ خود نیزه فراوان دارد
سرِ او را سرِ نیزه همه جا چرخانند
گریه بر حالِ یتیمان و اسیران دارد
کعبِ نی ها به تنِ زینبِ او خُرد شود
سفری پر زبلا همره عدوان دارد
آه از گوشۀ ویرانه و رخسارِ کبود
باز هم دختِ منو سیلیِ یک دستِ یهود
شنیدید ، وقتی حسن و حسینش رو سینۀ حضرت نشستن ،فاطمه سلام الله علیها اونها رو برداشت پیغمبر فرمودبه جانِ من بگذار اینها رو سینه ام باشن ...برایِ من آرامش هستن ... آره والا ... یه روز سرش رو سینۀ پیغمبرِ ، خدایا ...
زینتِ دوشِ نبی رویِ زمین جایِ تو نیست
یه روز هم سرش به دامنِ شمر ... الله اکبر .....
ای حسین ....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 530 زمان : نظرات (0)

 

من کنیز خدایِ یکتایم

بانویِ بانوان دنیایم

اَمة الله ام و کنیز رسول

بس که در شان و رتبه والایم

سیدالانبیاست شوهر من

سیدالاوصیاست مولایم

فاطمه کوثر است اما من

مادرِ کوثر ، اُم زهرایم

اوست اُم الائمه اما من

مادرِ مومنین به دنیایم

فاطمه ذات لیله القدر است

ظرفِ آن ذات پاک و یکتایم

سّر مستودع خدا زهراست

محرم سّر آل طاهایم

شیعه زهرا شناس می گردد

گر شناسد مقام عظمایم

با دو آقای جنتم محشور

در جنان زینب است همتایم

ماه رحمت ، مه لقایِ من است

من سفیر بهار دل هایم

اولین مومنه به اسلامم

یار احمد ، به رغم اعدایم

من گواه نزول قرآنم

خانۀ وحی گشته ماوایم

همچو آیینه ام به خُلقِ عظیم

راه وی را چو سایه پیمایم

هستی ام نذر دین حق گردد

بخدا با خداست سودایم

هرکه یار نبی شود ، او را

یارِ امروز و یارِ فردایم

در حریم نبوتم ، ساکن

بر طریق ولایت ابقایم

در تولا ز هر که پیشترم

در عمل مظهر تبرایم

الگوی صبر و استقامت و عشق

اسوۀ زهد و حلم و تقوایم

مهد حجب و عفاف و پاکی ها

شهد ایثار و عطر گل هایم

در تعبد زبان زدِ مردم

در تعهد ز هر که اولایم

در سخاوت نباشدم مثلی

در کمالات تاجِ سرهایم

هر بلا را به جان خریدم من

بر نبی مایۀ تسلی یم

شعب و تحریم و کینه و طعنه

جزئی از حربه هایِ اعدایم

ابتران گر تمسخرم کردند

داد کوثر خدایِ یکتایم

بارها گفت همسرم با من

ماجرای غمین زهرایم

دخترم بعد من شود تنها

چه کند این یتیم تنهایم

من نباشم کنار دختر خود

فضه گردد معینِ زهرایم

آتش و کوچه را نمی بینم

مجتبی یارِ او شود ، جایم

کربلا را دقیق میدانم

سویِ  جنت سفیرِ غم هایم

کربلایی شنیده ام که مپرس

آگه از داستانِ سرهایم

حق سلامم رسانده از لطفش

کفن آماده کرده ای وایم

من بپوشم عبایِ پیغمبر

بی کفن شد عزیز زهرایم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 537 زمان : نظرات (0)

 

گرچه شایسته ی هر گونه ملامت هستم

مهمان تو در این ماه کرامت هستم

دور ماندن ز غمت عاقبتش در به دری است

بر سر کوی تو دنبال اِقامت هستم

از سزاواریِ من نیست مرا می بخشی

شرم سارِ کرم و لطف و مرامت هستم

دل بیمار از آن شد که ز تو دور افتاد

تا که نزدیک تو هستم به سلامت هستم

نکند از من و بهبودی من نا اُمیدی

که به هنگام دعا غرق کسالت هستم

یا که شاید نکند از نظرت افتادم

دیدی که از بس چنین در پی غفلت هستم

بهر من از نَفَسِ اهل عبادت نشدم

بس که محروم ز اصحاب سعادت هستم

من خودم درد سر خویش شدم می دانم

من خودم باعث این خواری و ذلت هستم

رمضان هست ولی باز ز خود می پرسم

این من هستم که سر کوی تو دربست هستم

کرم فاطمه گر حشر نگیرد دستم

پیش همه رسوای قیامت هستم

اگر آقای خراسان نرسد بر دادم

بر پای ساحت تو غرق خجالت هستم

من دلم گرم حسین است مرا می بخشی

هرچه هم باشم اگر بچه ی هیئت هستم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 626 زمان : نظرات (0)

 

من اشتباه کرده ام ولی مرا رها نکن

بجز تو کیست که به این بی سر و پا کمک کند

گناه کردنم به آبروی من لگد زده

به این بدونِ آبرو ، کسی چرا کمک کند

اگر حوار میزنم ، اگر که جار میزنم

میان راه مانده ام ، یکی مرا کمک کند

نگو که تحبس الدعا شدم ، نگو رها شدم

بگو چه حربه ای است به من ، بجز دعا کمک کند

برای من که قبح غفلت و گناه ریخته

حیا بهترین دواست ، به من حیا کمک کند

بیا مرا درست کن ، بیا ضرر نمیکنی

نمیشود خدا همش ، به خوبها کمک کند

به هر کجا که میروم ، ضمانتم نمی کنند

به طوس میروم مگر ، امام رضاکمک کند

اگر که خورده کار من گره ، گره گشا که هست

به عاشقان،رقیه ، گره گشا کمک کند

چقدر تا دم سحر ، سر بریده ی پدر

به دخترسه ساله رویِ  نیزه ها کمک کند

زناقه زجر لعنتی مرا زمو بلند کرد

به دخترتو بابا ، عمه زیر چکمه ها کمک کند

 

تعداد صفحات : 14

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 357
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 395
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 5,982
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 50
  • بازدید هفته : 7,531
  • بازدید ماه : 19,762
  • بازدید سال : 302,121
  • بازدید کلی : 20,544,102